نقل قول:It doesn't need to be falsified you moron
تئوری علمی که نیست این، مُدل علمیست. مدل علمی هم نه لازم است ابطالپذیر باشد، نه لازم است اثباتپذیر باشد، نه میتواند حتی درست یا غلط باشد، فقط کافیست بتواند شرایط موجود را توضیح بدهد. بپر دوباره روی ویکیپدیا. این مدل میتواند شرایط موجود میان نر و مادهی موجودات زنده را به بهترین نحوی که با ابزار حقیر کنونی شناخت برای ما میسر است توضیح بدهید.
cargocult science؟! :))
با چسوبدن یک "علمی"قرار هست علمی بشه!؟این تعریفی که دادی نهایت مرزهای دانش نمایی هست،اگر با همه تفاسیر این یک مدل علمی هست پس مدلی که علمی نباشه چیه!؟:)
نقل قول:صد سال اخیر. هرچند همیشه مردان شاخهی کوتاهتر نی گیرشان آمده و بازندهی بازی بودهاند، اما تفاوت مدل سنتی ِ «زنستایی» با مدل مدرن «زنپرستی» این بود که هرچند اولی ناعادلانه و غیراخلاقی بود، حداقل کار میکرد(و همینکه ما اینجا هستیم گواه آنست)، اما دومی نه اخلاقیست، نه عادلانه است، و نه هرگز ذرهای کار میکند.
clear enough :)
نقل قول:بله ولی برخی شیر شرژهی صحرا هستند و عدهای کرم روده.
شکار آهو هم دست کمی از چسبیدن به روده نداره:))
Ouroboros نوشته: این جستار را برای ستیزیدن منسجمتر با زنان براه انداختم. در اینجا به بانوان گرانقدر انجمن نشان میدهم تفاوت میان طرح منطقی یا عاطفی مسائل حقیقی مردان، نقد تاریخی، فلسفی و علمی فمینیسم و تلاش برای اصلاح روابط میان زن و مرد در هر دو جامعهی سنتی و مدرن با مدلی بجز همان ِ فمینیسم چه تفاوتهایی با «زنستیزی» دارد. بجز این پست، باقی پیامهای این جستار به شدت ضدزن، توهینآمیز و زهردار خواهند بود. این البته به این معنی نیست که حقیقت نخواهند داشت، بالعکس، حقایقی خواهند بود بیپرده پوشی و رعایت هیچ عنصر ثانوی، مطرح شده با لحنی تحریکآمیز، موهن و عامدانه سختگیر. این جستار را گشودم تا نشان بدهم هیچکدام از مکانیزمهای تحقیر و خجالتدادنی که توسط زنان این انجمن برای ساکت کردن منتقدان فمینیسم اتخاذ شده نه فقط جواب نداده و نمیدهد، بلکه مرا چنان پایبند به درستی مسیری که در آن گام گذاشتهام کرده که حاضرم برای تداوم حرکت استوار در آن تمام اعتبار شناسهی Amir2591 را بیدرنگ به زبالهدانی بیاندازم و فدای بیان بیملاحظهی حقیقت بکنم. اگر ما قادر نیستم اینجا که محیطیست مجازی و متشکل از آدمهای ناشناس از ترس برچسب خوردن و رنجاندن عواطف این و آن حقایق را به زنپسندترین شکل ممکن ارائه بکنیم یا یکسره مسکوت بگذاریم تا مبادا، به راستی به بد مرحلهای از تکامل فرهنگی انسان رسیدهایم.. مبادا چه؟ خواهم گفت.
