نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

نظرسنجی: آیا به نظر شما قرآن در تضاد با علم است یا با آن تطابق با -
قرآن در تضاد کامل با علم است.
68.42%
13
68.42%
خیر قرآن دارای معجزات علمی فراوان است.
15.79%
3
15.79%
بخش هایی از آن در تضاد و بخش هایی در تطابق با علم است.
15.79%
3
15.79%
* چنانچه به گزینه‌ای رای داده اید، با علامت ستاره مشخص گردیده است. نمایش نتایج

رتبه موضوع:
  • 2 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

بحث پیرامون معجزات علمی قرآن(قرآن در تضاد با علم یا در تطابق با ع...
#1

دوستان مسلمان و نامسلمان!من این تاپیک را به بحث در باره ی تضاد یا تطابق قرآن و علم اختصاص دادم لطفا نقطه نظرهای خودتان را درج کنید.
پاسخ
#2

سحاب چشم گربه (Cat’s Eye Nebula)

موقع انفجار و فرو پاشی ستارگان ، گازها و موجهای حاصله
ترکیبی بسیار زیبا بمانند گل رز ایجاد می کنند.

عکس ناسا (NASA) که توسط تلسکوپ هابل (Hubble Telescope) گرفته شده است :
[عکس: wp_hub_17_NGC6543a_L.jpg]

این پدیده در قرآن مجید در سوره الرحمن آیه 37 بیان گردیده

است:

فإذا انشقت السماء فكانت وردة كالدهان
هنگامی كه آسمان از هم پاشیده شود و مانند رنگ سرخی رز(گلگون) درآید



چگونه 1400 سال پیش که هیچ تلسکوپی وجود نداشته

اینچنین قرآن این صحنه را توصیف میکند !؟


لحظه ای بیاندیشیم.......


ادامه دارد
پاسخ
#3

خوش آمدید.

اعجاز علمی قرآن معمولا توسط اشخاصی مطرح می شود که از دانش علمی چندانی برخوردار نیستند، و مبتنی بر چندین پیشرض و روشمندی نادرست است. مثلا در اغلب این به اصطلاح برسی ها، با تفسیری ناروا از متنی نامربوط به موضوع روبرو هستیم. در همین مثال ِ شما، «شکافته شدن ِ آسمان همچون روغن مذاب»(ترجمه)به مشاهدات تلسکوپ هابل از یک سحابی مرتبط شده، در حالی که: 1. کوچکترین دلیلی برای ِ این ارتباط وجود ندارد، 2. متن آیه درباره ی ِ نشانه های ِ عذاب الهی صحبت می کند نه توصیف ِ سیارات و فضا، 3. در پدیده ی ِ مذکور نه آسمان شکافته می شود، نه نور ِ قرمز رنگی وجود دارد، و نه روغن ِ مذاب! از نظر علمی شکاف و انفجار دو پدیده ی ِ کاملا متفاوت هستند(یکی فیزیکی دیگری شیمیایی)، رنگ آمیزی ِ هاله ها و گازهای اطراف این سحابی هم فقط نحوه ی ِ دریافت و تفسیر ِ داده ها توسط دانشمندان است(منبع). اگر می توانستیم با چشم غیر مسلح به آن نگاه بکنیم احتمالا رنگی سبز/قهوه ای یا سفید ِ بسیار روشن می دیدیم. روغن مذاب هم که چرت و پرت است.

نقل قول:The three black-and-white images used to construct this image represent light from hydrogen atoms, oxygen atoms, and nitrogen ions (nitrogen atoms with one electron removed).
All three images correspond to different shades of red light, so we enhanced the color differences to make the nebula’s delicate structures more obvious.

پ.ن: از نظر اخترشناسی، قرآن معتقد است شهاب سنگها تیرهای خدا هستند که به اجنه ی ِ درحال جاسوسی پرتاب می شوند(سوره ی ِ صافات، آیات 6 ـ 10). همچنین معتقد است که خورشید هرشب در مردابی فرو می رود(سوره کهف، آیه 86).

