دفترچه

نسخه‌ی کامل: بازی : آموزش
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18
Ouroboros نوشته:
کینو : تعریف

یکی از مفاهیم بسیار مهم بازی «کینو» است، که تعریف ساده‌ی آن عبارت است از ارتباط جسمانی ِ غیرجنسی و جنسی در مراحل قبل از سکس، از آغاز مخ‌زنی، تا قرارهای اول ِ منتهی به رخت‌خواب. شما سر صحبت را با یک دختر در پارتی باز می‌کنید، دست بالا دو دقیقه میانه‌ی گفتگو به آرامی، و بسیار زیرجلی و درحالی که ارتباط چشمی دائم با او برقرار کرده‌اید، خیلی آهسته آرنج او را لمس می‌کنید. عملی به همین سادگی می‌تواند میزان موفقیت شما را به نحوی شگفت انگیز دگرگون بکند. تماس جسمانی میان انسانها یکی از مهمترین ارکان اعتمادسازی روانی و تنش‌زدایی از رابطه است. سه چهار دقیقه بعد از این، و یکی دو دقیقه قبل از اقدام برای رد و بدل کردن شماره، اینبار کمی بالاتر، مثلا بازوی او را، برای مدتی بیشتر لمس می‌کنید. موفق خداحافظی، اگر کار خیلی خوب پیش رفته برای بوس کوچکی از لبان او جلو می‌روید، و اگر بجز آن یک بغل به ظاهر بی‌غل و غش از او می‌گیرید. در قرار اول بلافاصله ارتباط جسمانی را ادامه می‌دهید، به نحوی که تمام مدت باید به سمت تشدید میزان و خودمانی بودن این تماسها حرکت بکنید. یک بازیکن خوب در پایان قرار اول، در حال مالیدن و بوسیدن و لیسیدن دختر خواه بود.

تساعد کینو یکی از مهمترین اجزای بازی خوب است، اینکه بدانید چه لحظه، چه مقدار و به چه شکل با زن ارتباط جسمانی برقرار بکنید. سردرگمی، دستپاچگی و ناشی‌گری در این بخش از بازی به اندازه‌ی سقوط در گه‌تست‌های متوسطه خطرناک است زیرا زن بی‌آنکه بداند در خود احساس بسیار بدی نسبت به شما پیدا خواهد کرد. خودمانی بودن زود هنگام یا زیادی شما را در نظر او تبدیل به مردی بی‌ «هیچ» پایبندی به حریم جنسی خودش می‌کند(۱)، خودمانی نشدن و زیاد عقب‌نگاه داشتن شما را تبدیل به بتای فمینیست ِ بزدلی که جایگاه خود در مقام یک موجود جنسی را از دست خواهد داد. به ترتیب اثر مخرب: کینوی بد(دست پا چلفتی بودن در هنگام تماس جسمی=مرد امگای بی‌تجربه) > کینوی کم(زیادی مراقب رفتار خود بودن= مرد بتای بزدل که «عواطف» زن برایش مهمتر از عواطف خودش است) > کینوی زیاد یا زود(دست به پستانهای او مالیدن در آغاز قرار اول مثلا=مرد بازیکن ِ بکن‌در رو که هیچ امیدی به پایبند کردن او نیست).

یک نمونه‌ی بسیار خوب از کینوی مرد امگا پدیده‌ی «دست معلق» است!

[ATTACH=CONFIG]3474[/ATTACH]

E412

مرد امگا به معنای واقعی کلمه نمی‌داند دست خود را کجای کمر دختر باید بگذارد، اینست که آنرا در هوا معلق نگه می‌دارد به امید دختر خود را در آن بدهد و کار را برای او آسان بکند. وضع بتاها به این وخامت نیست، مشکل آنها بیشتر در فقدان جرئت کافی برای انجام کار درست در موقع درست است، نه نادانی از اینکه چه باید کرد. اینست که بتای بسیار سطح بالا، در قرار اول حداکثر برای یک بوسه‌ی خشک و خالی (بدون تف و زبان!) اقدام می‌کنند و در صورت گرفتن آن احساس پیروزی می‌کند، رقت انگیز! شما همواره اهداف خود را پیش ببرید و بازی خود را به چالش بکشید: برای سکس در همان قرار اول خیز بردارید، پس از آن برای سکس دهانی در قرارهای اول تلاش بکنید، پس از این از دختران در همان شب اول سکس مقعدی بطلبید .. اما دورترین راه‌ها با همان اولین قدم شروع می‌شوند، و اولین گام برای فتح طریق مقدس و سفر روحانی به دبر زن همان دستان ِ به روی ساعد لحظه‌ی آشنایی‌ست.