پست اولتان کافیست تا مابقی پستها براحتی قابل حدس زدن باشه که حول چه موضوعی میچرخه و بیشک جایی برای صحبتهای زنها در نظر نگرفتید با این حال لازم دونستم این نکته رو گوشزد کنم که _زن بودن یا مرد بودن به خواست خود فرد نیست ولی وقتی بالجبار زن یا مرد بدنیا می آیی خیلی طبیعی هست دفاع از مردانگی و زنانگی ات + شاید نباید زنی اینجا حرفی بزنه چون بی شک دست خالی برنخواهد گشت به لطف شما
undead_knight نوشته: cargocult science؟! :))
با چسوبدن یک "علمی"قرار هست علمی بشه!؟این تعریفی که دادی نهایت مرزهای دانش نمایی هست،اگر با همه تفاسیر این یک مدل علمی هست پس مدلی که علمی نباشه چیه!؟:)
چون تو نام آنرا نشنیدهای به معنای وجود نداشتن آن نیست. یا مدل بهتری از تحت تاثیر و سلطهی مداوم هورمنهای جنسی بودن برای توضیح کوری عامدانهی مردان به هنگام رسیدن بوی کُس به دماغشان پیشنهاد بدهید، یا :
undead_knight نوشته: clear enough :)
Good, now piss off :)
undead_knight نوشته: شکار آهو هم دست کمی از چسبیدن به روده نداره:))
اینرا نگی چی بگی؟
mosafer نوشته: پست اولتان کافیست تا مابقی پستها براحتی قابل حدس زدن باشه که حول چه موضوعی میچرخه و بیشک جایی برای صحبتهای زنها در نظر نگرفتید با این حال لازم دونستم این نکته رو گوشزد کنم که _زن بودن یا مرد بودن به خواست خود فرد نیست ولی وقتی بالجبار زن یا مرد بدنیا می آیی خیلی طبیعی هست دفاع از مردانگی و زنانگی ات + شاید نباید زنی اینجا حرفی بزنه چون بی شک دست خالی برنخواهد گشت به لطف شما
ADD دارید و نمیتوانید بجای حدس زدن آنها را بخوانید؟
تصورتان برآمده از این رویکرد زنانه است که هرگز برپاد «خواهری مقدس» حرفی نمیزنند و تنها خودشان را میبینند، هنوز جستار شروع نشده دو مرد، بر سر «زنان» زدهاند به تیپ یکدیگر و همه چیز خود را زیر سوال بردهاند. منهم گفتم که دلیل اینهمه وقاحت و زیادهخواهی و هرزگی زنان، بیولوژی ِ ذاتا نوکرصفت مرد است، که به معنای واقعی کلمه، همجنسان خود را برای اخذ تائید از فلان دخترک خرفت و کریهالمنظر تکهتکه میکند.
Ouroboros نوشته: ADD دارید و نمیتوانید بجای حدس زدن آنها را بخوانید؟ تصورتان برآمده از این رویکرد زنانه است که هرگز برپاد «خواهری مقدس» حرفی نمیزنند و تنها خودشان را میبینند، هنوز جستار شروع نشده دو مرد، سر «زنان» زدهاند به تیپ یکدیگر و همه چیز خود را زیر سوال بردهاند. منهم گفتم که دلیل اینهمه وقاحت و زیادهخواهی و هرزگی زنان، بیولوژی ِ ذاتا نوکرصفت مرد است، که به معنای واقعی کلمه، همجنسان خود را برای اخذ تائید از فلان دخترک خرفت و کریهالمنظر تکهتکه میکند.
اتفاقا خوندم چند پست رو و جز اونی که فکر میکردم ندیدم من کار به مردانی ندارم که سر زنان به تیپ یکدیگر زده اند برداشت من از نوع سخنان شما این بود که زنها به چند گروه تقسیم میشن و برای هر گروه مساله ای هست که زیر پا گذاشته بشن.(اگر جز این است و من اشتباه برداشت کردم متاسفم) در این بند از سخناتون ": باقی پیامهای این جستار به شدت ضدزن، توهینآمیز و زهردار خواهند بود:" جز این نمیشد برداشت کرد هر چند حقیقت باشد
نقل قول:چون تو نام آنرا نشنیدهای به معنای وجود نداشتن آن نیست. یا مدل بهتری از تحت تاثیر و سلطهی مداوم هورمنهای جنسی بودن برای توضیح کوری عامدانهی مردان به هنگام رسیدن بوی کُس به دماغشان پیشنهاد بدهید، یا :
با شوالیه خیالی مبارزه میکنی؟!:))انگار منبع خواستن هم جرمه:)مخصوصا برای جعلیاتی به نام علم:))
چرا پرسش من رو میپیچونی!؟:))چه چیزی باعث میشه که این مدل علمی باشه و مدل های دیگه علمی نباشند!؟:)
آه البته امیدوارم خودت رو منبع معتبر حساب نکرده باشه:))
نقل قول:Good, now piss off :)
sorry im not famous for my generocity :))
Ouroboros نوشته: اینرا نگی چی بگی؟
blah blah blah یا سوت زدن، چطوره!؟:))
undead_knight نوشته: با شوالیه خیالی مبارزه میکنی؟!:))انگار منبع خواستن هم جرمه:)مخصوصا برای جعلیاتی به نام علم:))
چرا پرسش من رو میپیچونی!؟:))چه چیزی باعث میشه که این مدل علمی باشه و مدل های دیگه علمی نباشند!؟:)
آه البته امیدوارم خودت رو منبع معتبر حساب نکرده باشه:))
نه به آدم بیاخلاقی که اینطرف آنطرف دنبال کسان راه میافتد و «منبع/منبع» میکند با این هدف که حریف را خسته و از میدان به در بکند سگ محلی میکنم.
