08-09-2014, 06:05 PM
Parisa نوشته: حیف که گرفتاری های امنیتی دست و پای ما رو بسته وگرنه یه عکس از نیم رخم میزاشتم تا آب از لب و لوچه تون آویزون بشه و بدونید با کی دارید حرف می زنیدپیداست ماهها پشت در این امامزاده دخیل بسته بودهاید و یک دم از کنار آن تکان نمیخوردهاید که اینچنین از کاربران پرسابقهی اینجا هم بیشتر و بهتر به گرفتاریهای امنیتی آشنایید. باید از عوارض کار نکردن بازی و جذاب نبودن ما باشد.
Parisa نوشته: راستش من که فکر میکنم شما هم کمتر از بقیه اهلِ خودارضایی نیستید و احتمالا اینهایی هم که اینجا نوشتید عمدتا حاصل اندیشیدن و تخیل مداوم به سوژه های جنسی در حین آنکارهاست.نه؟فعلا که شما دارید از در نیامده پیرامون زندگی جنسی من خیالپردازی میکنید.
معلوم است که من از مردِ پخمه و دوزاری خوشم نمیاد و ترجیح میدم ولی این اصلا به این معنی نیست که بتونم اون رزلی که شما توصیفش میکنید رو تحمل بکنم. خنده داره واقعا! من میدونی از چی تعجب میکنم؟از اینکه آدمایی مثل شما، که روشنفکر و اندیشمند هستید، وقتی اینقدر حشری هستند، اون بقیه دیگه فکر کنم به جای خون تو رگشون منی وجود داشته باشه
ضمنا مردان هرچه روشنفکرتر و اندیشمندتر باشند حشریتر میشوند، آینده نیاز به روشنفکر و اندیشمند زیادی دارد و ژنهای مرغوب را باید هرچه بیشتر پخش کرد.
Parisa نوشته: سلام عزیزم، خوبی؟ آلیس شما با اینها چطور تونستید یکی دو سال دووم بیارید؟ من فکر می کردم اخرین گونه های اینها 1400 سال پیش با محمد نبی نابود شده!
البته ایشان هم همچین «دوام» نیاوردند، دو سه باری تا مرز جنون و خودزنی و خودزدایی... رفتند!
خوبی شما اینست که حالات روانیتان را کسی نخواهد توانست به گردن ما بیاندازد، از آغاز همینطوری آمدهاید.
زنده باد زندگی!