دفترچه

نسخه‌ی کامل: بازی : آموزش
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18
Mehrbod نوشته: از سر کنجکاوی یک نمونه از تجربه‌های خودتان را ریزبینانه بازگویی میکنید؟
Transcendence نوشته: جناب reaven
ارتباط با دخترها چیز خارق عادتی نیست و داشتن رابطه جنسی -عاطفی با اونها محال و ناشدنی نیست .امری عادی و عمومی و در جریان است .چرا فکر می کنید اگر کسانی از رابطه با دوست دخترهاشان می نویسند همگی دروغگو هستند؟؟!!!
در مورد انتقاداتی هم که در مورد Pua دارید پیش از شما و بیش از شما در همین دفترچه در بخش بازی.نقد نوشته شده است می توانید در انجا نقدهای وارده را بخوانید.



کار من عموما اصلا به استفاده از متد ها بشود
من روی چندینو چند مورد اوپنرها رو تست کردم که بدترین نتایج ممکن را داشت (از اوپنر خیابانی گرفته تا آشناهایی که هر روز میبینمشون) و همش با بدترین حالت ممکن ریجکت شدن
توی اینترنت هم که راحت تر پاسخ میدن من تک تک متدهایی که دوستان اینجا طی سالیان گذشته به عنوان بهترین سلاح قرن!به فروش گذاشتن رو استفاده کردم (کل این جستارهای فرم رابنده سه چهار بار خواندم)که هیچ نتیجه ای نداشت و دست آخر همه موارد از نگ ها و جدی نگرفتن ها و حاضر جوابی ها دلخور شده و رفتند..من به این تاپیک هم البته اکتفا نکردم و در خصوص ابن متد ها مطالعات منابع خارجی هم زیاد د اشتم
حتی با سختی فراوان سریال پیک آپ آرتیست رو هم تهیه کرده و نگاه کردم چند قسمتی رو که واقا برنامه بیکیفیتی بود بنظرم
خلاصه هرچی در پی یو ای به عنوان نتیجه کار قلم داد میشد من دقیقا عکسش رو دریافت کردم

PEPE نوشته: "بازی" در ظرف زمان و مکان صورت می گیرد و خود آگاهی لازم دارد که فرد ارزش خود را درانواع جنبه های مختلف(روانی،فیزیکی،اجتماعی و ...) در بازار جنسی-اجتماعی محاسبه کند و بعد وارد ماجرا شود


احتراما حرف شما عزیز بازی با کلمات است
در میدان عمل احتساب جنبه های مختلف روح و روان در مقعیت های مکانی خاص طی قرار گیری در بازار اجتماعی جنسی دقیقا چه فرمولیست دیگر گرامی
reaven نوشته: کار من عموما اصلا به استفاده از متد ها بشود
من روی چندینو چند مورد اوپنرها رو تست کردم که بدترین نتایج ممکن را داشت (از اوپنر خیابانی گرفته تا آشناهایی که هر روز میبینمشون) و همش با بدترین حالت ممکن ریجکت شدن
توی اینترنت هم که راحت تر پاسخ میدن من تک تک متدهایی که دوستان اینجا طی سالیان گذشته به عنوان بهترین سلاح قرن!به فروش گذاشتن رو استفاده کردم (کل این جستارهای فرم رابنده سه چهار بار خواندم)که هیچ نتیجه ای نداشت و دست آخر همه موارد از نگ ها و جدی نگرفتن ها و حاضر جوابی ها دلخور شده و رفتند..من به این تاپیک هم البته اکتفا نکردم و در خصوص ابن متد ها مطالعات منابع خارجی هم زیاد د اشتم
حتی با سختی فراوان سریال پیک آپ آرتیست رو هم تهیه کرده و نگاه کردم چند قسمتی رو که واقا برنامه بیکیفیتی بود بنظرم
خلاصه هرچی در پی یو ای به عنوان نتیجه کار قلم داد میشد من دقیقا عکسش رو دریافت کردم