من یک وضعیت را تشریح کردم، برای توضیح دلیل آن از طریق فرضیات موجود در علم یک مدل ارائه کردم که طبق آن میتوان چرایی و چگونگی آن وضعیت را بهتر فهمید. با ابزار کنونی ما گزینهی بهتری وجود ندارد، از هیچ طریق دیگری نمیتوان پی برد چرا مردان منطقی و بالغ و عاقل، هنگام زوجگزینی و ارتباط با زنان که میرسد رفتاری یکسره غیرمنطقی و کودکانه ارائه میکنند. این مدل علمیست چون بر دادههای علمی موجود استوار شده(اینکه زوجگزینی بطور طبیعی در انحصار زن است، اینکه نرها برای جلب نظر بهترین مادهها با هم رقابت میکنند، اینکه تولید مثل از منظری بیولوژیک از خود زندگی هم مهمتر است، اینکه تمام جانداران زنده برای جاندار زنده محسوب شدن باید تولید مثل بکنند و ...)، اگر شما میتوانید مدلی بهتر ارائه بدهید مشتاق هستیم به دانستن آن، اگرنه باید ساکت باشید و خودتان را از این سبکتر نکنید.
mosafer نوشته: اتفاقا خوندم چند پست رو و جز اونی که فکر میکردم ندیدم من کار به مردانی ندارم که سر زنان به تیپ یکدیگر زده اند برداشت من از نوع سخنان شما این بود که زنها به چند گروه تقسیم میشن و بای هر گروه مساله ای هست که زیر پا گذاشته بشن.(اگر جز این است و من اشتباه برداشت کردم متاسفم) در این بند از سخناتون ": باقی پیامهای این جستار به شدت ضدزن، توهینآمیز و زهردار خواهند بود:" جز این نمیشد برداشت کرد هر چند حقیقت باشد
بله درست برداشت کردهاید من کلا هدفم در اینجا اینست که نشان بدهم چطور زنها به کنترل، سوء استفاده و فساد مردان میپردازند.
Ouroboros نوشته: بله درست برداشت کردهاید من کلا هدفم در اینجا اینست که نشان بدهم چطور زنها به کنترل، سوء استفاده و فساد مردان میپردازند.