۱) بله زنان شیفته‌ی مردی هستند که به «ارزشها» و «معیارها» و «عواطف» و ... او بی‌اعتناست و چنان جایگاه رفیعی در جامعه دارد که می‌تواند از دست دادن او را ریسک بکند، اما چیزی هم هست به نام «افراط در بازی»، همه‌ی زنان از لاشی تلقی شدن می‌هراسند و بعد از پیر شدن، شاید بزرگترین ترس ایشان باشد(با دلیل موجه، بجز مرد امگا کسی تعهد خود را به پای زن لاشی هدر نمی‌کند)، و از لاشی تلقی شدن در نظر شما بیزارند. پس هرگز طوری رفتار نکنید که انگار «او دلش می‌خواهد»، در فیلمهای مضحک هالیوودی اغلب دیده‌اید که بتا یا امگایی که قصد تعرض یا تجاوز به زن را دارد به او می‌گوید «وانمود نکن، دلت می‌خواهد»، هرگز طوری کینو نکنید که گویی رفتار او باعث تشویق و تهییج شما شده، طوری رفتار بکنید که انگار این بی‌اعتنایی به قوانین طبیعت ذاتی شماست و اگر او می‌خواهد از حضور ثقیل و آلفای شما مفتخر بشود باید بند کرست را باز بکند، اگرنه همان دم می‌روید با دختر میز کناری که دارد چشمانش را در می‌آورد و لحظه‌ای از خیره شدن به شما و لیسیدن لبهایش غافل نیست!

مرز احساس لاشی تلقی شدن در دختران متفاوت است، برای یکی تلاش من جهت چپاندن تخمهایم در دهانش آن لحظه که دارد کیرم را می‌لیسید پا را از مرز فراتر گذاشتن است، برای دیگری دستش را زودتر از آنچه باید گرفتن. آنرا بیابید و تا جایی که می‌توانید از آن فاصله بگیرید.
جالبه.
من فکر میکنم بیشتر شبیه به همین مردان امگا باشم،همیشه از اونایی که واسه دخترا چرب زبونی و بد تر از اون واژن لیسی! میکردن بدم میومده و از نظرم دختری که با اینا بیرون میرفته یا دوست میشده یه احمق به تمام معنا بوده و اون مردی که واسه یه تیکه گوشت رو به پاچه خواری و زبون بازی واسه این دخترا میکرده یه موجود حقیر.
اما بیشتر از همه از اون مردایی حالم بهم میخورده که تو فانتزی هایی مثل خریدن گل برای پارتنر یا قربون صدقه رفتن برای اون یا بوس فرستادن پشت گوشی و.... بودن.
همونطور که گفتین مثل این مردای امگا همیشه دوست داشتم اون دختر مورد نظرم تصور از من یه مرد بسیار باهوش که همیشه سرش تو فلسفه و کانت و هایدگر و دکارته یا چند تا زبون خارجی بلده باشه تا یه جنتلمن که چمیدونم وقتی دختره سردشه براش کتشو تن اون بکنه.
ام فکر میکنم یه تفاوت بنیادی هم با این مردای امگا داشته باشم.اونم اینه که شما اشاره کردی این مردا سعی میکنن از نشون دادن هوش و سطح مطالعشون برای رسیدن به رابطه جنسی استفاده کنن.اما خود من این مسئله از جنبه دیگری مطرحه اونم اینه همیشه دوست داشتم برتر بودن هوش مردا رو نسبت به زنا ثابت کنم یا حداقل نشون بدم که خودم از اون دختر مورد نظر باهوش تر هستم و با بولد کردن این تو ذهن اون دختر یه جورایی برتری خودمو به رخش بکشم چه بسا هیچ وقت قصد داشتن رابطه عاطفی یا جنسی رو هم با اون دختر نداشته باشم اما همین که اینو بهش ثابت کنم خودش اگه بیشتر از رابطه جنسی لذت نداشته باشه کمتر هم نداره.
یک توصیه‌ی طلایی:
آنجا که پول درمی‌آورید، دول درنیاورید.

