دفترچه

نسخه‌ی کامل: زن‌ستیزی عفونی [+18]
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27
undead_knight نوشته: پرسش کمی مربوط:آیا "حق" مساوی "امتیاز" هست؟
حق = امتیازی که بهای برخورداری از آن به نحوی توسط خود شخص پرداخته می‌شود.
امتیاز= امتیازی که بهای برخورداری از آن پرداخت نشده
مزیت = امتیازی کهبه قیمت اخذ امتیاز از دیگری یا محروم کردن او از آن یا پرداخت بهای آن توسط دیگران تمام می‌شود

در جهان اسطوره‌زدایی شده‌ی کنونی ما می‌دانیم که «حق خدادادی» و «طبیعی» و ... وجود خارجی ندارد، و برای مثال حتی بدیهی‌ترین حق روی کره‌ی زمین، یعنی حق زیستن، هر روزه از هزاران نفر گرفته می‌شود بخاطر آنکه غذای کافی برای خوردن و زنده ماندن ندارند. پس حتی نفس کشیدن شما امتیازی‌ست که به نحوی از آن برخوردار شده‌اید و می‌شوید و دیگران بی‌هیچ تقصیری از آن محروم شده‌اند و می‌شوند، و اینکه آیا بهای لازم برای برخورداری از آنرا پرداخته‌اید یا نه آنرا تبدیل به یک حق یا یک امتیاز یا یک مزیت می‌کند.

زمانی که امتیاز به قیمت لگدمال کردن امکان برخورداری دیگران از آن بدست آمده هرگونه مشروعیت برای وجود داشتن را از دست می‌دهد. در مثال آمده اگر شما زنده هستید به قیمت ربودن نانی که من با دسترنج خودم تهیه کرده‌ام، در حال بهره‌مندی از امتیازی نامشروع و غیر اخلاقی هستید که باید به آن پایان داد.

حق در تناسب با اجزای اجتماعی نیز اغلب در دوران ما با حق طبیعی یکی گرفته می‌شود، یعنی برای مثال حق زن برای سقط جنین در مقابل دولت(یعنی اینکه دولت مشروعیت لازم برای تعیین تکلیف کردن درباره‌ی بدن او را ندارد)، با امتیاز او نسبت به مرد در اینباره یکسان یا دستکم همسان گرفته می‌شود. حق شما نسبت به مثلا مدرسه‌ای که در آن ثبت نام کرده‌اید و شرایطی را برای پذیرش شما قرار داده و امتیازاتی را نیز در مقابل به شما بخشیده چیزی فراتر از یک قرارداد اجتماعی ساده نیست، ما بایستگی عینی برای آن نمی‌توانیم پیدا بکنیم بجز اینکه اگر کسی از زیر بار آن شانه خالی بکند سنگ روی سنگ بند نمی‌شود و ...


کلا به زبان ساده‌تر اگر شما در معادله‌ای با همه‌ی شرایط دیگر یکسان طرف سنگینتر را در اختیار دارید این می‌شود امتیاز، اگر بهای عینی و ضروری جهت برخورداری از این امتیاز را پرداخت کرده‌اید به آن می‌گویند «حق»، و اگر پرداخت نکرده باشید و از جیب دیگری رفته باشد به آن می‌گویند «مزیت». فمینیسم وانمود می‌کند حق طلاق، حق حضانت، حق خروج از کشور و ... «مزیت مردی» است، در حالی که هر مرد بالغی می‌داند برای برخورداری از هریک از آنها بهایی بسیار سنگین‌تر از ارزش و سود عینی‌شان پرداخت کرده و می‌کند و پسران او نیز خواهند کرد.


E523
[info]گفتگو اینجا دنبال شود: حق, امتیاز, مزیت[/info]
[ATTACH=CONFIG]1710[/ATTACH]