یک مورد بی ربط ولی شما ربطش بدید: از نظر من مردها موجوداتی هستند که فقط به فکر امیال جنسی خود هستند گاهی سعی میکنم تفکیک کنم از یکدیگرآنها را ،ولی خود، با عمل و سخنی باعث میشوند همگی در یک دسته قرار بگیرند حال کم و بیشترش فرق میکند ولی همه در یک دسته اند. و جالب هست که شما در مورد زنها چنین میاندیشید که من دقیقا در مورد جنس نر. امیدوارم ربطش رو فهمیده باشید
mosafer نوشته: یک مورد بی ربط ولی شما ربطش بدید: از نظر من مردها موجوداتی هستند که فقط به فکر امیال جنسی خود هستند گاهی سعی میکنم تفکیک کنم از یکدیگرآنها را ،ولی خود، با عمل و سخنی باعث میشوند همگی در یک دسته قرار بگیرند حال کم و بیشترش فرق میکند ولی همه در یک دسته اند. و جالب هست که شما در مورد زنها چنین میاندیشید که من دقیقا در مورد جنس نر. امیدوارم ربطش رو فهمیده باشید
مردان همواره در پس ذهن خود ترسی موهوم و مخوف و خزنده داشتند که «اگر جامعه روزی به راستی از ما بینیاز بشود به کلی ما را دور میاندازد»، چنانکه میدانستند تمام ارزش انسانی آنها در بهرهای خلاصه میشود که میتواند به جامعه برساند، و دلیل وجودی او کاریست که میتواند برای زنان انجام بدهد، چنانکه ما نمایندهی مشاغل خود هستیم. مردان به راستی
فعلهی انسانی هستند، حال آنکه زنان
موجود انسانی، ما وجود نداریم، بلکه کار داریم. فمینیسم نشان داد که این ترس چه مایه حقیقت داشته، زنها بیدروبایستی از «چه نیازی به مردها داریم» سخن میگویند و این هذیانها آنقدر بلند هست که به گوش برسد. تیک موقتی فمینیسم به ما مردان کمک میکند تا نگاهی صادقانه و بیآرزومندی به چهرهی حقیقی زنان بیاندازیم، و ببینیم که به راستی شهبانو لباسی بر تن ندارد. زنان با آویزان شدن از دولتی که خود از صدقهی فداکاری و مالیات مردان سرپاست و دست به دست کردن ثروتی که همواره مردان تولید کردهاند و میکنند، دروغ خود را باور کردند و دچار به این توهم شدند که ما به راستی از وجود مردان بینیاز شدهایم، و از آنجاکه مرد هیچ ارزشی بجز آنچه برای برطرف کردن نیاز به ما میرساند ندارد، چه بهتر که آنها را دور بیاندازیم. این تصمیمی بود که زنان گرفتند، به قول معروف، فمینیسم این اسلحه را به زنان داد، و آنها از آن برای پاشیدن مغز مردها به روی دیوار استفاده کردند.
بزم صد ساله روبه پایان است، و مردان باید به هوش باشند تا این بار، همچون همیشهی تاریخ، زنان کس دیگری را برای سرزنش کردن علم نکنند. «اینها تقصیر فمینیسم است و ربطی به زنان ندارد»، «دولت مقصر بوده» و «جنبش از مسیر اصلی منحرف شده» بازیهایی هستند کهنه شده که دیگر جواب نمیدهند. نه زن سنتی با نهیب «مرد شو، مرد شو»ی خود، و نه زن فمینیست با جیغهای گوش خراشش پیرامون «سلطهی مردانه» دیگر قادر به شرم دادن مردان به موضع ضعف نیستند. شما نشان دادید که هیچ علاقهای به مردان ندارید، و آن دم که از ایشان بینیاز باشید آنها را رها میکنید. این تصور یک مرد از رابطه با زنان نیست، این تصوری نیست که قرنها مرد را برای پریدن جلوی گلوله بخاطر دفاع از ناموس و خوردن زخم خنجر بخاطر معشوق ترغیب میکرد، این آن تصور «سکسطلب» مردانه نیست که آنها را هفتهای پنجاه ساعت در بدترین شرایط کاری نگاه میداشت. این، آن پرترهای نیست که هزاران سال به مردان فروخته بودید. بله درست میگویید، مرد فقط از زن سکس میخواهد، اما این نشانگر پستی یا سطحی بودن یا رذالت مردان نیست، گواه بیچیزی شماست. اجازه بدهید بگویم که هیچ عذری هم برای خرفتی ندارید، نه مردسالاری جلوی پیشرفت شما را گرفته، و نه تواناییهای ذهنی و جسمی شما هرگز آنچنانکه به چیزی بیارزد از همان مردان کمتر بوده، تنها تفاوت آنست که از دوران شکارچی-گردآورندگی انسان یک جنس تصمیم گرفت در خانه روی ماتحت خود بنشیند، و از مهبل خود برای فاحشگی منابع و امکانات بهره بگیرد، حال آنکه جنس دیگر با دست برهنه به شکار درندگان میرفت. هجمهای شوم از تنبلی، خودخواهی، فریب و سوء استفاده که در خطایی استراتژیک، آنرا هزار سالی زود لو دادید.