Crusader نوشته: متشکرم دوست گرامی. من مطمئنم استراتژی قوی و کارایی را به کار برده بودم که روی دخترهای دیگر احتمالا پاسخ مثبت میگرفتم. اما فکر نمیکردم دوست پسر لعنتی از راه برسد و کُس از زیر دستانم سُر بخورد. حق با شماست باید بیشتر از افکار و شخصیت او تعریف میکردم (هرچند تا حدودی در این مورد نگ میزدم) تا ویژگی های جنسی اش. اما شکی ندارم که استراتژی بتای حقیر برای دختر، آلفا برای دختران دیگر برای از پیش رو برداشتن دوست پسر کذایی جواب مثبت میداد.
تجربه ت کمه
بقیه دخترها هم همین طور هستند
بهترین کار:
بشاش تو استراتژی هات
Ouroboros نوشته: خانهی مستقل شمال یا غرب شهر: +۲
باز که زدی خاکی!
غرب رو بزار کنار شرق
اون شهرستان آباد چه ربطی به شمال تهران داره آخه!
چه اصراریه بچه های غرب میخوان خودشونو بچسبونن به شمال
Ouroboros نوشته: زنان مردان دارای تهریش سنگین را از همه جذابتر میبینند، ریش بلند را «پدرانه» تلقی میکنند و صورت سه تیغ را آخر از همه قرار میدهند. در ایران ریش یک بدی دارد آنست که بلندش به ترتیب اینها تلقی میشود : بسیجی مزدور، آخوند، درویش، «هنرمند»، هیپستر... ریش مردانهی بلند و حسابی نمیشود گذاشت! اینست که من به همان تهریش ۴ میلیمتری قناعت میکنم و از همهی انواع دیگر بهتر نتیجه میگیرم.
این هم دوباره از اون شعارهای دروغ زنانه ست.
دخترها میگن که ته ریش رو بیشتر دوست دارن
اما من همیشه با صورت سه تیغ بهترین کُس هارو کردم
چیزی که زن میگه با چیزی که میخواد فرق داره
اینجاست که گرگ های پیر این کار میگن کُس بازی همش به تجربه ست
باید ببینی چی جواب داده. از این به بعد همون جواب میده
نه مقاله ی نظر سنجی بی بی سی اُبنه ای از "پیچیدگی رفتار زن ها
" که درش زن ها به اتفاق گفتن ته ریش رو بیشتر از سه تیغ میپسندن:e140:
Ouroboros نوشته: در نکوهش زبالهگردی
مرد بتا هیچگاه ترحمبرانگیزتر و در عین حال بامزهتر از زمانی نیست که گمان میکند مردان در بازار جنسی/جنسیتی میتوانند به خودی خود ارزشی مستقل از زنان داشته باشند. این وهم باعث میشود گروهی از ایشان که پیشتر توسط زنی داغ شدهاند، یا شاهد داغ شدن مرد دیگری بر دستگاه تعذیب زنپرستی مدرن بودهاند، برای پیشگیری از تکرار تجربهی تلخ کاکاُلد شدن، رها شدن، تحقیر شدن و اخته شدن، به زبالهگردی رو بیاورند. ایشان در مرحلهای از خودآگاهی گمان میکنند «من خود میان مردان ۷ از ۱۰ هستم، پس اگر بروم در مستراح بشریت و با آن دختر ۵ از ۱۰ دوست بشوم دیگر مرا رها نمیکند/طلاق نمیگیرد/کاکالد نمیشوم»...
منطقی به نظر میآید، اما عینیت منطقی نیست. شما وقتی دست در دست زنی ۵ از ۱۰ قدم میزنید خود نیز بدل به مردی ۵ از ۱۰ میشوید، در سیستم زنمحور ِ حاکم بر جهان ما، ارزش پنهان و پاداش نهایی همه چیز کُس است. پس این مهم نیست که چهل دکتری گرفتهاید و سرطان را درمان قطعی کردهاید و ... هنگامی که با یک کُس کیری وارد مجلس میشوید، دیگر زنان شما را کمارزش و دیگر مردان شما را ولمعطل میبینند.
