11-22-2012, 10:40 PM
خیلی حسودیم میشه به اونهایی که راحت باورهاشون عوض شد
برای من که خیلی سخت و خیلی طولانی بود
من توی یه خانواده نسبتا مذهبی بزرگ شدم . پدر و مادرم مسلمون هستند ولی نه چندان متعصب و بعضی از نزدیکانم بی دینند ولی خداباور. خودم مدت کمی نمازخون بودم چون همیشه فکر می کردم بی معنیه که بخوام عربی با خدا حرف بزنم و چطور ممکنه برای خدا مهم باشه که من کی و کجا و با چه زبونی باهاش حرف می زنم! ۱۶-۱۷ ساله که بودم اسلام رو قبول داشتم ولی فکر می کردم قرآن تحریف شده... تغییر باور من خیلی خیلی تدریجی بود. اول به حقانیت اسلام شک کردم و مدتها بعد کامل گذاشتمش کنار . و خداناباوری که برام شگفت آور و باورنکردنی و غیرقابل درک بود . با اینکه به تناقض می رسیدم در خداباوری ولی مثل خیلی های دیگه خدا برام خدای حفره ها بود و باز هم مثل خیلی های دیگه وجود خدا و ارتباطم رو باهاش احساس می کردم!
کنار گذاشتن باورهایی که آدم از کودکی باهاش بزرگ شده خیلی سخته اون هم توی جامعه ما با این حجم سانسور و تبلیغات... دست کم سختی ای که کشیدم باعث شده سعی کنم همیشه نظرهای مخالفم رو با دقت بخونم و سعی کنم دچار تعصب نشم. سعی می کنم یادم باشه که در مورد باورها رسیدن معنی نداره و اونچه که مهمه جستجو هست .
برای من که خیلی سخت و خیلی طولانی بود
من توی یه خانواده نسبتا مذهبی بزرگ شدم . پدر و مادرم مسلمون هستند ولی نه چندان متعصب و بعضی از نزدیکانم بی دینند ولی خداباور. خودم مدت کمی نمازخون بودم چون همیشه فکر می کردم بی معنیه که بخوام عربی با خدا حرف بزنم و چطور ممکنه برای خدا مهم باشه که من کی و کجا و با چه زبونی باهاش حرف می زنم! ۱۶-۱۷ ساله که بودم اسلام رو قبول داشتم ولی فکر می کردم قرآن تحریف شده... تغییر باور من خیلی خیلی تدریجی بود. اول به حقانیت اسلام شک کردم و مدتها بعد کامل گذاشتمش کنار . و خداناباوری که برام شگفت آور و باورنکردنی و غیرقابل درک بود . با اینکه به تناقض می رسیدم در خداباوری ولی مثل خیلی های دیگه خدا برام خدای حفره ها بود و باز هم مثل خیلی های دیگه وجود خدا و ارتباطم رو باهاش احساس می کردم!
کنار گذاشتن باورهایی که آدم از کودکی باهاش بزرگ شده خیلی سخته اون هم توی جامعه ما با این حجم سانسور و تبلیغات... دست کم سختی ای که کشیدم باعث شده سعی کنم همیشه نظرهای مخالفم رو با دقت بخونم و سعی کنم دچار تعصب نشم. سعی می کنم یادم باشه که در مورد باورها رسیدن معنی نداره و اونچه که مهمه جستجو هست .