پ.ن: به زودی یکی از روش‌های ابداعی خودم برای دک کردن را اینجا منتشر خواهم کرد.
Canary نوشته: جالبه.
من فکر میکنم بیشتر شبیه به همین مردان امگا باشم،همیشه از اونایی که واسه دخترا چرب زبونی و بد تر از اون واژن لیسی! میکردن بدم میومده و از نظرم دختری که با اینا بیرون میرفته یا دوست میشده یه احمق به تمام معنا بوده و اون مردی که واسه یه تیکه گوشت رو به پاچه خواری و زبون بازی واسه این دخترا میکرده یه موجود حقیر.
اما بیشتر از همه از اون مردایی حالم بهم میخورده که تو فانتزی هایی مثل خریدن گل برای پارتنر یا قربون صدقه رفتن برای اون یا بوس فرستادن پشت گوشی و.... بودن.
همونطور که گفتین مثل این مردای امگا همیشه دوست داشتم اون دختر مورد نظرم تصور از من یه مرد بسیار باهوش که همیشه سرش تو فلسفه و کانت و هایدگر و دکارته یا چند تا زبون خارجی بلده باشه تا یه جنتلمن که چمیدونم وقتی دختره سردشه براش کتشو تن اون بکنه.
ام فکر میکنم یه تفاوت بنیادی هم با این مردای امگا داشته باشم.اونم اینه که شما اشاره کردی این مردا سعی میکنن از نشون دادن هوش و سطح مطالعشون برای رسیدن به رابطه جنسی استفاده کنن.اما خود من این مسئله از جنبه دیگری مطرحه اونم اینه همیشه دوست داشتم برتر بودن هوش مردا رو نسبت به زنا ثابت کنم یا حداقل نشون بدم که خودم از اون دختر مورد نظر باهوش تر هستم و با بولد کردن این تو ذهن اون دختر یه جورایی برتری خودمو به رخش بکشم چه بسا هیچ وقت قصد داشتن رابطه عاطفی یا جنسی رو هم با اون دختر نداشته باشم اما همین که اینو بهش ثابت کنم خودش اگه بیشتر از رابطه جنسی لذت نداشته باشه کمتر هم نداره.

به گمانم کاملا اشتباه متوجه شده‌اید. تمام مشخصاتی که از خود
ذکر کردید با مرد بتا همخوانی دارند. یکبار دیگر با دقت مطالب پیرامون
دسته‌بندی مردان را مطالعه کنید، بسیار کاربردی و پراهمیت است
که بدانید در چه دسته‌ای از مردان قرار می‌گیرید.
Dariush نوشته: به گمانم کاملا اشتباه متوجه شده‌اید. تمام مشخصاتی که از خود
ذکر کردید با مرد بتا همخوانی دارند. یکبار دیگر با دقت مطالب پیرامون
دسته‌بندی مردان را مطالعه کنید، بسیار کاربردی و پراهمیت است
که بدانید در چه دسته‌ای از مردان قرار می‌گیرید.
چطور؟
این تعریف مرد بتاست که جناب امیر یا نیما(تو هوپا اسم کاربریشون نیما بوده نمیدونم چرا؟) از مرد بتا ارائه دادن:
مردان بتا: رُمنس!

کل سبک‌بازی‌های چندش‌آور و مناسک مدرن زن‌پرستی که تحت عنوان رمنس شناخته می‌شود، از غذا در دهان هم گذاشتن در رستورانی آنچنانی که با نور شمع روشن شده، تا دوست‌پسر/دوست‌دختری و کارهای رقت‌انگیز مشابه. این مردان به مانند هر مرد دیگری می‌خواهند که ابژه‌ی تمنای زن باشند، و در نظر ایشان تنها راه اطمینان از این مورد اشتیاق واقع شدن کارآمدی‌ست، یعنی مرد بتا زمانی که به کار یک زن خورده خود را حقیقتاً تائیدشده می‌یابد. این است که این عجایب خلقت به راستی با ذوق‌زدگی تمام کاپشن خود را در هوای پائیزی به دختری که می‌گوید «سردمه» می‌دهند و وقتی دختری به ایشان می‌گوید «منو بگیر» اینرا نشانه‌ای از علاقه‌ی زیاد دختر به خودشان تعبیر می‌کنند... رمنس ایشان هرچند تکراری و پراحتیاط و پیروی کورکورانه از نسخه‌ای منسوخ که ده‌ها سال است دیگر جواب مطلوب را نمی‌دهد است، اما به دید خودشان چیزی از آن جالبتر وجود ندارد.