پس اگر برای فائق آمدن بر خشکسالی شش ماهه و خلاصی از فشار هورمنها میروید سراغ زن بیوهی ۳۰ سالهای که پنج کیلویی هم اضافه وزن دارد، تردید نداشته باشید که اثرات روانی مخرب حشر و نشر با چنان تفالههای بنجلی بر بازی درونی شما تا سالها مشهود خواهد بود.
نکاتی پیرامون زبالهگردی:
۱. چنانکه پیشتر گفتم دلیل اصلی زباله گردی میان مردان آنست که با خود گمان میکنند «آن زن از من خیلی پائینتر است، قدر مرا خواهد دانست». و باز چنانکه گفتم آنچه ایشان نمیدانند آنست که در زنمحوری، همهی ارزش یک مرد منوط و مشروط به زنیست که شانه به شانهی او ایستاده یا آنسوی میز از او نشسته، دارایی او، توانایی او، «موقعیت» او در یک کلام، به خودی خود هیچ ارزشی ندارد و همه به درستی تصور خواهند کرد که قدرت خرید او به اندازهی همان چیزی بوده که گیرش آمده.
پس اگر شما به یک ۶ پیشنهاد دوستی میدهید، خودتان هم یک ۶ میشوید، اگر میروید سراغ یک ۴، در نظر او و همهی کسانی که شما را با او میبینند شما نیز ۴ هستید، و مردی که به دختری ۹ سلام میکند، در آن لحظه، خود او نیز دارای کالیبر چنین عملی تلقی خواهد شد. اگر با یک ۹ به مجلس وارد بشوید مردان با حسرت و بیزاری شما را خواهند نگریست و زنان با تحسین و اشتیاق، فارغ از آنچه دارید، و اگر با یک ۴ به همان مجلس بروید، مردان با تحقیر و تمسخر شما را مینگرند و زنان با بیزاری و چندش.
خبر حتی بدتر اینکه، زنان بطور ناخودآگاه، یا به عبارت بهتر «در مرحلهای از آگاهی» از ارزش حقیقی خودشان آگاه هستند، و زن زشت و ناخواستنی، فارغ از تمام مقالات شبه فلسفی و امیدواریهای کاذبی که روضه وار بازگو میکند، خود را هرگز شایستهی عشق مردی ارزشمند نمیدانند و علاقهی شما به خود را گواه ضعف نفسانی، نداشتن گزینهی بهتر و پائینتر بودن از منظری عینی تلقی خواهند کرد. این است که میبینید زنان، از مردان زیباتر از خود دائم جدا میشوند، اما عکس این ماجرا به ندرت پیش میآید.
۲. نتیجهی طبیعی توهم بالا، آنست که مرد گمان میکند زن هرچه زشتتر باشد، آسانتر است. واقعیت امر اما باز همانست که «میمون هرچه زشتتر، بازیش بیشتر». طبق معمول ذهن مرد بتا همانقدر ارجینال و بکر است که مهبل ِ زن لاشی. همهی بتاها همین طرز تفکر را دارند، و از آنجاکه طبیعت مردانهی آنها، اگر ذرهای برای خود ارزش قائل باشند اجازه نمیدهد بروند به سراغ زنان ِ زشت، زنان معمولی، در محدودهی ۵ تا ۷، بیشترین میزان «طرفدار» را دارند و بیشترین میزان توجه را از مردان دریافت میکنند و به همین دلیل، سختترین ِ زنان هستند!
بله، درست خواندید، زدن مخ زن ۷ بسیار سختتر از زن ۹ است. اولی روزی هزار بار از بتاچهها پیشنهاد و شماره و بوق و چشمک دریافت میکند، دومی را ولی مردان بتا یا با عقده بد و بیراه میگویند(«متلکپرانی»)، یا با خفت و سرافکندگی به حال خود میگذارند و جرئت بسنده برای پیشنهاد دادن ندارند. در نتیجه زن ۹ تنها، یا دستکم در اغلب مواقع از مرد آلفا پیشنهاد دوستی دریافت میکند و نیاز کمتری به «سلاخی» دلبران برای سنجیدن میزان آلفابودگی ایشان دارد، اما زن ۷ از آنجاکه دائم تحت توجه مردان درب و داغان ِ درجهی سه و مفلوکیست که گمان میکنند «او هم زیباست هم آسان»، ناچار است ۱۰ برابر شدیدتر گهتست بکند، بسیار دیرتر ارتباط برقرار بکند و بسیار بدبینتر رفتار بکند.
