04-08-2025, 11:16 PM
با درودهای گرم و از دل جان برآمده به تمامی دوستان حاضر و غایب انجمن خوب دفترچه، امیدوارم که شما سروران ارجمند، هرکجا که هستید تندرست و کامیاب باشید!
پس از این سالها دوری امشب وارد انجمن شدم چراکه شماری از دوستان و خوانندگان آرشیوهای نوشتههای من در این انجمن، از طریق ایمیل با من تماس گرفته به اطلاعم رساندند که شخصی در تلگرام با نثر، سبک ادبی و نظام فکریای شبیه به همانهای من مشغول تدوین و ترویج عقایدیست در دفاع از نظام جمهوری اسلامی و انقلاب ۵۷ و... ایشان میخواستند بدانند که آیا براستی این من هستم که تواب شدهام، یا چه! خواستم از این تریبونی که هنوز به زحمت دوستان برقرار است بهره برده و اعلام بکنم که من این شخص نیستم، هیج ارتباطی با این شخص ندارم، از الهامی که ممکن است او از نوشتههای من گرفته باشد بیاطلاع هستم و اگر شباهتی در کار هست یا اتفاقیست یا محصول الهام این شخص از من، بدون آگاهی خود من.
من در این سالها، بیرون از دفترچه، حتی سطری به زبان پارسی ننوشتهام و تولیدات فکریام را سالهاست به انگلیسی مکتوب میکنم، چه آن اندک مقداری که منتشر کردهام را، و چه بخش بزرگتری را که نزد خود نگاه داشتهام. این از آن جهت است که فضای فکری کنونی پارسی زبانان را بسیار دور از باورها و نگرانیهای حال خود میبینم و باور دارم بسیار بعید است تا سالیان دراز چنین اندیشههای در ایران یا میان ایرانیان مشتاقانی پیدا بکنند... به هر رو، پس از تماس سه چهار نفر از دوستان شناس و ناشناس از این انجمن لازم دیدم این اعلام برائت عمومی را منتشر بکنم.
به این شخص هم، اگر این نوشته را میخواند، میخواهم بگویم که سخت به خطا رفته و دفاع از نظامی سراسر فساد و ناکارآمدی و آویزان به بدترین رذایل مدرنیته که واپسین امیدهای ایرانیان برای عبور سلامت از تنگنای مدرنیته را با جنایت و حماقت خود بر باد داد، هرگز نمیتواند با توسل به نثری شیوا به حقیقت راستین مد نظر یک سنتگرای اصیل نزدیک بشود. فاضلاب مدرنیته آب کر نیست که نجاست ج.ا در آن تطهیر بشود، و از تنگنای سیاست نمیتوان جسد بیروح دینی که از برآوردن وظایف دنیوی خود باز مانده را جان دوباره بخشید...
پیش از رفتن، اجازه بدهید مجددا مراتب دوستی مداوم خود را به همهی گرامیانی که سالها کنارشان نوشتم و خواندم را اعلام بدارم، و بابت نقش به سزایی که در دگرگونیهای فکری من ایفا کردند از ایشان سپاسگزاری کنم.
ارادتمند شما.
پس از این سالها دوری امشب وارد انجمن شدم چراکه شماری از دوستان و خوانندگان آرشیوهای نوشتههای من در این انجمن، از طریق ایمیل با من تماس گرفته به اطلاعم رساندند که شخصی در تلگرام با نثر، سبک ادبی و نظام فکریای شبیه به همانهای من مشغول تدوین و ترویج عقایدیست در دفاع از نظام جمهوری اسلامی و انقلاب ۵۷ و... ایشان میخواستند بدانند که آیا براستی این من هستم که تواب شدهام، یا چه! خواستم از این تریبونی که هنوز به زحمت دوستان برقرار است بهره برده و اعلام بکنم که من این شخص نیستم، هیج ارتباطی با این شخص ندارم، از الهامی که ممکن است او از نوشتههای من گرفته باشد بیاطلاع هستم و اگر شباهتی در کار هست یا اتفاقیست یا محصول الهام این شخص از من، بدون آگاهی خود من.
من در این سالها، بیرون از دفترچه، حتی سطری به زبان پارسی ننوشتهام و تولیدات فکریام را سالهاست به انگلیسی مکتوب میکنم، چه آن اندک مقداری که منتشر کردهام را، و چه بخش بزرگتری را که نزد خود نگاه داشتهام. این از آن جهت است که فضای فکری کنونی پارسی زبانان را بسیار دور از باورها و نگرانیهای حال خود میبینم و باور دارم بسیار بعید است تا سالیان دراز چنین اندیشههای در ایران یا میان ایرانیان مشتاقانی پیدا بکنند... به هر رو، پس از تماس سه چهار نفر از دوستان شناس و ناشناس از این انجمن لازم دیدم این اعلام برائت عمومی را منتشر بکنم.
به این شخص هم، اگر این نوشته را میخواند، میخواهم بگویم که سخت به خطا رفته و دفاع از نظامی سراسر فساد و ناکارآمدی و آویزان به بدترین رذایل مدرنیته که واپسین امیدهای ایرانیان برای عبور سلامت از تنگنای مدرنیته را با جنایت و حماقت خود بر باد داد، هرگز نمیتواند با توسل به نثری شیوا به حقیقت راستین مد نظر یک سنتگرای اصیل نزدیک بشود. فاضلاب مدرنیته آب کر نیست که نجاست ج.ا در آن تطهیر بشود، و از تنگنای سیاست نمیتوان جسد بیروح دینی که از برآوردن وظایف دنیوی خود باز مانده را جان دوباره بخشید...
پیش از رفتن، اجازه بدهید مجددا مراتب دوستی مداوم خود را به همهی گرامیانی که سالها کنارشان نوشتم و خواندم را اعلام بدارم، و بابت نقش به سزایی که در دگرگونیهای فکری من ایفا کردند از ایشان سپاسگزاری کنم.
ارادتمند شما.