12-28-2013, 09:24 PM
پارادوکس دعا:
ادعا: دعا کردنِ هر مسلمان یک عمل غیر عقلانی است.
اثبات:
1. خدای اسلام به همه چیز آگاه است.
2. 1 نتیجه می دهد که آینده یکی است و تعیین شده و تغییرناپذیر.
3. دعا به قصدِ اعمالِ تغییرِ سیر حوادثی در آینده انجام می شود که رخ دادنشان مطلوبِ دعا کننده نیست.
4. از 2 و 3 دعا کردن یک عمل بیهوده است.
5. انجام هر عمل بیهوده نابخردانه است.
4و 5 نتیجه می دهند که دعا کردنِ یک معتقد به خدای اسلام نابخردانه است.
اثبات2:
1. خدا یک موجود کامل است.
2. تغییر تصمیم نشان از نقص است.
3. خدا تصمیمش را تغییر نمی دهد.
ادامه مثل چند قسمت آخرِ اثبات قبلی است:
4. 3 نتیجه می دهد که آینده یکی است و تعیین شده و تغییرناپذیر.
5. دعا به قصدِ اعمالِ تغییرِ سیر حوادثی در آینده انجام می شود که رخ دادنشان مطلوبِ دعا کننده نیست.
6. از 4 و 5 دعا کردن یک عمل بیهوده است.
7. انجام هر عمل بیهوده نابخردانه است.
6 و 7 نتیجه می دهند که دعا کردنِ یک معتقد به خدای اسلام نابخردانه است.
ادعا: دعا کردنِ هر مسلمان یک عمل غیر عقلانی است.
اثبات:
1. خدای اسلام به همه چیز آگاه است.
2. 1 نتیجه می دهد که آینده یکی است و تعیین شده و تغییرناپذیر.
3. دعا به قصدِ اعمالِ تغییرِ سیر حوادثی در آینده انجام می شود که رخ دادنشان مطلوبِ دعا کننده نیست.
4. از 2 و 3 دعا کردن یک عمل بیهوده است.
5. انجام هر عمل بیهوده نابخردانه است.
4و 5 نتیجه می دهند که دعا کردنِ یک معتقد به خدای اسلام نابخردانه است.
اثبات2:
1. خدا یک موجود کامل است.
2. تغییر تصمیم نشان از نقص است.
3. خدا تصمیمش را تغییر نمی دهد.
ادامه مثل چند قسمت آخرِ اثبات قبلی است:
4. 3 نتیجه می دهد که آینده یکی است و تعیین شده و تغییرناپذیر.
5. دعا به قصدِ اعمالِ تغییرِ سیر حوادثی در آینده انجام می شود که رخ دادنشان مطلوبِ دعا کننده نیست.
6. از 4 و 5 دعا کردن یک عمل بیهوده است.
7. انجام هر عمل بیهوده نابخردانه است.
6 و 7 نتیجه می دهند که دعا کردنِ یک معتقد به خدای اسلام نابخردانه است.