احتراما حرف شما عزیز بازی با کلمات است
در میدان عمل احتساب جنبه های مختلف روح و روان در مقعیت های مکانی خاص طی قرار گیری در بازار اجتماعی جنسی دقیقا چه فرمولیست دیگر گرامی
از تصورات و توهمات یک سری گورو چه انتظاری داشتی آخه :)) دیگه خداشون که روش وی باشه به فلاکت افتاده و متهم به تجاوزه:)) جای اینها به نظرم کسی دنبال relationship coach باشه باز بهتره. اساسا اکثر این افراد ادراکی از علم ندارند و یا اگر هم دارند دنبال شیادی و فریب دادن یه عده و کسب پول/موقعیت اجتماعی و... هستند. یه بخش از علم/شبه علم رو انتخاب میکنند و با نظرات کسشر خودشون ترکیب میکنند و نهایتا به عنوان فرمول جادویی توی کون ملت میکنند. نهایتا هم افراد سرخورده میشند، حالا شما باز وضعت بهتره ولی خیلی ها زنستیزیشون زیاد میشه و مثلا MGTOW میشد
undead_knight نوشته: از تصورات و توهمات یک سری گورو چه انتظاری داشتی آخه :)) دیگه خداشون که روش وی باشه به فلاکت افتاده و متهم به تجاوزه:)) جای اینها به نظرم کسی دنبال relationship coach باشه باز بهتره. اساسا اکثر این افراد ادراکی از علم ندارند و یا اگر هم دارند دنبال شیادی و فریب دادن یه عده و کسب پول/موقعیت اجتماعی و... هستند. یه بخش از علم/شبه علم رو انتخاب میکنند و با نظرات کسشر خودشون ترکیب میکنند و نهایتا به عنوان فرمول جادویی توی کون ملت میکنند. نهایتا هم افراد سرخورده میشند، حالا شما باز وضعت بهتره ولی خیلی ها زنستیزیشون زیاد میشه و مثلا MGTOW میشد

مردهایی که راه خودشان را میروند زنستیز میشوند؟ 39
فاسم گروهشه ولی بر خلاف اینکه «راه خودشون رو برند»، همش در مورد زنها و بد بودنشون حرف میزنند :))
Mehrbod نوشته: از سر کنجکاوی یک نمونه از تجربه‌های خودتان را ریزبینانه بازگویی میکنید؟

ایشان به گمان من به احتمال خیلی زیاد، زن هستند:


reaven نوشته: اصلا رو چه حساب اینجا مردان رو دسته بندی نمونده و در کمال بی ادبی الفاظ اصفاته کریه رو به اون ها نسبت میدیم ؟ بر چه اساس برای مواجه با یک بشر آدم از جنسه دیگه اصولی تعیین میکنیم که فقط روی صفحه های کاغذ قشنگ هستن...

وقت خویش را بیخود برای ترولها هزینه نکنید.
Dariush نوشته: ایشان به گمان من به احتمال خیلی زیاد، زن هستند:

اینهم دور از باور نیست.

از دیدن دوباره‌ی شما شاد شدم! :e303:
undead_knight نوشته: از تصورات و توهمات یک سری گورو چه انتظاری داشتی آخه :)) دیگه خداشون که روش وی باشه به فلاکت افتاده و متهم به تجاوزه:)) جای اینها به نظرم کسی دنبال relationship coach باشه باز بهتره. اساسا اکثر این افراد ادراکی از علم ندارند و یا اگر هم دارند دنبال شیادی و فریب دادن یه عده و کسب پول/موقعیت اجتماعی و... هستند. یه بخش از علم/شبه علم رو انتخاب میکنند و با نظرات کسشر خودشون ترکیب میکنند و نهایتا به عنوان فرمول جادویی توی کون ملت میکنند. نهایتا هم افراد سرخورده میشند، حالا شما باز وضعت بهتره ولی خیلی ها زنستیزیشون زیاد میشه و مثلا MGTOW میشد

شما همچنان با استدلال‌های مریض‌تان می‌خندید؟

من مدت‌ نسبتا زیادی‌ست که کس‌بازی را رها کرده، آنهم نه به دلیل
آنکه آن را نادرست می‌شمارم، بلکه به این دلیل که علاوه بر کارهای مهمتری
که دارم، کمی سخیف‌تر از آنی‌ست که بخواهم انرژی و زمان خویش را صرف آن
بکنم.

اما کسانی که برایشان همچنان زنان اولویت مهمی در زندگی هستند، چرا از آنجه
جواب داده و برای کسانی بطور عملی موثر بوده استفاده نکنند؟ به اینان این نکته
را یادآور خواهم شد که علارغم چرندیات هپروتی و بی‌پایه‌ای که در مقام نقد به
روش‌های بازی، تولید و منتشر می‌شوند، هزاران نفر در سراسر جهان تجربیات
خویش را به رایگان و بطور «ناشناس» با دیگران به اشتراک می‌گذارند، بی آنکه
چیزی در ازای آن به دست آورند. برخلاف آنچه دوستِ قدیمی ما اینجا به خوردتان
می‌دهد، Roosh-v خدای کسی نیست. اصلا هم آدم مهمی نیست. پیدا کردنِ
نوع سفسطه‌ی نهفته در این استدلالِ رقت‌انگیز را به نوآموزان درس منطق
دوره‌ی دبیرستان می‌سپارم، اما بدانید که آنچه در اینجا و جاهای دیگر نوشته
و منتشر شده، حاصل تجربیات مشترک است دوستان. این معنایی مهم و
اساسی را در بر دارد.

