01-28-2013, 07:48 AM
Mehrbod نوشته: ژاپن و چین و روسیه و ... هم راستی در "خورآی (شرق)" هستند، نیستند؟چند کشور اروپای غربی و کشورهای منشا گرفته از آن(استرالیا، ایالات متحده و کانادا و ...)دارای فرهنگ مسلطی هستند که توانسته خود را از بُعد ِ محلی به گسترهی جهانی برساند، و ارزشهایی فراتر از بایستگیهای جغرافیایی برای خود دست و پا بکند. کشورهایی که نام بردهاید هرسه دریافتهاند که برای رسیدن به مرحلهی بعدی از تمدن بشری ناگزیر باید بخشهایی از فرهنگ غرب را بپذیرند، و بهرهمندی از پیشرفتهای تکنولوژیک «آنها» بدون وامگیری در برخی عناصر دیگر، همچون فرهنگ و سیاست و آموزش ممکن نیست، مسئله برای آنها آغاز روند گذار است که از کجا باید شروع کرد و به کجا باید رسید؟ روشنفکران روسی برای مثال دویست سال است بطور مداوم در تلاشند تا کشورشان بیشتر شبیه غرب بشود، اما صدمات چند صد سال سلطهی تاتارها نمیگذارد، در چین گمان میکنند میتوان همه چیز را غربی کرد منهای سیاست، و دست دینداران و جهال را از حکومت کوتاه نگه داشت، حال آنکه تجربهی حماقت جمعی و رسیدن به آنسوی پل برای هر جامعهای اجتنابناپذیر است و هر تلاشی برای دگرگونی آن از سوی مرجعی مانند دولت، محکوم به شکست. ژاپن سراپا غربی شده و تمامی عناصر اجتماعی، فرهنگی و غیرهی خود را از زیر چرخگوشت معروف عبور داده(یا دارد میدهد)[SUP]1[/SUP]
1) پروسه اینچنین است که هر فرهنگ خارجی جهت اهلیشدن ابتدا از چرخگوشت بزرگی عبور داده میشود که در آن رقصهای آنچنانی، طعمهای تند و افراطی، لباسهای بومی، بوهای عجیب و موسیقی محلی به عنوان «محصولات اصیل فرهنگی ِ جوامع متفاوت» در «جامعهی روادار جهانی» حفظ و حتی تقویت میشوند، اما کتک زدن و ختنه کردن زنان، ازدواج اجباری بچهها، سر بریدن گوسفند وسط خیابان برای رضای الله و دیگر چیزهایی که با فرهنگ مسلط و منشا گرفته از اروپای غربی تضاد دارند به عنوان نشانگان بربریت و بدویت نفی میشوند.
زنده باد زندگی!