11-18-2010, 08:04 PM
یک چنین ادعای مفتی نیاز به پاسخگویییِ خاصّی ندارد. آیاتِ مذکور، برطبق ترجمهی فولادوند، چنیناند:
ثانیاً، حتّی اگرهم این «بنا»یِ مذکور دارایِ مفهومی واقعی (و تحتاللفظی) باشد، بازهم اشارهای به واقعهیِ یازده-سپتامبر از آن دریافت نمیشود.
بهعنوان نمونه، مگر برجهایی که با هواپیما زده شدند، «بر لب پرتگاهى مشرف به سقوط» پیریزی شده بودند؟!
بر طبق این آیات، این «بنا»یِ مذکور چون لب پرتگاهی مشرف به سقوط پیریزی شده، فرو-ریخته است (یعنی، چون بد طراحی شده است و جای بدی ساخته شده است). با این وجود، بهوضوح برجهایی آنچنینی بایستی چنان خوب ساخته شده باشند که برای ویرانسازیشان، یا باید از بمبهای ویژه بهره برد یا با هواپیما یا موشک و ... بر آنها کوبید.
در رابطه با شمارهی سوره و آیه هم؛ بر فرض هم که معجزهای از آن ثابت شود، این بیشتر معجزهی کسانی چون زید بن ثابت و ابوبکر و عثمان است؛ نه الله و محمدی که قرآن را بهحال خود را رها کردند تا بعدها یکی مثل زید بیاید با زحمت فراوان آن را از روی تکههای پراکنده و حافظهی مخدوش حافظان و استخوانهای کتف شتر و ... جمعآوری کند و بازهم خلفای وقت ناچار شوند سر این مصحف برساخته شده نیز، کلّی آدمکشی و سرکوب و قرآنسوزی راه بیندازند.
آيا كسى كه بنياد [كار] خود را بر پايهیِ تقوا و خشنودى خدا نهاده بهتر است، يا كسى كه بناى خود را بر لب پرتگاهى مشرف به سقوط پىريزى كرده و با آن در آتش دوزخ فرومىافتد و خدا گروه بيدادگران را هدايت نمىكند. همواره آن ساختمانى كه بنا كردهاند در دلهایِشان مايه شک [و نفاق] است تا آنكه دلهایِشان پاره پاره شود و خدا داناى سنجيدهكار است. (التوبة ۱۰۹-۱۱۰)
اولاً، از متن آیات کاملاً روشن است که «بنایی» که در آنها ذکر شده، تنها دارایِ مفهوم استعاری است.ثانیاً، حتّی اگرهم این «بنا»یِ مذکور دارایِ مفهومی واقعی (و تحتاللفظی) باشد، بازهم اشارهای به واقعهیِ یازده-سپتامبر از آن دریافت نمیشود.
بهعنوان نمونه، مگر برجهایی که با هواپیما زده شدند، «بر لب پرتگاهى مشرف به سقوط» پیریزی شده بودند؟!
بر طبق این آیات، این «بنا»یِ مذکور چون لب پرتگاهی مشرف به سقوط پیریزی شده، فرو-ریخته است (یعنی، چون بد طراحی شده است و جای بدی ساخته شده است). با این وجود، بهوضوح برجهایی آنچنینی بایستی چنان خوب ساخته شده باشند که برای ویرانسازیشان، یا باید از بمبهای ویژه بهره برد یا با هواپیما یا موشک و ... بر آنها کوبید.
در رابطه با شمارهی سوره و آیه هم؛ بر فرض هم که معجزهای از آن ثابت شود، این بیشتر معجزهی کسانی چون زید بن ثابت و ابوبکر و عثمان است؛ نه الله و محمدی که قرآن را بهحال خود را رها کردند تا بعدها یکی مثل زید بیاید با زحمت فراوان آن را از روی تکههای پراکنده و حافظهی مخدوش حافظان و استخوانهای کتف شتر و ... جمعآوری کند و بازهم خلفای وقت ناچار شوند سر این مصحف برساخته شده نیز، کلّی آدمکشی و سرکوب و قرآنسوزی راه بیندازند.
[INDENT]آنچه مقدّس است، به سگان مدهید و مرواریدهای خود را پیش خوکان میندازید، مبادا آنها را پایمال کنند و برگردند و شما را بِدَرند. (متی ۷ : ۶)
فرزندان این عصر در مناسبات خود با همعصران خویش از فرزندان نور عاقلترند. (لوقا ۱۶ : ۹)
(ترجمهیِ هزارهیِ نو)
[/INDENT]وبلاگِ من: پژوهشهای شاهپور برنابا جوینده
فرزندان این عصر در مناسبات خود با همعصران خویش از فرزندان نور عاقلترند. (لوقا ۱۶ : ۹)
(ترجمهیِ هزارهیِ نو)