زنان زیر ۵ و زنان بالای ۷ آسانتر هستند از زنان بین ۵ و ۷.
۳. درد دست رد خوردن از زن ارتباط معکوس با میزان زیبایی او دارد، چنانکه هرچه زن کیریتر، درد ِ جواب رد شنیدن از او شدیدتر، آسیبی که به اعتماد بنفس شما میرساند وسیعتر و حقارتی که متحمل آن خواهید شد بیشتر خواهد بود. اگر شما به یک 5 پیشنهاد دوستی بدهید و از جواب رد بشنوید، احتمالا ماهها، حتی سالها آنرا به یاد خواهید سپرد. من یکبار در خیابان به دختری 5 پیشنهاد دادم و او خیلی مودبانه پیشنهاد مرا رد کرد، هنوز بعد از شاید 7-8 سال درد آنرا به خاطر دارم! میدانید در همین سالها چند دختر +8 مرا، صد برابر تحقیرآمیزتر رد کردهاند؟ چند صدتا! اما هیچکدام را، به استثنای چندتایی که در تحقیر من به راستی ابتکار به خرج دادهاند را به یاد نمیآورم.
درد ِ نه شنیدن از کُس ِ کیری، ده، صد و هزار برابر بیشتر از نه شنیدن از کُسیست که هیچ امیدی به بله شنیدن از او ندارید. خود را در معرض شکنجهی روانی ِ منتج از زبالهگردی قرار ندهید که بهای آن بسیار گزاف و سود آن بسیار اندک است. باید به راستی تجربهای هولناک و سهمگین باشد برای اعتماد به نفس و عزت یک مرد، دور انداخته شدن توسط زنان زشت و چاق و پیر. یک راه برای جلوگیری از چنان سرنوشت هولناکی، بسط و گسترش معیارهای طبیعی زیباییشناختی و اعمال آنها با بیرحمی هرچه تمامتر است. برای بار هزارم:زن زشت کریهالمنظر به شما وفادار نمیماند به این خیال که «او از من برتر است»، همینکه رفتهاید سراغ او در ذهنش نشانهی ارزش کمتر است، و هرچه بیشتر از شما بیزار میشود.
توجیهات زبالهگردی
بتاچهی مفلوک برای توجیه زبالهگردی خود توجیهاتی رنگارنگ ارائه میکند:
> زنهای سن بالا بالغترند
> زنهای سن بالا سکسیتر/حشریتر/هاتتر ... هستند
> زیبایی در نظر بیننده است
> زنهای سن بالا قدر مردشون رو میدونن
> بالا رو نبین چه زشته
> من اصلا فتیش زن چاق دارم
> زن باید دو پر گوشت داشته باشه
> سلیقهی هرکس فرق میکنه
> زن باتجربه جذابتره
> زیبایی نسبیه
...
واقعیت آنست که هیچکس فریب این دروغهای سخیف را نمیخورد بجز خودتان، ما مودبانه سر تکان میدهیم و لبخند میزنیم، اما در دلمان به سرنوشت شوم و موقعیت مضحک شما میخندیم و روزی پنج بار به درگاه الله اکبر دعا میکنیم تا به سرنوشت شومی مشابه همان شما دچار نشویم! گمان میکنید تا کی میتوانید به خودتان دروغ بگویید؟ شما دقیقا میدانید در حال از دست دادن چه چیزی هستید و همهی این علتتراشیها بخشی از و نتیجهی همین آگاهیست. هرچه زودتر با حقیقت کنار بیایید، تغییر آسانتر است و هرچه زودتر تغییر بکنید، پیشمانی کمتری در انتظار شما خواهد بود.