شاید مثالی ساده بتواند درک آن را آسان‌تر کند. بیایید تصور کنیم که قرار است
شغل شما اهلی کردن خرس‌ها و فروختنِ آنها به سیرک‌ها و باغ‌وحش‌ها باشد.
برای دانستن و درک رفتارهای خرس و فهم حالات او شما هیچ راهی ندارید
جز آنکه به تجربیات مشترک دیگران مراجعه کنید. هیچ مرجع علمی به دردتان
نخواهد خورد. برای آنکه به او بفهمانید باید به خواسته‌هایی که به شکلی
نمادین به او منتقل می‌کنید توجه کند و واکنش متناسب در برابرشان داشته
باشد، باید بدانید که چطور دیگران قبلا این کار را کرده‌اند. پیشینیان شما،
برای هر کدام از قواعدی که به آنها دست یافته‌اند، بارها راه‌های مختلف
را آزموده و طعم شکست را چشیده‌اند. اگر امروز شما می‌توانید به تجربیات
آنها دسترسی داشته و از شکست‌ها پرهیز کرده و سرراست‌تر و سریع‌تر
به آنچه می‌خواهید برسید، یعنی آنکه یک «دانش تجربی» به دست آمده
است که حاصل تجمیع و به اشتراک‌گزاری تجربیات مشترک آدم‌ها در نقاط
مختلف جهان است.

برخلاف آنچه منتقدان بازی می‌گویند، نتایج عملی بازی کاملا قابل مشاهده است.
لازم نیست به شاگردان و پیروان تئوریسین‌های بازی، همچون Roosh-V یا دیگران
رجوع کنید، کافی‌ست به تجربیات و اظهارات خیل کسانی از این متدها استفاده
کرده و می‌کنند نگاه کنید. شما ضریب چندان بالایی هوشمندی نیاز ندارید که
بدانید کدام واقعی هستند. باید کمی به خودتان زحمت دهید و تیزبینانه و با دقت
در جزئیات و لایه‌های پنهان و نامرئی سرک بکشید.

برای آنکه در انزوا و حسرت زندگی کنید، هزاران راه رفته وجود دارد و برای آنها
نیازی نیست با نقدهای اینچنینی وقت تلف کنید. تکلیف‌تان را با خودتان روشن
کنید و راه خود را انتخاب کنید.

من در مدتی که متدهای بازی را در پیش گرفتم، پس از زمانی نه چندان دراز
به این توانایی رسیدم که تقریبا با هر زنی که در اطرافم بود بتوانم همخوابگی داشته
باشم، صرفا کافی بود بخواهم. چند مرد را هم در دهه سوم و چهارم زندگی از باکرگی
نجات دادم! خود این‌ها در برابر دستاوردهای جانبی‌اش بسیار کم‌اهمیت بود.
بهر رو، حتی اگر نخواهید این سبک زندگی را انتخاب کنید، می‌توانید مطمئن
باشید با تجربه‌ی آن در مقطعی موقت، درس‌های بزرگی برایتان به ارمغان
خواهد آورد که بی آن زندگی اجتماعی شما شانس بسیار کمتری برای تعالی
حداکثری می‌داشت.
Dariush نوشته: شما همچنان با استدلال‌های مریض‌تان می‌خندید؟
من در مدتی که متدهای بازی را در پیش گرفتم، پس از زمانی نه چندان دراز
به این توانایی رسیدم که تقریبا با هر زنی که در اطرافم بود بتوانم همخوابگی داشته
باشم، صرفا کافی بود بخواهم. چند مرد را هم در دهه سوم و چهارم زندگی از باکرگی
نجات دادم! خود این‌ها در برابر دستاوردهای جانبی‌اش بسیار کم‌اهمیت بود.
بهر رو، حتی اگر نخواهید این سبک زندگی را انتخاب کنید، می‌توانید مطمئن
باشید با تجربه‌ی آن در مقطعی موقت، درس‌های بزرگی برایتان به ارمغان
خواهد آورد که بی آن زندگی اجتماعی شما شانس بسیار کمتری برای تعالی
حداکثری می‌داشت.
البته، اتفاقا در توییتر موجبات ازار عده کثیری چون شما رو فراهم کردم که البته در کنار ارضای سادیسم خفیف، اثرات مثبت اجتماعی داره :))
ولی خب سطح استدلال که در حد «پدر بزرگ من 40 سال سیگار میکشید و در هشتاد سالگی مرد، پس سیگار کشنده نیست» باشه، انتظار منطق نمیشه داشت.
البته این کثافت اثرشو روی ذهن خیلی از اعضای گروه گذاشته، کسایی که یه زمانی ادم های محترمی برای من بودند ولی از شک گرا به یه مشت مومن تبدیل شدند. در نهایت داستان غم انگیزیه و البته تجربه مثبتی برای اینکه هرجا حتی نطفشو دیدم بهش حمله کنم :))
undead_knight نوشته: البته، اتفاقا در توییتر موجبات ازار عده کثیری چون شما رو فراهم کردم که البته در کنار ارضای سادیسم خفیف، اثرات مثبت اجتماعی داره :))
ولی خب سطح استدلال که در حد «پدر بزرگ من 40 سال سیگار میکشید و در هشتاد سالگی مرد، پس سیگار کشنده نیست» باشه، انتظار منطق نمیشه داشت.
البته این کثافت اثرشو روی ذهن خیلی از اعضای گروه گذاشته، کسایی که یه زمانی ادم های محترمی برای من بودند ولی از شک گرا به یه مشت مومن تبدیل شدند. در نهایت داستان غم انگیزیه و البته تجربه مثبتی برای اینکه هرجا حتی نطفشو دیدم بهش حمله کنم :))