زنده باد زندگی!
پاسخ
#4

مسیحیان متعصب هم از این سخنان در زمانی که دانش مدرن در غرب با سرعت پیشرفت می کرد زیاد می گفتند و هر اکتشافی را به کتاب مقدس نسبت می دادند و گاهی چندتا تحصیلکرده مزدور هم یک پولی از کلیسا می گرفتند و از این سخنان می گفتند و پس از حدود سیصد سال این به کشور ما رسیده. عقب ماندگی در این زمینه هم وجود دارد.
فلسفه همه این ادعاهای دروغین تفسیر شخصی این کتابهاست. به قول معروف می گویند این یعنی آن. اگر گفته مشرق ها و مغرب ها الله و جبرئیل و محمد نفهمیدند یا نتوانستند منظورشان را خوب بیان کنند ولی مفسرین پس از 14 قرن می توانند منظور آنها را بیان کنند.
جالب این است که هیچکدام این ادعاها پیش از اکتشافات از سوی مسلمانان مطرح نشده و تنها پس از اختراعات و اکتشافات و پیشرفت های علمی می روند و چند آیه را بر می دارند و تفسیر می کنند که به آن پیشرفت علمی مرتبط شود.

بر من قلم قضا چو بی من رانند / پس نیک و بدش ز من چرا می دانند

دی بی من و امروز چو دی بی من و تو / فردا به چه حجتم به داور خوانند


[URL="http://kheradgeraee14.blogspot.com/"]
[/URL] هر چیز را با خرد خود بسنجید

به یاد رضا فاضلی

پاسخ
#5

وَجَعَلْنَا السَّمَاءَ سَقْفًا مَحْفُوظًا وَهُمْ عَنْ آیاتِهَا مُعْرِضُونَ (انبیاء/32)و آسمان را سقفی محفوظ[بر فراز زمین]قرار دادیم، که اینان از نشانه‏های آن روی گردانند».بر مبنای آیه یاد شده،آسمان، بر فراز زمین و حتی دیگر کرات نیز، چون سقفی مستحکم، سپری محافظ در برابر خطرات ناشی از سقوط یا برخورد شهاب سنگهای آتشین و نیز اشعه های مضر و کشنده کیهانی است.یافته های علمی اخترشناسان قرن بیستم پرده از این راز گشوده است که بقای حیات در روی زمین برای انسانها، حیوانات و گیاهان، در گرو وجود پوشش هوایی مخصوصی است که بتواند با کارکردهایی چندگانه هم جلوی برخورد شهاب سنگها و تشعشعات مرگبار خورشید را گرفته و هم ضمن عبور پرتوهای بی خطر ولی حیاتی و نیز امواج رادیویی خورشید، دمای زمین را همواره متعادل نگاه دارد. و این بعدیست از اعجاز طبیعی قران کریم و گواه صدقی بر حقانیت این کتاب آسمانی.توضیح بیشتر اینکه «گرد زمین را پوشش هوایی ضخیمی فرا گرفته، که عمق آن به 350 کیلومترمی‏رسد. هوا از گازهای‏«نیتروژن‏»-به نسبت 03/78 درصد و«اکسیژن‏»به نسبت‏99/20 درصد و اکسید کربن به نسبت 04/0 درصد و بخار آب و گازهای دیگر به‏نسبت 94/0 درصد ترکیب یافته است. این پوشش هوایی با این حجم ضخیم و بااین نسبت‏های گازی فراهم شده در آن، هم چون سپری آسیب ناپذیر، زمین را دربر گرفته و آن را از گزند سنگ‏های آسمانی که به حد وفور (1) به سوی زمین می‏آیند و ازهمه اطراف، تهدیدی هولناک برای ساکنان زمین به شمار می‏روند، حفظ کرده ‏زندگی را بر ایشان امکان پذیر می‏سازد. فضا انباشته از سنگ‏های پراکنده‏ای است که بر اثر از هم پاشیدگی ستاره‏های‏متلاشی شده به وجود آمده‏اند. از این سنگ‏ها به صورت مجموعه‏های بزرگ وفراوانی پیرامون خورشید در گردشند و روزانه تعداد زیادی از این سنگ‏ها موقع‏نزدیک شدن به کره زمین به وسیله نیروی جاذبه به سمت زمین کشیده می‏شوند. این‏سنگ‏ها برخی بزرگ و برخی کوچک و با سرعتی حدود(60-50) کیلومتر در ثانیه‏به سوی زمین فرود می‏آیند، که سرعتی فوق العاده است. ولی هنگامی که وارد لایه‏هوایی می‏شوند در اثر سرعت زیاد و اصطکاک فوق العاده با ذرات هوا، داغ شده شعله‏ور می‏شوند و در حال سوختن یک خط نوری ممتد به دنبال خود ترسیم‏می‏کنند و به سرعت محو و نابود می‏شوند که به نام شهاب سنگ شناخته شده‏اند. برخی از این سنگ پرتاب‏ها آن اندازه بزرگ‏اند، که از لایه هوایی گذشته، مقداری ازآن به صورت سنگ‏های سوخته با صدای هولناکی به زمین اصابت می‏کند.[color="silver"]

