02-04-2012, 01:42 PM
البته اگر من امروز را با ۲-۳ سال پیش مقایسه کنید کلی تغییر کردم ، چه از نظر سیاسی و چه مذهبی. من در یک خانواده تقریبا مذهبی یهودی در تهران متولد شدم و در سنّ پایین به کانادا اومدم. در اینجا چند سال پیش با گروهی آشنا شدم به نام یهودیان برای عیسی که یک گروهی هست متشکل از یهودی زادگان که به کتب عهد جدید نیز معتقد هستند. خلاصه چند سالی واقعا با ایمان کامل زندگی کردم تا اینکه کم کم سوالاتی برام پیش اومد ، از قبیل اینکه چرا ما باید برای ۷۰-۸۰ سال زندگی به فرض مثل تا بی نهیات پاداش یا عذاب ببینیم؟ یا اینکه اصلا چرا خدا باید ما را به خاطر نداشتن اعتقاد مجازات کند؟ و بسیاری سوالات دیگر که شدیدا اعصاب من را بهم ریخته بود. الان هم دیگه اعتقادی ندارم ، ولی هنوز یک ترسی درونم هست ، گاهی هم دلم برای اون روزهای با ایمانی تنگ میشه ، چون واقعا اعتقاد داشتم و مثلا با خوندن تورات گریه میکردم گاهی. خوب این از مسائل مذهبی
در مورد مسائل سیاسی هم من یک دست راستی طرفدار آمریکا ، جرج بوش و حزب جمهوری خواه بودم تا اینکه این جنبش اشغال وال سطریت اتفاق افتاد و چشمهای من رو باز کرد به این بدبختی که درونش هستیم ، اینکه چگونه این شرکتهای بزرگ تمامی زندگی ما را کنترل میکنند ، خلاصه کم کم نرم تر شدم و الان میتونم بگم یک سوسیال-کپیتالیست هستم .
در مورد مسائل سیاسی هم من یک دست راستی طرفدار آمریکا ، جرج بوش و حزب جمهوری خواه بودم تا اینکه این جنبش اشغال وال سطریت اتفاق افتاد و چشمهای من رو باز کرد به این بدبختی که درونش هستیم ، اینکه چگونه این شرکتهای بزرگ تمامی زندگی ما را کنترل میکنند ، خلاصه کم کم نرم تر شدم و الان میتونم بگم یک سوسیال-کپیتالیست هستم .
"A Land without a People for a People without a Land"