من نمی‌دانم چه چیز باعث شده که فکر کنید حملات شما به جماعت لش و لوش حاضر
در توئیتر، نزد ما می‌تواند افتخارآمیز جلوه کند و مدال شجاعت نسیب‌ات کند.
«شوالیه»‌ای هستی همچنان برای خودت!

حالا اینها چه اهمیتی دارند؟ چرا فکر می‌کنید تلاش عده‌ای برای کسب سکس، یا
تعلیم و انتقال روش‌‌های تجربی قانع کردنِ زنان به اینکه «من همان کسی هستم
که دلت می‌خواهد با او سکس داشته باشی»، اهمیت خاصی در این جهان دارد
که می‌خواهید مبارزه با آن را تبدیل به یک رسالت کنید؟ حقیقتا این برایم قابل
درک نیست. خود را آماده کنید که فکر کنم بعد از اینکه در این رسالت خویش
شکست خوردید، قراراست در راستای قانع کردن زنان برای اینکه «گول ما را نخورند»
تلاش کنید؟!

بگذریم؛ آن مثالی که برای حمله به گفته‌های من آوردید کاملا بی‌ربط بود،
به این دلیل که در آنجا شخص گوینده در حال تعمیم یک نمونه از مشاهدات
خود است که علاوه بر اینکه می‌تواند جزو استئنائات دسته‌بندی شود، فکت‌های
علمی بسیاری نیز علیه آن وجود دارند. در حالیکه آنچه که من گفتم در مورد
به اشتراک‌گزاری تجربیات مشترک در مورد یک سوژه مشخص است. این خیلی
عجیب نیست که ما از تجربیات مشترک خود برای بهبود درک و فهم خویش در مورد
پدیده‌های مختلف استفاده کنیم. برای مسائل بسیار زیادی از این امکان استفاده می‌کنیم
و نتایج خوبی هم تا الان گرفته‌ایم. بی‌ربطی مثال شما در این است که در آنجا علم
صلاحیت و وجاهت اظهار نظر دارد، و نپذیرفتن نظر آن، حماقت است؛ تاثیر دود سیگار
بر بدن انسان، بطور علمی کاملا قابل تحقیق است، در حالیکه «علم» برای مسائلی
که انسان بطور مستقیم در آنها دخیل است، تا حدی می‌تواند به ما کمک کند،
علاوه بر آنکه در بسیاری از مسائلی که انسان بطور مستقیم در آنها دخیل نیست
نیز کمک چندانی به ما نمی‌کند. مثلا اگر بخواهید از روی یک کتاب علمی پیرامون
ماهیگیری یاد بگیرید احتمالا خایه‌های جامانده حضرت یونس در شکم آن وال هم
نسیب‌تان نخواهد شد.

وانگهی مومن شدنِ آدمهای «محترم» نزد شما در این فروم(!)، چه ارتباطی به این موضوع
دارد؟ و اصلا این مطلب بطور کلی چرا باید اینجا اهمیت داشته باشد حتی اگر درست باشد؟
طنز قضیه اینجاست که جماعت مومن به مذهب و ایدئولوژی فمنیسم کسانی را به مذهبی شدن متهم می کنند که اتفاقا شک گرایی و عقل انتقادی ان ها ،دیواره های ضخیم توهمات و ترهات القا شده به وسیله دانشگاه ها و رسانه های کس محور رو درهم کوبیده !
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18