دفترچه

نسخه‌ی کامل: فیزیک کوانتومی
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2
امروز فیلم یک متخصص فیزیک ذرات رو میدیدم ، میگفت که در فیزیک امکانش هست که از هیچی‌ ، یک چیز به وجود بیاید یک کتاب هم در همین زمینه نوشته است.

http://www.amazon.com/Universe-Nothing-T...145162445X
David Hume نوشته: امروز فیلم یک متخصص فیزیک ذرات رو میدیدم ، میگفت که در فیزیک امکانش هست که از هیچی‌ ، یک چیز به وجود بیاید یک کتاب هم در همین زمینه نوشته است.

http://www.amazon.com/Universe-Nothing-T...145162445X

خیلی هم با هیچنز دوست بود این لورنس کراوس،در سخنرانیاش هیچنز زیاد به همین فیلمی که گفتی ارجاع میداد.
در مراسم یادبود هیچنز هم سخنرانی کرد.میگفت من خونه هیچنز بودم یکی در زد من رفتم در رو باز کردم،طرف پرسید شما مدیر برنامه های آقای هیچنز هستین،منم گفتم نه من فیزیکدان شخصیش هستم 21
در کل منم برام جالب بود این نظریه.گویا فیزیکدانها جدیدن برای قبل از بیگ بنگ هم دارن نظریه زیاد میدن
David Hume نوشته: امروز فیلم یک متخصص فیزیک ذرات رو میدیدم ، میگفت که در فیزیک امکانش هست که از هیچی‌ ، یک چیز به وجود بیاید یک کتاب هم در همین زمینه نوشته است.

http://www.amazon.com/Universe-Nothing-T...145162445X


این پدید آمدن از هیچ تنها در بازه‌های زمانی بسیار کوچک (زمان پلانک) گویا رخ میدهد، از همینرو مهاد جاودانگی ماده (ماده نه به وجود میاید نه از میان میرود) را نقض نمیکند.
مهربد نوشته: این پدید آمدن از هیچ تنها در بازه‌های زمانی بسیار کوچک (زمان پلانک) گویا رخ میدهد، از همینرو مهاد جاودانگی ماده (ماده نه به وجود میاید نه از میان میرود) را نقض نمیکند.
آخه داستان اینه که خود وجود و عدم و زمان و اینها یکچیزهایین رو هوان،مثل علیت میمونه این بقای ماده،برای دم دست خوبه ولی اگر بقول معروف کشش بدیم یا میرسیم به علت العلل و خدا یا باید تا بینهایت بریم !
Russell نوشته: آخه داستان اینه که خود وجود و عدم و زمان و اینها یکچیزهایین رو هوان،مثل علیت میمونه این بقای ماده،برای دم دست خوبه ولی اگر بقول معروف کشش بدیم یا میرسیم به علت العلل و خدا یا باید تا بینهایت بریم !


چرا در هوا؟ 39

هر چند بگویم که دانش من درباره فیزیک کمی تا اندکی پرت میزند 29

ولی درباره جاودانگی ماده فکر نمیکنم سخن زیادی برود. من هم سخنرانی لورنس کراوس و هم کتابش را گرفتم خواندم به امید یافتن این چیزی از هیچ (something out of nothing)، ولی به جایی نرسیدم.

تنها روشن شد که این "هیچ" یک "هیچ فیزیکی" است نه یک هیچ فلسفی، که همان پدید آمدن و از میان رفتن ذره‌ها در زمان پلانک باشد.

درباره آن و بهترین نگره‌ای که گذرانه پذیرفته شده (نگره ریسمان‌ها) ما به ایده جهان‌های همراستا (موازی) و ایده inflation یا آماس کیهانی میرسیم که گویا همان "از هیچ" دروغین لورنس باشد.
مهربد نوشته: تنها روشن شد که این "هیچ" یک "هیچ فیزیکی" است نه یک هیچ فلسفی، که همان پدید آمدن و از میان رفتن ذره‌ها در زمان پلانک باشد.

درباره آن و بهترین نگره‌ای که گذرانه پذیرفته شده (نگره ریسمان‌ها) ما به ایده جهان‌های همراستا (موازی) و ایده inflation یا آماس کیهانی میرسیم که گویا همان "از هیچ" دروغین لورنس باشد.
آره هیچش فیزیکیه،ولی خوب هیچ فلسفی هم یک هیچ متافیزیکیه،فیزیک وقتی اینجا ها حرف میزنه در واقع در متافیزیک سرک میکشه و فضولی میکنه.
همین ایده جهانهای موازی هم همین داستانه،قانون دوم ترمودینامیک هم باز شبیه به همین هست،یعنی قانون دوم باید نقض بشه با حساب جهان ازلی و ابدی.
بنظر من این نظر کانت هم که فضا و مکان برای ذهن ماست و ما جهان رو از درون اون میبینیم هم اینجا میتونه جالب باشه
Russell نوشته: آره هیچش فیزیکیه،ولی خوب هیچ فلسفی هم یک هیچ متافیزیکیه،فیزیک وقتی اینجا ها حرف میزنه در واقع در متافیزیک سرک میکشه و فضولی میکنه.

این "چیز از هیچ" که ما را که گول زد کتاب را خریدیم ... هنوز از دست این لورنس کراوس شاکیم 21



Russell نوشته: همین ایده جهانهای موازی هم همین داستانه،قانون دوم ترمودینامیک هم باز شبیه به همین هست،یعنی قانون دوم باید نقض بشه با حساب جهان ازلی و ابدی.

راستش من فکر میکنم این قانون دوم بیشتر از هر قانون دیگری بد برداشت شده. قانون دوم ترمودینامیک تنها میگوید:

The entropy of the universe tends to a maximum.


آنتروپی جهان به یک ماکسیموم میگراید.

ولی در برداشت‌ها اینجوریه که "همیشه میافزاید" که سراسر یک چیز دیگر میشود.
برای همین در جهان اگر زمان بسنده بدهیم همه چیز باید خودش را تکرار کند. یا چیزهای بسیار کم گرایند (احتمال) هم گرایند رخ دادنشان همیشه میرود.



Russell نوشته: بنظر من این نظر کانت هم که فضا و مکان برای ذهن ماست و ما جهان رو از درون اون میبینیم هم اینجا میتونه جالب باشه

در اینباره چیزی نمیدانم، ایده دقیقا چیست؟‌
مهربد نوشته: این "چیز از هیچ" که ما را که گول زد کتاب را خریدیم ... هنوز از دست این لورنس کراوس شاکیم
21
منم یادمه دربدر تو اینترنت دنبالش میگشتم،اومدم اینجا خواستم لینکش رو خودت گذاشتی.
همون اولش رو خوندم فهمیدم همین سخنرانیه یوتوبش بهتره !!


مهربد نوشته: راستش من فکر میکنم این قانون دوم بیشتر از هر قانون دیگری بد برداشت شده. قانون دوم ترمودینامیک تنها میگوید:



The entropy of the universe tends to a maximum.


آنتروپی جهان به یک ماکسیموم میگراید.

ولی در برداشت‌ها اینجوریه که "همیشه میافزاید" که سراسر یک چیز دیگر میشود.
برای همین در جهان اگر زمان بسنده بدهیم همه چیز باید خودش را تکرار کند. یا چیزهای بسیار کم گرایند (احتمال) هم گرایند رخ دادنشان همیشه میرود.
اینرو بنظرم همون ویکتور استیگنر تو کتابش خوب توضیح داده و جالبه،ولی این قانون دوم معناش اینه که فرآیندها برگشت ناپذیر میشند،برگشت ناپذیرترین نوع فرآیند هم انفجار هست.اینکه چطور بیگ بنگ قراره برگشت پذیر باشه واقعن عجیبه


