04-11-2015, 06:49 PM
Mehrbod نوشته: این دو بستگی یکراست به این دارند که ما چه اندازه زمان داشته باشیم. شوربختانه, کسانیکه در فند و
دانش های عملی آگاهی چندان ندارند میپندارند که ما اگر نه هزاران سال, دستکم چند سدهای
زمان در دست داریم که بخواهیم آرام آرام و موشکافانه در انگیختارها و علتها فروبرویم,
ولی واقعیت امر اینچنین نیست و به همان وضعیت دزد چاقوکش بسیار نزدیکتر میباشد.
در دست دیگر, این گفتمانها امروز آغاز نشدهاند, بساکه اندیشمندان بسیاری در این گفتمان همراه و همباز بودهاند و
دورترین آنها به دائو و تائوگرایی به هزاران سال پیش سر میکشد و تا ژان ژاک روسو و ژاک الول و سرانجام نزدیکترین
آن تئودور کازینسکی از خود دنباله دارد. پس, ما در جایگاه بشریت هزاران سال و از آغاز همان تمدن میشود
دربارهیِ همه اینها بنیکی اندیشیدهایم و ستیز با تمدن و اهرم پیشرانندهیِ آن, تکنولوژی, پرسمان تازهای به شمار نمیرود.
من البته اعتراف میکنم، با اینکه نسبت به تکنولوژی های نوین تا حدی آگاه بودم
ولی باز با خواندن دربارهاش متوجهام به غریب الوقوع بودن آن جلب شد.
بنظر میرسد این راهی که جامعهیِ امروز میرود قابل ادامه نیست و از هر نظر در
حال سقوط است. تنها مشخص نیست که کدام اول اتفاق میافتد. البته برایم
جالب است بدانم که امروز تخمین زده میشود که چه موقع به نقطهیِ بحرانی میرسیم؟
Mehrbod نوشته: بیکنشی و نظریهپردازی محض و بیهوده در جهان امروز خودگواه است. دانشمندان بسیاری هستند که
دارند همین امروز بروشنی هر چه بیشتر میگویند ما داریم خود بدست خود خودمان را نابود میسازیم, ولی
بجای آنکه در برابر دیدگاه خودشان راهکاری عملی داشته باشند, به فانتزی,
نویسندگی, خودفریبی و در یک جمله, به سرگرم شدگی و پذیرفتن شرایط تن میدهند.
برای نمونه, Bill Joy بنیادگذار Sun Microsystems, یکی از بزرگترین ابرشرکتهایِ رایانهای در این
نوشتار خود بروشنی هر چه تابانتر به اینکه با روند کنونی آیندهای برای ما آدمها در کار نیست میپردازد:
Wired 8.04: Why the future doesn't need us.
و سپس در پایان همین نوشتار راهکاری آبکی, خام, سست و سراپا فانتزیگونه میدهد که
همهیِ دانشمندان بیایند مانند پزشکان که سوگند سقراط میخورند, اینها هم در سرتاسر! جهان
سوگند دانشیک بخورند و از رفتن به سوی میلیونها راه نابودی خودداری نمایند.
خودفریبی مرزی نمیشناسد. در اینجا همین اندیشمند برجسته نمیتواند ببیند که همین سوگندنامهیِ
سقراط در همین یک پیشهیِ پزشکی تاکنون نتوانسته کوچکترین سودمندی عملی از خود داشته باشد و آنگاه
این, چگونه قرار است با گستراندگی اش به همهیِ رشتهها و پیشهها و رستههایِ دانش, به ناگاه سودمند و بازدارنده واقع شود؟
بنظر من مقالهیِ بیل جوی جالب بود و از به نگاه معمول اهل تکنولوژی اتفاقا بسیار
پختهتر بود. دربارهیِ مسائل دنیای امروز تنها راهکار یافت شده بنظر میرسه دعوت به تغییر
دموکراتیک هست، که اگر هر کس مثلا بنزین استفاده نکنه جنگلهایِ کانادا از بین نمیرند
و از این قبیل. من اتفاقا بنظرم میرسه روی نکتهیِ درستی دست گذاشته شده و بیخود نیست
کسی مثل نیکلاس طالب هم که مخالف تکنولوژی هست توجهش به مطالعهیِ گذشته هست.
البته درست میگی، این مطلب تازه مساله رو مشخص کرده و نه راه حل که امروز پزشکی هم
بازار شده و وقتی وجدان و احسان تعلق به مردم نباشد سوگند هم میشود باد هوا.
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound