06-02-2014, 07:11 AM
Dariush نوشته: من علارغمِ موفقیتهای خودم در بازی، نهایتا تصمیم گرفتم از آن بطور کامل خارج شوم، و راهِ خودم را بروم. اما یک پرسش دارم؛ اومگا، بتا و آلفا، در چه شرایطی پرورش مییابند؟ آیا غریزیست یا آنکه یک آلفا میتواند به بتا یا برعکس تبدیل شود؟ کلا آنچه باعث میشود یک بچه تبدیل به آلفا، بتا یا امگا شود چیست؟امیدوارم در زندگی موفق باشید، اما از اصول بازی همچنان استفاده خواهید کرد. جالبی بازی اینست که همهی آنچه خواندهاید به هنگام رخ دادن موقعیتی که دربارهی آن صحبت شده به ذهن شما هجوم میآورد و بجز آن نمیتوانید رفتاری بکنید. من اگر فرصت بکنم شاید آن نوشتهی موعود دربارهی سبکهای گوناگون بازی را هم پُست بکنم و شما را به این محفل باز بگردانم، چون این مسائلی که برپاد بازی مطرح کردهاید بیشتر مربوط هستند به سبک بازی شخصی من نه خود ِ بازی. :e303:
آلفا و امگا و بتا مجموعهی رفتارهای شماست نه تیپ ِ شخصیتی شما. یک مثال: حتی بتاترین مرد عالم در برابر زنی که او را هیچ جذاب نمییابد، یا حتی چندشآور تلقی میکند به مثابهی یک آلفا رفتار میکند. شما کافیست برای آزمایش این بروید بیرون و به پنج دختر که اصلا از آنها خوشتان نمیآید پیشنهاد دوستی بدهید. احتمالا تعجب خواهید کرد اما همهی اظطراب شما، همهی «ایرادات» بازی شما و ... بلافاصله محو میشوند. درصد موفقیتتان هم چند برابر میشود!
پس این تقسیمبندیها از یک موقعیت ذهنی شروع میشود، با تجلی آن موقعیت ذهنی در جهان عینی ادامه مییابد و با تصویری که شما مشتاق به پروجکته کردن از خودتان هستید کامل میشود. آلفا همانست که آلفا میکند.
دربارهی اینکه چه میشود که مردی یکی از این الگوهای رفتاری را به عنوان تیپ ِ شخصیتی خود بازشناسی میکند تئوریهای مختلفی وجود دارد، محبوبترین آنها همان ِ رولو توماسی که «شرطی کردن» رفتار پسربچهها از بدو تولد برای تسلیم بودن در برابر زنانگی را دلیل آن تلقی میکند. من اما معتقدم نقش اصلی را نه جامعه، نه مدرسه و نه خانواده که شخص پدر ایفا میکند!
پدر مهمترین نقش متصور را در زندگی پسر خود ایفا میکند و حذف او از پروسهی تربیت فرزندان در سبک زندگی ماشینیزه که مستلزم خروج پدر از خانه بود باعث شد کودکان یکسره به مادرانشان سپرده بشوند و آنها هم خیانت در امانت کردند. پسرانی ضعیف و دخترانی لاشی محصول این خانوادهها بودند و هیچ چیز برای مرد نازیباتر از ضعف و برای زن چندشآورتر از لاشیگری نیست. زنان فرزندانی تربیت کردند که مایهی چندش و بیزاری مطلق جنس مخالفشان بود و این شرایط سایش متقابل نتیجهی آن شد که زنان از مردان بیزارند و مردان از زنان چندششان میشود. باور نمیکنید من چند دختر زیبا و جوان را طی چند ماه گذشته به شکل «پیشبینی ناپذیر»(مثلا در قرار اول)به رختخواب کشاندهام و بدنشان «پشمالو» بوده! در غرب هم این اتفاق میافتاد.. زن ِ مدرن ِ مستقل ِ بکارتستیز ِ لاشی کمتر از باکرهی ده سال پیش میکند، چرا؟ : مرد جذاب به اندازهی کافی وجود ندارد!
زنده باد زندگی!