انواع زبالهگردی :
چرمدوزان: مردانی که درپی پیرزنان ِچروک و خطخطی و شُل، یا در یک کلام «پیر» میروند.
[ATTACH=CONFIG]4270[/ATTACH]
گاوبازان: مردانی که درپی زنان چاق و چرب، با شکمهای ششطبقه و غبغب ِ سهطبقه میروند.
[ATTACH=CONFIG]4268[/ATTACH]
واحد ِ بازیافت: رفتن درپی ِزنان بیوهی بین ۲۵ تا ۳۵ میروند و به از زمین برداشتن دستمال کاغذی مصرف و سپس دور انداخته شدهی مردان دیگر میپردازند.
[ATTACH=CONFIG]4271[/ATTACH]
روشندلان! : مردانی که درپی ِ زنان زشتصورت میروند.
[ATTACH=CONFIG]4269[/ATTACH]
میزان فضاحت اینها به ترتیب: کُس لاشی > کُس ِ چروک(پیر) > کُس ِ گشاد(بیوه) > کفدستی > اختگی > کُس ِ کیری(زشت)> سکس با حیوانات > کُس ِ چاق!
ارتباط میان زبالهگردی و فمینیسم:
فمینیسم در پایان روز چیزی بجز استراتژی زن زباله برای کاهش رقابت با زنان زیبا و اختهسازی سیستماتیک مردان از طریق تکنیکهای تحقیر از قبیل «بچه باز» لقب دادن مردی که میرود در پی زنان جوانتر و «سطحی» خواندن کسی که به زیبایی اهمیت میدهد و «منحرف» نامیدن آنکه به کیفیت ارتباط جنسی خود میاندیشد نیست.
«فرهنگ سلطهورز زیبایی» برساختهای خیالیست که در آن مردانی که معیارهایی برای زیبایی و زشتی زنان و دختران دارند و این معیارها را اعمال میکنند، چنان زن را تحت فشار میگذارند که رکورد تمام اعمال زیبایی را در جهان بشکنند و طلایهدار مثله کردن صورت و بدن خود باشند و سالیانه میلیاردها دلار برای فریبکاری در این مورد هزینه بکنند و ... «فرهنگ سلطهورز زیبایی»، و نه اشتیاق زن به دنبال کردن مردان آلفایی که او را به صورت طبیعی زیبا تلقی نمیکنند بجای مردان بتایی که «طبیعی» همه چیز را ترجیح میدهند و با هیجان در فرومهای اینترنتی پای مهملات فمینیستی تنکس و لایک و شر میزنند. یک فرهنگ نامرئی، غیرقابل شناسایی، غیرقابل اندازهگیری که زنان را به نحوی معجزهآسا مسخ میکند تا خود را شبیه بازیگران تاپ هالیوود نقاشی/معماری بکنند، و نه میل آنها به مرئی شدن برای مردان آلفا.
خلاصه باید گناه شما باشد که بطور سیستماتیک از تبدیل شدن زنان زیبا به آن دانشمندان هستهای ِ زشتی که میدانیم مردان به راستی چه مایه شیفتهی آنها هستند باز میدارید. یکی از ستونهای اصلی کاخ خیالات خام و رؤیاهای خیس فمینیستی، آنست که زنان در هیچ شرایطی، برای هیچ عملی، هیچگونه مسئولیتی ندارند، و هر رفتاری که به هر نحوی، واقعی یا خیالی، باعث آسیب دیدن آنها از منظرگاهی فمینیستی بشود دسیسههای پنهانی مردان، «فرهنگی» نامرئی و یا «فشار» جامعه بوده. حتی در بچهسالاری غرب اگر یک کودک خانهای را به آتش بکشد قطعاً باید در انتظار تنبیه شدیدی باشد، زنان اما، در موقعیتی چنان رفیع و خارج از دسترسی قرار دارند که حتی به اندازهی یک کودک مسئول اعمال خویش تلقی نمیشوند.