مهربد نوشته: در اینباره چیزی نمیدانم، ایده دقیقا چیست؟‌
حرفهای ایده آلیستی میشود گفت،مثلن چطور بارکلی میگوید که جهان خارج وجود ندارد و فقط ساخته ذهن ماست(یک چیزی در مایه ماتریکس)،کانت مثل او باین شکل نمیگوید که جهان خارج نیست بلکه میگوید فضا و زمان ساخت ذهن ماست،ما از دریچه فضا و زمان جهان را میشناسیم(مثل یک عینک).برای همین هم پس فضا و زمان را قرار نیست که ازش سر دربیاوریم 39
Russell نوشته: اینرو بنظرم همون ویکتور استیگنر تو کتابش خوب توضیح داده و جالبه،ولی این قانون دوم معناش اینه که فرآیندها برگشت ناپذیر میشند،برگشت ناپذیرترین نوع فرآیند هم انفجار هست.اینکه چطور بیگ بنگ قراره برگشت پذیر باشه واقعن عجیبه

من نمیدانم چرا میگویند قانون دوم معنایش برگشت ناپذیری میشود. آنتروپی افزایش میباید ولی همیشه شانس بسیار بسیار ریز و اندکی هم هست که ناگهان قانون دوم واژگون شود.
ما اگر بگوییم جهان روی نگره کنونی همچنان گستریده و رو به سرد شدن رفت، از آنجاییکه تا ابد زمان دارد همه احتمالات ریز خود را خواه ناخواه نشان خواهند داد و شاید همه جهان دوباره بریختی کنونی برگردد.




Russell نوشته: حرفهای ایده آلیستی میشود گفت،مثلن چطور بارکلی میگوید که جهان خارج وجود ندارد و فقط ساخته ذهن ماست(یک چیزی در مایه ماتریکس)،39

برای اینکه جهان ساخته ذهن ماست من این گفته فکر میکنم از نیچه را دوست داشتم که میگفت اگر جهان برساخته ذهن
ما باشد، پس خود ذهن ما باید برساخته ذهن ما در یک جهان دیگر باشد و خود آن جهان دوباره باید برساخته ذهن ما در یک جهان دیگر تا بیکران 21




Russell نوشته: کانت مثل او باین شکل نمیگوید که جهان خارج نیست بلکه میگوید فضا و زمان ساخت ذهن ماست،ما از دریچه فضا و زمان جهان را میشناسیم(مثل یک عینک).برای همین هم پس فضا و زمان را قرار نیست که ازش سر دربیاوریم

این یکی نکته گیراییست. من این چند گاهه روی فیزیک کوانتومی جسته و گریخته چیزهای خواندم، یکی نسک شنیداری از Michio Kaku بنام Parallel Worlds که بهتر از همه نسک‌های دیگرش بود.

همه نگره‌های M Theory، String Theory و ... بزبان ساده آورده شده بودند و تا آنجاییکه دریافتم string theory در راستای GUT از بودن 11 گُسترا (dimension)
گفته بود و اینکه در مِهبانگ تنها 4 تای آشنای خودمان باز شده‌اند و 7 تای دیگر آن اندازه ریزند که نمیتوانیم آنها را ببینیم.

اکنون با نگره بالا که فضا و زمان برساخته ذهن ما باشند و اگر نگره ریسمانها درست باشد (دستکم درباره گستراها) باید پرسید چرا ما تنها این 4 گسترا را میبینیم و میفهمیم.
گرفتاری کوانتومی (Quantum Entanglement)

زمانیکه دو تکه (particle) با یکدیگر فیزیکوار میاندرکُنند (interact ‌میکنند) و سپس جدا میگردند، یک پیوند فیزیکی میان آن دو ساخته میشود، که این پیوند
تا زمانیکه هیچکدام از این دو تکه اندازیده (measure) نشوند، بی هنود (اثر) از دورا (distance)، نِهش (position) یا تکانه (momentum) پابرجا خواهد ماند.

[ATTACH=CONFIG]687[/ATTACH]

هنگام مِهبانگ که اِسپاش (space) جهان/زمان بسیار کوچکتر بوده گفته میشود بسیاری از تکه‌های جهان با یکدیگر چنین اندرکنشی را داشته و سپس از یکدیگر جدا گشته‌اند، بگونه‌ای که
امروز یک تکه در این سوی جهان میتواند همچنان با تکه‌ای در سوی دیگر در پیوند بوده و همچنان با آن بیاندرکُند! آنهم بی‌درنگ (instantaneous) = تندایی بالاتر از تندای شید/speed of light
صفحات: 1 2