روش شناسایی برای زنان:

تا قرار سوم حرفی از سکس نمی‌زند، شنونده‌ی خوبی‌ست، جزئیات عجیب و غریب و بی‌اهمیت درباره‌ی شما به ذهنش می‌ماند(مثل روز تولدتان، یا چه می‌دانم، اسم فامیل‌تان)و اگر به تماشای فیلمی رفتید به شما اجاره‌ی انتخاب آنرا می‌دهد، حتی ممکن است بعد از پایان فیلم بگوید «عزیزم خیلی انتخاب خوبی بود»... ترحم برانگیز! حداقل روزی یک بار زنگ می‌زند و بطور میانگین هر بیست دقیقه یک اس‌ام‌اس می‌فرستد. بلا انقطاع لبخند می‌زند و اگر زنگ زدید و جواب نداد جدی‌جدی عذرخواهی می‌کند و دلیل می‌آورد!



مرد بتا با شما همچون اثر هنری زیبایی رفتار می‌کند که برای چشم‌نوازی و دل‌نوازی آفریده شده.

که خب من گفتم از چنین مردایی به شدت بیزارم (حتی بیشتر از مردان آلفا).
این دسته‌بندی‌هایِ آلفا و بتا و .. به دید من هر چه بیشتر زیان دارند تا سود. پیشنهاد من این است که همواره بکوشید بگویید در چه دسته‌هایی نیستید,
ولی نکوشید بگویید در چه دسته‌‌هایی میباشید. درست آن دم که کس بگوید من "بهمان" هستم, خودش را در یک زندان رفتاری فروبرده و با آن سنجیده
خواهد شد, ولی تازمانیکه بگوید من بهمان "نیستم", از شکنندگی جایگاه خود پیش گرفته است. نمونه‌وار, همواره بگویید که "فمینیست" نیستید, زیرا
از افتادن شما در دسته‌یِ فمینیستهای بدنام پیش میگیرد, ولی نگویید من مدافع حقوق مردان هستم و نیز نباشید, چون شما را در دسته‌یِ ناجور دیگری می‌اندازد.

به دید من, به تن و اندام و تندرستی خود برسید, تا میتوانید روی پوشش خود هزینه کنید, خوشپوش, خوشبو, خوش‌برخورد, خوش‌خنده, خوشگو و اعتماد‌پذیر باشید و
بس. نیازی به انجام هیچگونه آلفابازی و بتاپرهیزی و اینجور کارهای نابخردانه نیست, ولی نیاز به کار کردن نمونه‌وار روی خوشرویی, خوشگویی و خوشگامی و اینها همیشه هست.


در دست دیگر, من بسی بر این باورم که دیگران تا اندازه‌یِ بسیار بالایی همواره میکوشند همراستا با چشمداشت‌هایِ شما برخورد کنند. اگر شما به یک دختر رسیده و
از همان سرآغاز بیانجامید به دسته‌بندی او و خویش و ... خود به خود چشمداشت‌هایِ خودآگاه و ناخودآگاهانه‌اتان را فرافکنی میکنید و پاسخ‌هایی همخور نیز خواهید گرفت.

بوارونه, اگر به کسی, در اینجا دختری رسیده و او را یک «آدم دیگر» و همچون خود ببینید, خود به خود رفتار شما رفتاری دیگر را در پاسخ به خود میکشد.



Our distrust of another justifies his deceit.
بدگمانیِ ما به دیگری, فربیکاری او را دادپذیر میکند.
Mehrbod نوشته: به دید من, به تن و اندام و تندرستی خود برسید, تا میتوانید روی پوشش خود هزینه کنید, خوشپوش, خوشبو, خوش‌برخورد, خوش‌خنده, خوشگو و اعتماد‌پذیر باشید و
بس. نیازی به انجام هیچگونه آلفابازی و بتاپرهیزی و اینجور کارهای نابخردانه نیست, ولی نیاز به کار کردن نمونه‌وار روی خوشرویی, خوشگویی و خوشگامی و اینها همیشه هست.


.
[ATTACH=CONFIG]5083[/ATTACH]
"دوش بگیر" "اعتماد به نفس داشته باش" "خودت باش" "small talk رو امتحان کن"
PEPE نوشته:
[ATTACH=CONFIG]5083[/ATTACH]
"دوش بگیر" "اعتماد به نفس داشته باش" "خودت باش" "small talk رو امتحان کن"

چشمداشت دیگری دارید؟ اگر "خود" یا منشی که کس برای خودش درست
کرده‌ آن اندازه گیرایی نداشت که یک دختر پاهایش را برایش باز کند, نالیدنش دیگر چیست؟

این همه راه برای گیراتر شدن است و همه‌ی آنها هم در گزینش جنسی اثرمند میباشند.
Mehrbod نوشته: چشمداشت دیگری دارید؟ اگر "خود" یا منشی که کس برای خودش درست
کرده‌ آن اندازه گیرایی نداشت که یک دختر پاهایش را برایش باز کند, نالیدنش دیگر چیست؟

این همه راه برای گیراتر شدن است و همه‌ی آنها هم در گزینش جنسی اثرمند میباشند.

[ATTACH=CONFIG]5084[/ATTACH]
خوشپوشی و خوش برخوردی و ... پایه تعامل اجتماعی اند
هزینه ای را "کس" برای رسیدن به کس می دهد همان معیار الفا و بتاست
PEPE نوشته:
[ATTACH=CONFIG]5084[/ATTACH]
خوشپوشی و خوش برخوردی و ... پایه تعامل اجتماعی اند
هزینه ای را "کس" برای رسیدن به کس می دهد همان معیار الفا و بتاست

این هم از آن ساده‌انگاری‌های دور از باور است, بیشتر از آنکه بیاندیشید آدم آن بیرون است با باورها و گرایش‌های رنگارنگ و
من بتنهایی چه شمار دختر میشناسم که از "آلفامنشی" بیزارند و فتیش به هزار و یک چیز دیگر دارند. این "آلفا" و "بتا" و ... دسته‌بندی‌های
ازینرو ناجور و نه چندان کارآمدی اند, تا آن اندازه که نمونه‌وار کس بداند "بی دست و پا بودن" یا "شرمو / خجالتی بودن" بد است
بکار میایند, ولی همه‌ی هزینه؟‌ای که نر برای رسیدن به کُس میپردازد بیگمان تنها "رفتار آلفاگونه" نیست, بساکه
بیشمار فاکتور ریز و درشت در کار میباشند که در کنار همدیگر منش (شخصیت) میبخشند و مایه‌ی گیرایی کس میشوند.
Mehrbod نوشته: این هم از آن ساده‌انگاری‌های دور از باور است, بیشتر از آنکه بیاندیشید آدم آن بیرون است با باورها و گرایش‌های رنگارنگ و
من بتنهایی چه شمار دختر میشناسم که از "آلفامنشی" بیزارند و فتیش به هزار و یک چیز دیگر دارند. این "آلفا" و "بتا" و ... دسته‌بندی‌های
ازینرو ناجور و نه چندان کارآمدی اند, تا آن اندازه که نمونه‌وار کس بداند "بی دست و پا بودن" یا "شرمو / خجالتی بودن" بد است
بکار میایند, ولی همه‌ی هزینه؟‌ای که نر برای رسیدن به کُس میپردازد بیگمان تنها "رفتار آلفاگونه" نیست, بساکه
بیشمار فاکتور ریز و درشت در کار میباشند که در کنار همدیگر منش (شخصیت) میبخشند و مایه‌ی گیرایی کس میشوند.
[ATTACH=CONFIG]5086[/ATTACH]
فعل گاییدن را صرف کردن این روزها انقدر سخت نیست اما چه کسی برایتان لای پا باز می کند و چجورش خیلی مهم است!
از این بی شمار "خصیصه" و "منش" که از الفا و بتا به دور اند 10 تا را نام ببرید ما هم استفاده کنیم!
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18