ما ولی بهتر میدانیم که آنچه فمینیست عقدهای سرهم میکند، مرثیهای ملال آور است برای تحقیر مردانی که هرگز او را نمیبینند، و فارغ از سالهایی که در دانشگاه تلف کرده و مستقل از لقبی که برای خود فراهم آورده و چکی که سر ماه به عنوان حقوق دریافت میکند هنوز هم نمیتواند بر ایشان مرئی بشود. زنی که میداند ولمعطل است، و از ولمعطل بودن خود غمگین است و میخواهد حداقل از طریق آن مقداری ترحم گدایی بکند و با بهرهبرداری از عواطف خوانندگان خود، هدفی سیاسی را پیش براند. برای ما که به واقعیت امور آگاه هستیم شنیدن این حرفها مایهی بیزاری هرچه بیشتر خواهد شد، نه ترحم و همدردی! زیرا دیدهایم که چگونه مردان بتا و امگا بیهیچ «معیار فاشیستی زیبایی»، که برای فهمیدن موقعیت زنانی از قماش زن نویسنده برای خود جفتپا میگیرند و برای اخذ تائید امثال او سکندری میخورند، چیزی بهتر از این کابوسهایی که در بالا لیست شده گیرشان نمیآید.
مرد بدبختی که میکوشد میان لایههای قطور چربی سوراخ دعا را بیابد نه فقط باعث چندش و تهوع من و شمای زنستیز است، بلکه خود زنان موجودی را از او نفرتانگیزتر، غیرجنسیتر و بیجنمتر نمییابند. مرد ِ بدون استاندارد و معیار، یعنی مرد بدون گزینه، و مرد بدون گزینه، یعنی مرد امگا، یعنی یکی از مردان نفرتانگیز بالا!
خبر بسیار بسیار بد برای زنان: هیچ میزانی از شرم، تحقیر و شستشوی مغزی نمیتواند شما را از آنچه هستید زیباتر بکند و مردانی از آنچه اکنون گیرتان میآید بهتر را نسیبتان بکند. هیچ میزانی از تحصیلات، ثروت، موقعیت اجتماعی و یا چیزهای دیگر نمیتوانند صورت معمولی شما را زیبا بکنند. یک قانون کمابیش همیشه پنهان از انظار پیرامون «عشق» مردانه آنست که مرد عاشق بهترین گزینهای میشود که دارد. برای یک مرد آن بهترین گزینه میتواند مرلین مونرو باشد، برای دیگری یکی از جانوران تهوعبرانگیز بالا. مهم اینست که شما هرگز قادر نخواهید بود آن مردانی را که امکان انتخاب کردن دارند به این روشها فریب بدهید.
شما عن قیافه ترین ها و چاق ترین ها رو مبنای درست بودن نظریات غلط خودت دادی
بین مطلقه ها و میلف ها خیلی وقت ها کس های خوبی پیدا میشه
فتیش سن بالا چیزیه که خیلی ها دارن و طبیعیه
همه چیز رو از زاویه دید خودت میبینی. هرچیزی که دوست داری خوبه و هرچیزی که دوست نداری بد. یه آلفا هم آخرش چسبوندی
با این حساب همه باید برن جلوی دبیرستان دخترانه با موتور تک چرخ بزنن تا دخترهای سیبیلوی عاشق پیشه با صورت های پر از جوش سوار کنن و پرده شونو بزنن و خوشحال باشن که از نظر شما آلفا حساب میشن
اسم خودت هم گذاشتی آلفا
خب مسلمه این کارها بچه بازیه. اینا دیگه بازی نمیخواد. فیت کار افغانی هاست. از این کارها پیغمبر اسلام هم زیاد میکرد
حالا کاری به بحث اخلاقی اش ندارم
سکس برای لذته. سن پایین و سن بالا فرقی نداره. هر طرف کیرت راست کرد بکن توش. اینقدر یک موضوع ساده رو پیچیده نکنید
حالا با عکسهای این زنهایی که گذاشتی و باهاشون جق هم نمیشه زد کاری ندارم
ولی از من میشنوی سن بالاها چیزهای خیلی خوبی بینشون پیدا میشه
زیاد شعار نده
یک امتحانی بکن
منم میگم زنهای سن بالا سکسیتر/حشریتر/هاتتر ... هستند
یدونه خوش کس و کیونش به پستم بخوره امونش نمیدم:e106:
reaven نوشته: خوش بحال شما و سایر دوستانی که اینجا کامیاب شدنو از توفیقاتشون مینویسن
هرچند درکمال احترام حرف هیچ کدومشون رو باور نمیکنمو به زعم من دارن پوزه اتفاقات نیوفتاده ی زندگیشون رو میدن... درست مثل کاری که من برای حفظ آبرو برابر سایرین انجام میدم : )
یاد شلدون کوپر توی سیزن 2وم از اپیزود 13 ام بیگ بنگ تیوری افتادم که برای دوستی دنبال پیروی از یک الگریتم تئوریک و حساب شده بود و بعد یاد گفتگوهای دوستان توی این فرم افتادمو خندم گرفت...