---------- ارسال جدید اضافه شده در 02:38 pm ---------- ارسال قبلی در 02:32 pm ----------

[/color]اعجاز قرآن در گسترش کائنات و کوچکتر شدن ابعاد زمینوَالسَّمَاء بَنَيْنَاهَا بِأَيْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ ﴿۴۷﴾ ما آسمان را با قدرت برافراشتیم و همچنان آنرا گسترش خواهیم داد.در سال 1929 میلادی«ادوین هابل»ملاحظه کرد که کهکشان های دور دست به سرعت از کره زمین دور می شوند.این موضوع را به دانشمندان دیگر اطلاع داد.دیگران هم فاصله کهکشان های دوردست را از کره زمین اندازه گرفتند و ملاحظه کردند که مشغول دور شدن از کره زمین هستند.علاوه برآن دیدند که فاصله ستارگان دوردست از هم دیگر در حال ازدیاد است.به زودی همه قبول کردند که جهان در حال توسعه و باز شدن است.در عین حال که کل جهان در حال توسعه است،کرات آسمانها و همچنین کره زمینی که ما در آن ساکنیم در حال انقباض است. همچنین دانشمندان اعلام کردند که گسترش کائنات تا ابد ادامه خواهد داشت/
پاسخ
#6

اصولا چیزی به نام آسمان وجود ندارد و این در حالی است که کتابهای چاپخانه خدا مرتب از آسمان و آسمانها و سقف بودن آسمان و نگه داشتن آسمان برای اینکه روی زمین نیفتد سخن گفته اند.
آسمانی در کار نیست. یک توده گاز است. سفینه ها و تلسکوپ های فضایی و ماهواره ها تا جایی که حتی به ذهن هیچ انسان عادی شاید تا دهه ها خطور نکند بالا رفته اند و از جو زمین خارج شده اند و آسمان و سقف و این چرندیات در کار نبوده.

بر من قلم قضا چو بی من رانند / پس نیک و بدش ز من چرا می دانند

دی بی من و امروز چو دی بی من و تو / فردا به چه حجتم به داور خوانند


[URL="http://kheradgeraee14.blogspot.com/"]
[/URL] هر چیز را با خرد خود بسنجید

به یاد رضا فاضلی

پاسخ
#7

دو پرسش خیلی ساده مطرح است :


  1. چرا تمام این تفاسیر و ادعاها پس از کشف آنها صورت میگیرد و تا کنون قبل از کشف تازه ای ادعایی از طرف مسلمانان مطرح نشده که دانشمندان را وادار به تحقیق در آن باره بکند ؟
  2. اگر این قرآن از همه چیز خبر داده و تمام اسرار علمی در آن نوشته شده پس چرا تمام کشور های مسلمان از دم عقب مانده و بی بهره از علم هستند ؟

دست آخر هم :

