Russell نوشته: اینرو بنظرم همون ویکتور استیگنر تو کتابش خوب توضیح داده و جالبه،ولی این قانون دوم معناش اینه که فرآیندها برگشت ناپذیر میشند،برگشت ناپذیرترین نوع فرآیند هم انفجار هست.اینکه چطور بیگ بنگ قراره برگشت پذیر باشه واقعن عجیبه
من نمیدانم چرا میگویند قانون دوم معنایش برگشت ناپذیری میشود. آنتروپی افزایش میباید ولی همیشه شانس بسیار بسیار ریز و اندکی هم هست که ناگهان قانون دوم واژگون شود.
ما اگر بگوییم جهان روی نگره کنونی همچنان گستریده و رو به سرد شدن رفت، از آنجاییکه تا ابد زمان دارد همه احتمالات ریز خود را خواه ناخواه نشان خواهند داد و شاید همه جهان دوباره بریختی کنونی برگردد.
Russell نوشته: حرفهای ایده آلیستی میشود گفت،مثلن چطور بارکلی میگوید که جهان خارج وجود ندارد و فقط ساخته ذهن ماست(یک چیزی در مایه ماتریکس)،
برای اینکه جهان ساخته ذهن ماست من این گفته فکر میکنم از نیچه را دوست داشتم که میگفت اگر جهان برساخته ذهن
ما باشد، پس خود ذهن ما باید برساخته ذهن ما در یک جهان دیگر باشد و خود آن جهان دوباره باید برساخته ذهن ما در یک جهان دیگر تا بیکران
Russell نوشته: کانت مثل او باین شکل نمیگوید که جهان خارج نیست بلکه میگوید فضا و زمان ساخت ذهن ماست،ما از دریچه فضا و زمان جهان را میشناسیم(مثل یک عینک).برای همین هم پس فضا و زمان را قرار نیست که ازش سر دربیاوریم
این یکی نکته گیراییست. من این چند گاهه روی فیزیک کوانتومی جسته و گریخته چیزهای خواندم، یکی نسک شنیداری از
Michio Kaku بنام Parallel Worlds که بهتر از همه نسکهای دیگرش بود.
همه نگرههای M Theory، String Theory و ... بزبان ساده آورده شده بودند و تا آنجاییکه دریافتم string theory در راستای
GUT از بودن 11 گُسترا (dimension)
گفته بود و اینکه در مِهبانگ تنها 4 تای آشنای خودمان باز شدهاند و 7 تای دیگر آن اندازه ریزند که نمیتوانیم آنها را ببینیم.
اکنون با نگره بالا که فضا و زمان برساخته ذهن ما باشند و اگر نگره ریسمانها درست باشد (دستکم درباره گستراها) باید پرسید چرا ما تنها این 4 گسترا را میبینیم و میفهمیم.