من حتی نمیتونم بفهمم دوستان روی چه حسابی اسم روانشناسی و از اون فاجعه آمیز تر "جامعه شناسی" رو روی این سوپرآرمان ها میزارن
حالا روانشناسی رو فاکتور بگیریم کجای این چیز ها دخلی به دانش جامعه شناسی داره!؟؟؟که اصلا مهمم نیست بنظرم
مهم عملی نبودن این چیز هاست
بله جناب متوجه عرایض شما هستم احمقانست که این چیزهارو روی کاغذ بنویسی و بعد در میدان عمل به مثابه بچه ای که میخاد اسباب بازی لپ لپشو سرهم کنه از اون راهنما استفاده کنی..ولی باز هم هیچ کجای این دوازده برگ از این تاپیک رو معقول و به بیان عامیانه تر بدرد بخور ندیدم..
شرح بازی من هم همونییه که الظاهر اساتیده! فارسی زبان این حوزه درین تاپیک عنوان کردن هست
درنهایت هم چیزی جز ریجکشن بیشتر ، کریپی شدن مداوم و لطفا مزاحم نشید آقای هرچه بیشتر در بر نداشت :e405:
من با برخی از عرایض عزیزان مذکور اصلا مخالفتی ندارم و قصد اظهار نظر با جزمیت را نیز..
ولی به واقع میخام بگم دنیای بیرون فراتر از آرمان های فانتزیه دوستانمون توی اینجاست که باور دارن با چهار تا متُده به ظاهر فنتستیک میتونن اون بیرون خاکو خون به پا کنن :)
اصلا رو چه حساب اینجا مردان رو دسته بندی نمونده و در کمال بی ادبی الفاظ اصفاته کریه رو به اون ها نسبت میدیم ؟ بر چه اساس برای مواجه با یک بشر آدم از جنسه دیگه اصولی تعیین میکنیم که فقط روی صفحه های کاغذ قشنگ هستن...
این انتقاده تند تیز من هم نه از زبان یک فرده آفتاب مهتاب ندیده ی گوشه نشین که صحبت های فردیه که تمام راه های عنوان شده ی دوستان تئوریسین اینجا رو یک میلیون بار امتحان کرده و در انتها زهر مار هم نسیبش نشده که هیچ هرچه داشته هم از دست داده :)
به واقع این تاپیک افسانه ای بیش نیست.. البته دوست داشتم از لفظ عامیانه تری برای وصف جستار مذکور استفاده کنم اما خب کلامم رو رسمی شروع کردم پس رسمی هم تمومش میکنم :)
پ.ن: جا داره این ویدیو رو هم تقدیم تمام حضار ((البته جز این دوست گرامی کس دیگه ای هم نمونده باید به روحشون تقدیم کنم)) کنم
A Rant Against The Pickup Community - Must Watch For All PUAs - YouTube
سو-سو هست
این تاپیک اطلاعات خوبی هم در خودش داره
مهمترین فاکتور داشتن یک ویترین دلرباست
از صورت . هیکل . تیپ . ماشین . خونه
شما "باید" اینچنین فاکتورهایی رو داشته باشید
این نظریات بازی در ایران کاربرد نداره
ایران سخت ترین کشور دنیا برای کسکلک بازی هست
در ایران امروز شما اگر جیب پرپول نداشته باشید نه از پس خرج و مخارج دختربازی بر میاید و نه خانه ای دارید که مکان کس کردن شما باشد و نه ماشینی دارید که باهاش مخ بزنید
محکومید به جلق زدن
دخترها در ایران با پای پیاده یا با آژنس و تاکسی با شما جایی نمیروند
شما باید دروغ بگید. باید خودتون رو کِیس ازدواج جا بزنید تا بتونید سکس کنید
وگرنه جلق!
در ایران خودمان بیشتر کسانی که ویترین خیره کننده ای دارند هم فراوان از تکنیک دروغ و بزرگنمایی خود و ازدواج پوشالی استفاده میکنند
در ایران بیشتر دخترها ها رو فقط با این روش میشه کرد
روش دومی روی این ها کارکرد نیست
reaven نوشته: کار من عموما اصلا به استفاده از متد ها بشود
من روی چندینو چند مورد اوپنرها رو تست کردم که بدترین نتایج ممکن را داشت (از اوپنر خیابانی گرفته تا آشناهایی که هر روز میبینمشون) و همش با بدترین حالت ممکن ریجکت شدن
توی اینترنت هم که راحت تر پاسخ میدن من تک تک متدهایی که دوستان اینجا طی سالیان گذشته به عنوان بهترین سلاح قرن!به فروش گذاشتن رو استفاده کردم (کل این جستارهای فرم رابنده سه چهار بار خواندم)که هیچ نتیجه ای نداشت و دست آخر همه موارد از نگ ها و جدی نگرفتن ها و حاضر جوابی ها دلخور شده و رفتند..من به این تاپیک هم البته اکتفا نکردم و در خصوص ابن متد ها مطالعات منابع خارجی هم زیاد د اشتم
حتی با سختی فراوان سریال پیک آپ آرتیست رو هم تهیه کرده و نگاه کردم چند قسمتی رو که واقا برنامه بیکیفیتی بود بنظرم
خلاصه هرچی در پی یو ای به عنوان نتیجه کار قلم داد میشد من دقیقا عکسش رو دریافت کردم
به همین خاطر من به بعضی از این نوشته ها نقد جدی دارم
بیشتر این ها ترجمه ست و بازنویسی از نوشته های افرادی که به نظر من جقی ای بیش نیستند!
ورژن های خارجی دکتر انوشه!
آدم هایی که بقول معروف "قیافشون مال این حرفا نیست"
سعی میکنن از راه سخنرانی و نوشتن کتاب یک پولی در بیارن
آخه کدوم آدم کُس بازی پیدا میشه که وقتش رو بزاره و کتاب بنویسه؟؟؟؟؟
همون وقت رو صرف مُخ زدن میکرد, 1000 تا کُس به رکوردهاش اضافه میکرد
مگه داریم آدم انقدر احمق؟
Dariush نوشته: شما همچنان با استدلالهای مریضتان میخندید؟
من مدت نسبتا زیادیست که کسبازی را رها کرده، آنهم نه به دلیل
آنکه آن را نادرست میشمارم، بلکه به این دلیل که علاوه بر کارهای مهمتری
که دارم، کمی سخیفتر از آنیست که بخواهم انرژی و زمان خویش را صرف آن
بکنم.
مگه کاری مهمتر از رسیدن به کُس برای یک مرد وجود داره؟
غیر از اینه که تمام شغل و ثروت و زندگی و وجود ما مردها در راستای رسیدن به "کُس" تعریف میشه؟
این کاریه که به محض اینکه شروع کردی نمیخوای تا زمان مرگت رهاش کنی!
برای یک مرد چکاری مهمتر از کُس کردن؟
نقل قول:من در مدتی که متدهای بازی را در پیش گرفتم، پس از زمانی نه چندان دراز
به این توانایی رسیدم که تقریبا با هر زنی که در اطرافم بود بتوانم همخوابگی داشته
باشم، صرفا کافی بود بخواهم. چند مرد را هم در دهه سوم و چهارم زندگی از باکرگی
نجات دادم! خود اینها در برابر دستاوردهای جانبیاش بسیار کماهمیت بود.