نقل قول:قرآن یک کتاب قدیمی است و ادبیات آن مربوط به دوران خودش میباشد، به همین دلیل ادبیات قرآن برای نسل امروز عرب قابل فهم نیست و آنها نیز برای فهم قرآن به تفسیر مراجعه میکنند. این دست تفسیر ها را در موارد دیگری هم میتوان دید، مثلاً در کتابهای زبانهای ایرانی قدیمی نیز گاهی مفاهیمی یافت میشود که میتوان از آنها برداشت های علمی کرد، میتوان نشست و از چکامه های حافظ به قضیه نسبیت انیشتن و جاذبه نیوتون و ... رسید، آیا میتوان از این قضیه به این نتیجه رسید که این افراد نیز به منبعی فرابشری دسترسی داشته اند؟ بعنوان مثال به چکامه زیر که مربوط به هاتف اصفهانی است توجه کنید:
چشم دل باز کن که جان بینی ------- آنچه نادیدنی است آن بینی
گر به اقلیم عشق روی آری ------- همه آفاق گلستان بینی
بر همه اهل آن زمین به مراد ------- گردش دور آسمان بینی
آنچه بینی دلت همان خواهد ------- وانچه خواهد دلت همان بینی
بی‌سر و پا گدای آن جا ر ------- سر به ملک جهان گران بینی
هم در آن پا برهنه قومی ر ------- پای بر فرق فرقدان بینی
هم در آن سر برهنه جمعی ر ------- بر سر از عرش سایبان بینی
گاه وجد و سماع هر یک ر ------- بر دو کون آستین‌فشان بینی
دل هر ذره را که بشکافی ------- آفتابیش در میان بینی
هرچه داری اگر به عشق دهی ------- کافرم گر جوی زیان بینی
جان گدازی اگر به آتش عشق ------- عشق را کیمیای جان بینی
از مضیق جهات درگذری ------- وسعت ملک لامکان بینی
آنچه نشنیده گوش آن شنوی ------- وانچه نادیده چشم آن بینی
تا به جایی رساندت که یکی ------- از جهان و جهانیان بینی
با یکی عشق ورز از دل و جان ------- تا به عین‌الیقین عیان بینی
که یکی هست و هیچ نیست جز او ------- وحده لااله الاهو
پذیرفتن آنچه بعنوان معجزات علمی قرآن مطرح میشود همانقدر مضحک است که پذیرفت بیت "دل هر ذره را که بشکافی ------- آفتابیش در میان بینی" بعنوان کشف انرژی اتمی مضحک است. نمونه ای دیگر از این تفاسیر مضحک را مهدی شمشیری در کتاب گفته ناشده ها در مورد خمینی برگ 154 آورده است. که در آنجا از شعر معروف حافظ که گفته است:
ما در پیاله عکس رخ یار دیده ایم ---- ای بی خبر ز لذت شرب مدام ما
این تفسیر را ارائه داده است که "حافظ در این بیت میخواسته است بگوید: ما در میان حزب اللهی ها و پیروان خمینی (با معذرت خواهی از خوانندگان گرامی) آدم خر ندیدییم و بیخبرانی که وجودشان کوچکترین فایده ای برای اجتماع دارد، نمیدانند که شراب خوردن با روش آمریکائی چه لذتی دارد؟.
http://www.zandiq.com/articles/0000000093.shtml

خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری  
پاسخ
#8

قرآن كریم در آیات 30 و 31 سورهء نازعات می‌گوید:]وَالأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا، أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءَهَا وَمَرْعَاهَا[«و زمین را بعد از خلقت آسمان بگسترانید و از آن آب و گیاه پدید آورد»آیهء كریمهء فوق، به وضاحت می‌رساند كه زمین از آغاز امر خلقت به شكل كنونی خود نبوده، بلكه مدت زمان طولانیی بر آن گذشته است كه خدای عزّوجلّ آن را در طی این مدت هموار و آمادهء بهره‌برداری ساخته است.آیهء كریمه به طوری شگفت‌انگیز با جدیدترین اكتشافات علمی تفسیر می‌شود، چه تازه‌ترین ره‌آوردهای علم جدید با این آیهء مباركه انطباق كامل دارند. این ره‌آورد جدید علم، همانا «تئوری دورشدن قاره‌ها از یكدیگر» یا «Theory Of Drifting Contionents» می‌باشد. خلاصهء آنچه را كه این تئوری مطرح ساخته، عبارت از این است كه قاره‌های كرهء زمین در زمانی از زمانها اجزای به هم چسبیدهء یكدیگر بوده اند و سپس آرام آرام به پارچه‌شدن و دورگردیدن از همدیگر آغاز نموده و به این ترتیب تدریجاً قاره‌های جداگانه‌یی را كه دریاها و اقیانوس‌های بزرگ در میان آنها حایل گردیده است، تشكیل داده‌اند. این نظریّه برای اولین بار در سال 1915م و درست در هنگامی مطرح گردید كه متخصص و كارشناس مشهور علم «طبقات الارض» استاد «فرید واگنر» آلمانی چنین اعلام نمود: «اگر ماتمام قاره‌ها را به همدیگر نزدیك گردانیم، این قاره‌ها طوری با هم متصل و پیوسته می‌گردند كه یك پیكر واحد و همسان را تشكیل می‌دهند، بی آنكه در میان آنها كمترین فاصله و یا شكاف ناهمگونی قرارداشته باشد. درست همانگونه كه در بازیهای معما گونهء موسوم به «Jigsawpazzle» رونما می‌گردد». شواهد و قراین زیاد علمیی وجود دارد كه به تئوری دانشمند آلمانی فوق الذكر قوت و قطعیت می‌بخشد. از جملهء این شواهد وجود كوه‌های همانند و یكسان در سواحل دریاهای مختلف است، كوه‌های كه عمر زمینی آنها نیز یكی می‌باشد. نشانهء دیگر عبارت از وجود حیوانات، نباتات و ماهیهای همانند و هم خانواده در این سواحل دور از همدیگر است. البته همین مشاهدات است كه دانشمند مشهورعلم نباتات پرفسور «رونالدگود» را وا داشته تا در كتاب «جغرافیای گل‌های نباتی» «Geography Flowering Plants» چنین بگوید : «دانشمندان علم نباتات به اتفاق تئوریی را كه می‌گوید: بخش‌های مختلفهء زمین روزگاری به یكدیگر پیوسته بوده‌اند، پذیرفته‌اند چه بدون پذیرش این تئوری، تفسیر پدیدهء‌ وجود نباتات همانند در قاره‌های مختلف نیز ناممكن می‌شود». شواهد علمی فوق به تنهایی كافی بود تا تئوری «پیوستگی قاره‌ها» را قطعی سازد، اما بعد از اكتشافات علم جاذبهء فسیلی «Fossil Magnetism» دیگر هیچ جای تردید و درنگی در مورد علمی ‌بودن تئوری فوق الذكر باقی نماند؛ زیرا دانشمندان فوسیل‌شناس بعد از بررسی فوسیل‌ها و سنگواره‌های مختلف، این توانمندی را پیدا كردند تا موقعیت هر سرزمینی را كه در آن اشیا و اجسام به سنگواره‌های فوسیلی تبدیل‌شده اند، مشخص گردانند. چنانکه بررسیهای علم فوسیل شناسی با قوانین «جاذبیت زمینی» نیز مورد تأیید قرار گرفته است؛ قوانینی كه اثبات می‌كند بخش‌ها و قاره‌های مختلف زمین در روزگاران بسیار دور، نه در مكانهای فعلی خود بلكه درست در مكانهایی قرار داشته اند كه تئوری «دورشدن قاره‌ها از همدیگر» آنها را مشخص گردانیده است. پروفسور «بلاكیت» استاد علوم طبیعی در فاكولتهء سلطنتی لندن در این رابطه می‌گوید:«بررسی سنگ‌هایی در كشور هند نشان می‌دهد كه این سنگها در حدود هفتاد میلیون سال قبل، در جنوب خطّ استوا قرار داشته اند. به همین ترتیب، بررسی كوه‌های جنوب افریقا نشاندهندهء این حقیقت است كه قارهء افریقا، سیصد میلیون سال قبل، از قطب جنوب جدا شده است».بلی عزیزان! باید گفت كه آیهء (31 ) سورهء مباركهء نازعات كه محور بحث این حلقهء ماست، در توصیف تطوّر تكاملی زمین، واژهء «دحو» را به كار گرفته است كه معنی آن همواركردن و پراكنده ساختن است. چنانکه اعراب می‌گویند: «دَحَا الْمَطَرُ اَلْحصی ـ باران سنگریزه‌ها را هموار و پراكنده ساخت». و این البته عین همان مفهوم انگلیسی «Drift» را می‌رساند كه در امر تعبیر از تئوری جدید جغرافیایی فوق، به كار گرفته شده است.بناءً با این توافق تكان‌دهندهء علم جدید با متن آیهء مباركه، حتی شكاك‌ترین انسانهای روی زمین هم نمی‌توانند به این حقیقت ایمان نیاورند كه این كلام معجز بیان، فقط می‌تواند از نزد ذاتی صادر شود كه با علم و قدرت لایزال خویش، بر گذشته، حال و آینده به طور یكسان احاطه دارد. سبحانك یاربّ!
پاسخ
#9

رامین جان اگر میشه همین طوری کپی نکن ، همش میره تو هم تو هم خواناییش از دست میره ، برای اینکه درست بتونید کپی کنید اول یک دور توی NotePad ویندوز کپی کنید بعد از اونجا دوباره کپی کنید توی کادر نوشتن پست جدید .
و لطف کنید حتمن حتمن حتمن منبع نوشته هاتون رو درج کنید .

برای مثال در مورد همین پست آخرتون :

نقل قول:قرآن كریم در آیات 30 و 31 سورهء نازعات می‌گوید:

]وَالأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا، أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءَهَا وَمَرْعَاهَا[

«و زمین را بعد از خلقت آسمان بگسترانید و از آن آب و گیاه پدید آورد»

آیهء كریمهء فوق، به وضاحت می‌رساند كه زمین از آغاز امر خلقت به شكل كنونی خود نبوده، بلكه مدت زمان طولانیی بر آن گذشته است كه خدای عزّوجلّ آن را در طی این مدت هموار و آمادهء بهره‌برداری ساخته است.