=))
در برخورد با این واقعیت که مردان ۴.۳ بیشتر از زنان مقروض هستند، خبرگزاری CBS سرتیتر می‌زند و نتیجه می‌گیرد که : Women handle credit better than men. اگر قرض کمتر می‌شد لابد آنرا می‌نوشتند پای مسئولیت‌ناپذیری مردها و واگذاشتن دشواریهای زندگی به پای زنان و تیتر می‌زدند : Women have more economic responsibilities than men. نمونه‌های دیگری هم هست، مثلا وقتی مردها با زنان پائین‌تر از خودشان ازدواج می‌کنند(چون فقط آنها انتخابشان می‌کنند!)اینرا می‌گذارند به پای «سلطه‌ورزی» و اینکه کنترل زنی که موقعیت پائینتری دارد آسان‌تر بوده و این مهملات، و وقتی هم که زنان «مستقل» و «رهاشده» مردان پائین‌تر از خودشان را انتخاب نمی‌کنند و طرف آنها نمی‌روند باز این مردها هستند که مقصر تلقی می‌شوند و «حتما اعتماد بنفس لازم برای ارتباط در زمینی مسطح با زنی مستقل و توانا را نداشته‌اند». نمونه‌های باز بیشتری هم هست، که در آن مرد چوب دو سر گهی‌ست و فارغ از آنچه می‌کند سرزنش خواهد شد.

من اسم این پدیده را گذاشته‌ام «کُس ِ شرودینگر»: جایی که در آن مردها برای یک گروه موقعیات متضاد با یک خط نظری مشابه سرزنش می‌شوند.
  • [h=5]زن را با حقیقت چه کار! از ازل چیزی غریب تر و دل آزار تر و دشمن خو تر از حقیقت برای زن نبوده است- هنر بزرگ او دروغگویی و بالاترین مشغولیتش به ظاهر و زیبایی است. بیایید ما مردان نیز اقرار کنیم که درست همین هنر و همین غریزه را در زن دوست می داریم و ارج می نهیم. مایی که کارو بار دشواری داریم و برای سبک کردن خویش نیاز به آمیزش با موجوداتی داریم که در زیرِ دستان و نگاه ها و حماقت های ظریف شان، جدیت و گرانی و ژرفی ما جنون آسا به نظرمان آید
    فراسوی نیک و بد-"نیچه"[/h]


ببخشیدا. خیلی اتفاقی این تاپیکو دیدم. میبینم که همتون اونجاتون سوخته.. یه جوری از برتری خودتون صحبت می کنید که انگار چی چی هستید؟؟ هااااا؟؟؟
از حسودیتون اینقدر زن ستیز شدید...
فراموش کردید که همتون از زن متولد میشید..
حالا واسه زن شاخ و شونه میکشید؟؟

زن را با حقیقت چکار؟؟؟

د آخه تورو با حقیقت چکار؟ تو اصلا عقل داری که بخوای زن رو تجزیه و تحلیل کنی؟ (تو = همتون)
تو اگه عقل داشتی، شعور داشتی، فهم درست داشتی، با اولین برجستگی خانوما، آنتن ات بالا نمی رفت.
این از بی شعوری و بی عقلی شماست.. وگرنه نه ربطی به ذات آدمی داره و نه چیز دیگه ای....
به قول یکی از اساتید مردها کلا با هر چیزی تحریک میشن. چون عقل ندارن...
بنظر میاد همه تجربه شما از زن و مونث برمیگرده به فیلم های پورن!
از اولش همتون تجربیات خودتون و سرخوردگیتون در برابر زن رو ملاک این قضاوت احمقانه قرار دادید...
متاسفم واسه خودم که با شما دارم کل کل میکنم...
یه نفر نوشته: چون عقل ندارن...

E415E415E415E415

البته اگر عقل داشتند طرف زنها نمیرفتند E412
کلا اگر عقل داشتند نسل خودشونو نابود میکردند...
همین شماهایی که دم از ضد زن میزنید، آخرش خودتونو برای زن تحقیر می کنید.. توی ذات شماست..
ذاتا مرد ها موجوداتی ضعیف هستند که خود را برای هم نوع خودش قوی نشان میدهد... = ریا

وگرنه شما را چه به شعور و زندگی و آرامش و برابری و ....
هرچی میخای بگو زن از این روش (رابطه جنسی و ....) مرد رو تحت کنترل قرار میده و بعدش فلان و بسان....
اینها رو نگی پس چی بگی؟؟؟

با همه زور و بزرگتری و .. آخرش میشی لنگه مجنون. آخرش میشی معتاد سر کوچه. آخرش میشی یه هرزه.. آخرش میشی هیتلر و صدام... ملا عمر...
گرگ بیابون...
حقته که اینجوری میشی... چون تفکرت و ذاتت تورو به اینجا میکشونه..
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27