بهر رو، حتی اگر نخواهید این سبک زندگی را انتخاب کنید، میتوانید مطمئن
باشید با تجربهی آن در مقطعی موقت، درسهای بزرگی برایتان به ارمغان
خواهد آورد که بی آن زندگی اجتماعی شما شانس بسیار کمتری برای تعالی
حداکثری میداشت.
واقعا؟؟؟؟؟
با دیدن چندتا فیلم و کتاب و کلیپ همه ی زن های اطرافت رو کردی؟
فکر نمیکنی این ادعای بزرگیه؟
بنده که امکانات تاپی دارم و به اعتراف همیشگی اطرافیان کُس باز تیز هستم و ایران رو قدیمی کردم و چند سالی درحال صادرات محصولاتم به خارج از کشورم هنوز اندرکف چند تا از زن ها و دخترهای فامیل هستم که از بد روزگار از دستم سُر خوردن
شما که با دیدن چندتا کلیپ به همچین مهارتی رسیدی خودت رو نابود کردی اگر بغیر از کُس کردن بفکر کار دیگری باشی
Canary نوشته: جالبه.
من فکر میکنم بیشتر شبیه به همین مردان امگا باشم،همیشه از اونایی که واسه دخترا چرب زبونی و بد تر از اون واژن لیسی! میکردن بدم میومده و از نظرم دختری که با اینا بیرون میرفته یا دوست میشده یه احمق به تمام معنا بوده و اون مردی که واسه یه تیکه گوشت رو به پاچه خواری و زبون بازی واسه این دخترا میکرده یه موجود حقیر.
اما بیشتر از همه از اون مردایی حالم بهم میخورده که تو فانتزی هایی مثل خریدن گل برای پارتنر یا قربون صدقه رفتن برای اون یا بوس فرستادن پشت گوشی و.... بودن.
همونطور که گفتین مثل این مردای امگا همیشه دوست داشتم اون دختر مورد نظرم تصور از من یه مرد بسیار باهوش که همیشه سرش تو فلسفه و کانت و هایدگر و دکارته یا چند تا زبون خارجی بلده باشه تا یه جنتلمن که چمیدونم وقتی دختره سردشه براش کتشو تن اون بکنه.
ام فکر میکنم یه تفاوت بنیادی هم با این مردای امگا داشته باشم.اونم اینه که شما اشاره کردی این مردا سعی میکنن از نشون دادن هوش و سطح مطالعشون برای رسیدن به رابطه جنسی استفاده کنن.اما خود من این مسئله از جنبه دیگری مطرحه اونم اینه همیشه دوست داشتم برتر بودن هوش مردا رو نسبت به زنا ثابت کنم یا حداقل نشون بدم که خودم از اون دختر مورد نظر باهوش تر هستم و با بولد کردن این تو ذهن اون دختر یه جورایی برتری خودمو به رخش بکشم چه بسا هیچ وقت قصد داشتن رابطه عاطفی یا جنسی رو هم با اون دختر نداشته باشم اما همین که اینو بهش ثابت کنم خودش اگه بیشتر از رابطه جنسی لذت نداشته باشه کمتر هم نداره.
حالم بهم خورد:e140:
خودت رو سریعا عوض کن!
واقعا کتاب خواندن زیاد یک بیماریه
بیماری زندگی!
Dariush نوشته: یک توصیهی طلایی:
آنجا که پول درمیآورید، دول درنیاورید.
پ.ن: به زودی یکی از روشهای ابداعی خودم برای دک کردن را اینجا منتشر خواهم کرد.
زیاد به مغز خودتون فشار نیارید
من بهترینشو به شما و بقیه میگم
"بهانه"
از بدو شروع دوستی با دختر ها شما شاهد انواع عن بازی ها و بداخلاقی های دختر خواهید بود
به این ها به چشم فرصت نگاه کنید
تمام این ها بهانه ست. بدردتون میخوره
آتو هایی که مثل ابزار مکانیکی در روز موعود کات کردن بکار شما میاد
هزاران عن بازی = هزاران بهانه
یکی از این بهانه ها رو بولد کنید و بکوبید تو سرش
به همین راحتی
فسفر مغزتون هم نسوزونید