آیهء كریمه به طوری شگفت‌انگیز با جدیدترین اكتشافات علمی تفسیر می‌شود، چه تازه‌ترین ره‌آوردهای علم جدید با این آیهء مباركه انطباق كامل دارند. این ره‌آورد جدید علم، همانا «تئوری دورشدن قاره‌ها از یكدیگر» یا «Theory Of Drifting Contionents» می‌باشد. خلاصهء آنچه را كه این تئوری مطرح ساخته، عبارت از این است كه قاره‌های كرهء زمین در زمانی از زمانها اجزای به هم چسبیدهء یكدیگر بوده اند و سپس آرام آرام به پارچه‌شدن و دورگردیدن از همدیگر آغاز نموده و به این ترتیب تدریجاً قاره‌های جداگانه‌یی را كه دریاها و اقیانوس‌های بزرگ در میان آنها حایل گردیده است، تشكیل داده‌اند. این نظریّه برای اولین بار در سال 1915م و درست در هنگامی مطرح گردید كه متخصص و كارشناس مشهور علم «طبقات الارض» استاد «فرید واگنر» آلمانی چنین اعلام نمود: «اگر ماتمام قاره‌ها را به همدیگر نزدیك گردانیم، این قاره‌ها طوری با هم متصل و پیوسته می‌گردند كه یك پیكر واحد و همسان را تشكیل می‌دهند، بی آنكه در میان آنها كمترین فاصله و یا شكاف ناهمگونی قرارداشته باشد. درست همانگونه كه در بازیهای معما گونهء موسوم به «Jigsawpazzle» رونما می‌گردد».

شواهد و قراین زیاد علمیی وجود دارد كه به تئوری دانشمند آلمانی فوق الذكر قوت و قطعیت می‌بخشد. از جملهء این شواهد وجود كوه‌های همانند و یكسان در سواحل دریاهای مختلف است، كوه‌های كه عمر زمینی آنها نیز یكی می‌باشد. نشانهء دیگر عبارت از وجود حیوانات، نباتات و ماهیهای همانند و هم خانواده در این سواحل دور از همدیگر است. البته همین مشاهدات است كه دانشمند مشهورعلم نباتات پرفسور «رونالدگود» را وا داشته تا در كتاب «جغرافیای گل‌های نباتی» «Geography Flowering Plants» چنین بگوید : «دانشمندان علم نباتات به اتفاق تئوریی را كه می‌گوید: بخش‌های مختلفهء زمین روزگاری به یكدیگر پیوسته بوده‌اند، پذیرفته‌اند چه بدون پذیرش این تئوری، تفسیر پدیدهء‌ وجود نباتات همانند در قاره‌های مختلف نیز ناممكن می‌شود».

شواهد علمی فوق به تنهایی كافی بود تا تئوری «پیوستگی قاره‌ها» را قطعی سازد، اما بعد از اكتشافات علم جاذبهء فسیلی «Fossil Magnetism» دیگر هیچ جای تردید و درنگی در مورد علمی ‌بودن تئوری فوق الذكر باقی نماند؛ زیرا دانشمندان فوسیل‌شناس بعد از بررسی فوسیل‌ها و سنگواره‌های مختلف، این توانمندی را پیدا كردند تا موقعیت هر سرزمینی را كه در آن اشیا و اجسام به سنگواره‌های فوسیلی تبدیل‌شده اند، مشخص گردانند. چنانکه بررسیهای علم فوسیل شناسی با قوانین «جاذبیت زمینی» نیز مورد تأیید قرار گرفته است؛ قوانینی كه اثبات می‌كند بخش‌ها و قاره‌های مختلف زمین در روزگاران بسیار دور، نه در مكانهای فعلی خود بلكه درست در مكانهایی قرار داشته اند كه تئوری «دورشدن قاره‌ها از همدیگر» آنها را مشخص گردانیده است.

پروفسور «بلاكیت» استاد علوم طبیعی در فاكولتهء سلطنتی لندن در این رابطه می‌گوید:

«بررسی سنگ‌هایی در كشور هند نشان می‌دهد كه این سنگها در حدود هفتاد میلیون سال قبل، در جنوب خطّ استوا قرار داشته اند. به همین ترتیب، بررسی كوه‌های جنوب افریقا نشاندهندهء این حقیقت است كه قارهء افریقا، سیصد میلیون سال قبل، از قطب جنوب جدا شده است».

