دفترچه

نسخه‌ی کامل: کاربرآزاری!
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19
Mehrbod نوشته: آزردن راستین کسی که هنر نیست من و تو هم پیشینه‌یِ دوستی داشته‌ایم و زمانیکه کار به آنجا کشید هر دویمان آزرده شدیم.

من اینجا را بیشتر روی یافتن و نمایش آسیبگاه‌های دیگران دیدم و کمی بازی با آنها.
آسیب‌هایِ آرش را هم چندتایی اش را میاندیشم کار کند, زمان شد روی آنها مانور میدهم (;



پ.ن.
خوبیِ یافتن این آسیبگاه‌ها اینه کس زمانیکه به آنها پی‌برد دیگر کار نمیکنند (درست مانند
آسیب‌هایِ رایانه‌این {security vulnerabilities} که پس از بهره‌کشی هکر بسته میشوند و باید یک zero-day یافت).


بجز تو یکی دو تن دیگر را هم من پیشتر اینجا ناجور آشوبانده ام, ولی همان روش‌ها دیگر رویشان کار نخواهد کرد و چنانکه میگویند, آبدیده میشوند!
من هم اینرا بعنوان یک چیز منفی یا باعث ناراحتی نگفتم. تجربه‌یِ من می‌گوید دوستی‌هایی که در آن یک دعوا یا آرزدگی بوجود آمده دست بعد از آن بسیار دوستی‌های خوبی از آب درآمده.
Mehrbod نوشته: آسیب‌هایِ آرش را هم چندتایی اش را میاندیشم کار کند, زمان شد روی آنها مانور میدهم (;
!
don't hesitate i'm challenging you :))
undead_knight نوشته: go ahead reveal my devilish plan :))
من حوصله ندارم آرش، خودت هر چه می‌خواهی به من بگو.
Theodor Herzl نوشته: من خیلی‌ چیز‌ها که تا مغز استخوان طرف را میسوزاند به ذهنم می‌رسد بگم ، ولی‌ رویمان نمی‌شودE413
E40e
کسرا داوطلب نشده؟! :|
undead_knight نوشته: کسرا داوطلب نشده؟! :|
آن چیز‌هایی‌ که در ذهن من هست واقعا باعث بهم خوردن حال طرف میشود و باعث کدورت ، در ضمن به شوخی‌ نیز نمیتوانم به کسی‌ اینها را بگویم! در ضمن من از کیر و کس به ندرت در فحش استفاده می‌کنم ، قلب، ریه ، مغز و اینها چون زیاد شنیده نشده ضربه‌اش کاری تر است!
Theodor Herzl نوشته: آن چیز‌هایی‌ که در ذهن من هست واقعا باعث بهم خوردن حال طرف میشود و باعث کدورت ، در ضمن به شوخی‌ نیز نمیتوانم به کسی‌ اینها را بگویم! در ضمن من از کیر و کس به ندرت در فحش استفاده می‌کنم ، قلب، ریه ، مغز و اینها چون زیاد شنیده نشده ضربه‌اش کاری تر است!
سناریو ذهنی من لزوما "واژه" یا فحش توش نداره،صرفا تشریح یک وضعیت احتمالا چندش اور و ناراحت کننده برات هست،چون حدس میزدم خیلی ناراحت کننده باشه هنوز نگفتم:))
داوطلب هستی؟!
undead_knight نوشته: سناریو ذهنی من لزوما "واژه" یا فحش توش نداره،صرفا تشریح یک وضعیت احتمالا چندش اور و ناراحت کننده برات هست،چون حدس میزدم خیلی ناراحت کننده باشه هنوز نگفتم:))
داوطلب هستی؟!
من فکر می‌کنم آن چیزی که در ذهنم هست بگویم ، بقیه فکر خواهند کرد که واقعا چه شخص مریضی هستم که اصلا چنین چیزی به ذهنم رسیده است و دیگر در هیچ جستاری برای ما تره هم خورد نخواهند کرد!E403
[MENTION=313]iranbanoo[/MENTION] گرامی،مایلید در این جستار شرکت کنید؟قول می دهم شوخی جنسی در کار نباشد.:e303:
Nevermore نوشته: @iranbanoo گرامی،مایلید در این جستار شرکت کنید؟قول می دهم شوخی جنسی در کار نباشد.
مشکلی نیست شهریار جان ولی فکر خودتم بکن...E404
Mehrbod نوشته: همگی دربه در دنبال شوهر و آغوش گرم برای روزهای سرد و بارانی. برای من دیدن این دلتنگی‌هایِ سوزناک اگر نه خنده‌آور دستکم بامزه است,
نه اینکه من هم مانند next guy آغوش گرم و نرم دلداده و هوای سرد و بارانی را دوست نداشته باشم, نه, ولی اینکه میبینم ٤ تریلیون
یاخته[١] هیچ کار بهتری و آماج[٢] والاتری ندارند بجز پرداختن به این فانتزی‌هایِ دلزننده[٣] و تکراری برای من سرگرم‌کننده است و یاد آوری
همیشگی[٤] از خمش اهرمنیک گاووس (the fuckin bell curve) که ابرهوشمندی[٥] چون مرا با این نژاد سبکسر و زنان سبکسرتر نژاد در یک پراکندگی انداخت ..


حالا کی اسم شوهر رو آورد!؟
اینکه ما دخترها آدمای expressive تری هستیم رو نباید بر این اصل بذارید که تمام سلولهای بدنمان تشنه اینجور مسائل هست. درسته که دغدغه خیلی ها نه تنها در جامعه ایرانی بلکه در بعد جهانی همین چبزهاست و آدمها سایر فعالیت هاشون رو وسیله ای برای رسیدن به همین هدف قرار دادند.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19