بلی عزیزان! باید گفت كه آیهء (31 ) سورهء مباركهء نازعات كه محور بحث این حلقهء ماست، در توصیف تطوّر تكاملی زمین، واژهء «دحو» را به كار گرفته است كه معنی آن همواركردن و پراكنده ساختن است. چنانکه اعراب می‌گویند: «دَحَا الْمَطَرُ اَلْحصی ـ باران سنگریزه‌ها را هموار و پراكنده ساخت». و این البته عین همان مفهوم انگلیسی «Drift» را می‌رساند كه در امر تعبیر از تئوری جدید جغرافیایی فوق، به كار گرفته شده است.

بناءً با این توافق تكان‌دهندهء علم جدید با متن آیهء مباركه، حتی شكاك‌ترین انسانهای روی زمین هم نمی‌توانند به این حقیقت ایمان نیاورند كه این كلام معجز بیان، فقط می‌تواند از نزد ذاتی صادر شود كه با علم و قدرت لایزال خویش، بر گذشته، حال و آینده به طور یكسان احاطه دارد. سبحانك یاربّ!

منابع : http://kharamid.blogfa.com/post-1119.aspx و http://bia2quran.blogfa.com/post-23.aspx

این طوری هم خوانا تره و هم تکلیف خواننده با منبع نوشته و دسترسی به باقی نوشتار اون منبع راحت تره و البته دزدی ادبی هم صورت نگرفته .

خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری  
پاسخ
#10

ramin12345 نوشته: قرآن كریم در آیات 30 و 31 سورهء نازعات می‌گوید:]وَالأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا، أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءَهَا وَمَرْعَاهَا[«و زمین را بعد از خلقت آسمان بگسترانید و از آن آب و گیاه پدید آورد»آیهء كریمهء فوق، به وضاحت می‌رساند كه زمین از آغاز امر خلقت به شكل كنونی خود نبوده، بلكه مدت زمان طولانیی بر آن گذشته است كه خدای عزّوجلّ آن را در طی این مدت هموار و آمادهء بهره‌برداری ساخته است.آیهء كریمه به طوری شگفت‌انگیز با جدیدترین اكتشافات علمی تفسیر می‌شود، چه تازه‌ترین ره‌آوردهای علم جدید با این آیهء مباركه انطباق كامل دارند. این ره‌آورد جدید علم، همانا «تئوری دورشدن قاره‌ها از یكدیگر» یا «Theory Of Drifting Contionents» می‌باشد. خلاصهء آنچه را كه این تئوری مطرح ساخته، عبارت از این است كه قاره‌های كرهء زمین در زمانی از زمانها اجزای به هم چسبیدهء یكدیگر بوده اند و سپس آرام آرام به پارچه‌شدن و دورگردیدن از همدیگر آغاز نموده و به این ترتیب تدریجاً قاره‌های جداگانه‌یی را كه دریاها و اقیانوس‌های بزرگ در میان آنها حایل گردیده است، تشكیل داده‌اند. این نظریّه برای اولین بار در سال 1915م و درست در هنگامی مطرح گردید كه متخصص و كارشناس مشهور علم «طبقات الارض» استاد «فرید واگنر» آلمانی چنین اعلام نمود: «اگر ماتمام قاره‌ها را به همدیگر نزدیك گردانیم، این قاره‌ها طوری با هم متصل و پیوسته می‌گردند كه یك پیكر واحد و همسان را تشكیل می‌دهند، بی آنكه در میان آنها كمترین فاصله و یا شكاف ناهمگونی قرارداشته باشد. درست همانگونه كه در بازیهای معما گونهء موسوم به «Jigsawpazzle» رونما می‌گردد». شواهد و قراین زیاد علمیی وجود دارد كه به تئوری دانشمند آلمانی فوق الذكر قوت و قطعیت می‌بخشد. از جملهء این شواهد وجود كوه‌های همانند و یكسان در سواحل دریاهای مختلف است، كوه‌های كه عمر زمینی آنها نیز یكی می‌باشد. نشانهء دیگر عبارت از وجود حیوانات، نباتات و ماهیهای همانند و هم خانواده در این سواحل دور از همدیگر است. البته همین مشاهدات است كه دانشمند مشهورعلم نباتات پرفسور «رونالدگود» را وا داشته تا در كتاب «جغرافیای گل‌های نباتی» «Geography Flowering Plants» چنین بگوید : «دانشمندان علم نباتات به اتفاق تئوریی را كه می‌گوید: بخش‌های مختلفهء زمین روزگاری به یكدیگر پیوسته بوده‌اند، پذیرفته‌اند چه بدون پذیرش این تئوری، تفسیر پدیدهء‌ وجود نباتات همانند در قاره‌های مختلف نیز ناممكن می‌شود». شواهد علمی فوق به تنهایی كافی بود تا تئوری «پیوستگی قاره‌ها» را قطعی سازد، اما بعد از اكتشافات علم جاذبهء فسیلی «Fossil Magnetism» دیگر هیچ جای تردید و درنگی در مورد علمی ‌بودن تئوری فوق الذكر باقی نماند؛ زیرا دانشمندان فوسیل‌شناس بعد از بررسی فوسیل‌ها و سنگواره‌های مختلف، این توانمندی را پیدا كردند تا موقعیت هر سرزمینی را كه در آن اشیا و اجسام به سنگواره‌های فوسیلی تبدیل‌شده اند، مشخص گردانند. چنانکه بررسیهای علم فوسیل شناسی با قوانین «جاذبیت زمینی» نیز مورد تأیید قرار گرفته است؛ قوانینی كه اثبات می‌كند بخش‌ها و قاره‌های مختلف زمین در روزگاران بسیار دور، نه در مكانهای فعلی خود بلكه درست در مكانهایی قرار داشته اند كه تئوری «دورشدن قاره‌ها از همدیگر» آنها را مشخص گردانیده است. پروفسور «بلاكیت» استاد علوم طبیعی در فاكولتهء سلطنتی لندن در این رابطه می‌گوید:«بررسی سنگ‌هایی در كشور هند نشان می‌دهد كه این سنگها در حدود هفتاد میلیون سال قبل، در جنوب خطّ استوا قرار داشته اند. به همین ترتیب، بررسی كوه‌های جنوب افریقا نشاندهندهء این حقیقت است كه قارهء افریقا، سیصد میلیون سال قبل، از قطب جنوب جدا شده است».بلی عزیزان! باید گفت كه آیهء (31 ) سورهء مباركهء نازعات كه محور بحث این حلقهء ماست، در توصیف تطوّر تكاملی زمین، واژهء «دحو» را به كار گرفته است كه معنی آن همواركردن و پراكنده ساختن است. چنانکه اعراب می‌گویند: «دَحَا الْمَطَرُ اَلْحصی ـ باران سنگریزه‌ها را هموار و پراكنده ساخت». و این البته عین همان مفهوم انگلیسی «Drift» را می‌رساند كه در امر تعبیر از تئوری جدید جغرافیایی فوق، به كار گرفته شده است.بناءً با این توافق تكان‌دهندهء علم جدید با متن آیهء مباركه، حتی شكاك‌ترین انسانهای روی زمین هم نمی‌توانند به این حقیقت ایمان نیاورند كه این كلام معجز بیان، فقط می‌تواند از نزد ذاتی صادر شود كه با علم و قدرت لایزال خویش، بر گذشته، حال و آینده به طور یكسان احاطه دارد. سبحانك یاربّ!
قبل از هر چیز ورود شما را به انجمن خوش آمد میگوم.
اما...
اول اینکه در این آیه صحبت از آفرینش زمین است که گویا پس از آسمان صورت گرفته اما شکلگیری سیاره زمین ربطی به جدایی لایه های زمین ندارد و مشخص است که اول زمین شکل گرفته و حیات بر روی آن بوحود آمده و سپس جدایی قاره ها شکل گرفته است،واضح است که اینجا نمیتواند گیاهان و حیوانات از گستردن زمین بوجود آمده باشد چون بوجود آمدن حیات طبق نظریه فرگشت پیش از آن بوده.

دوم اینکه منظور از گستردن در اینجا چیزیست مثل گستردن فرش که حتی میگوید کوه ها میخهایی هستند که این فرش زمین از جایش تکان نخورد و آسمان هم خیمه ایست با ستونهای ناپیدا که ستاره ها برای رینت به آن آویخته شدند.

باقی مطلب هم در مورد درستی تئوری امری بدیهیست و جوری صحبت شده که گویی در دارالحرب سعی زیادی میشود این تئوری انکار شود در حالی که این تئوری از تئوریهای توضیح دهنده چگونگی فرگشت هم میباشد که این خود مساله جالبیست چون قرآن با فرگشت مشکلات اساسی دارد.

مختصر اینکه این تفسیر حنده دار از آیه جدا از اینکه آیه ای را که در مورد آفرینش چند روزه جهان(؟) سخن گفته را به اتفاقی در مورد شکلگیری لایه های زمین ربط داده که کاملاً بی معنیست حتی با توالی اتفاقات شرح داده شده در خود آیه نیز در تناقض است.

"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound

پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع / نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: