05-19-2013, 05:28 PM
Angela نوشته: البته که نه... چنین توقعی ندارم, ولی به همین دلیل میگم نظرات مردها درباره زنها بی ازرشه چون با پیش داوریهای ذهنی مردها انجام میشه
احترام و اعتبار بیخود اونی هست که شما مردان برای هم قائلید. هر مرد بی خاصیتی در ذهن شما و در ذهن بقیه مردان به شکل پیشفرض -به خاطر مرد بودن- شایسته اعتبار و احترامه, لازم هم نیست کاری کنه تا اون رو به دست بیاره, شاید کاری کنه که اعتبار و احترامش رو تا اندازه ای از دست بده ولی اعتبار و احترام "مرد بودن" دست نمی خوره
اینهم بخشی از تخیلات شماست و حقیقت ندارد، یک مرد ارزش خود را بطور روزمره و در نظر تکتک همگروهها، رقبا و رفقای خود بطور مداوم اثبات میکند و در صورت ناتوانی از این کار، بیاعتنا و تنها به گوشهای پرتاب خواهد شد. احترامی که میبینید ذرهذرهی آن بدست آمده و شایستگی برخورداری از آن به سختترین شکل ممکن اثبات شده.
Angela نوشته: زنان فقط منافع خودشون رو در نظر ندارند, برعکس زنها خیلی وقتها توی نقش مادر فداکار و از خودگذشته و دلسوز و مهربان فرو میرن و "منافع شخصی" شون رو فدای مردها می کنند.
زنهای زیادی هستند که منافع شخصی, موقعیت اجتماعی و حتی احساسات و لذت از سکس شون رو فدای مردها کردند, برای بیشتر زنها این موضوع پیش اومده و این باید تغییر کنه.
مثلا شما می دونید که اگه نوشته هاتون رو با این شدت حمله به زنان ننوشته بودید بیشتر زنهای این انجمن تصمیم می گرفتند از حقوق شما حمایت کنند و از منافعشون برای برابری چشم پوشی کنند و از اونها بگذرند ( الان این کار رو نمی کنند نه به این خاطر که احترام رو باارزش تر از حقیقت می دونند, چون شما رو فقط در حال محکوم کردن می بینند و این که حکم صادر کردن برای شما مهمتر از حقیقت هست ) کاری که "اکثر" مردان به سختی انجام میدن, مردها فقط به منافع و مشکلات گروه خودشون فکر می کنند و فقط اونها رو "جدی" می دونند.
این دیگر کاری بجز ردیف کردن جملهها پشت سرهم نیست، اینکه شما یک گزاره را بیان بکنید آنرا حقیقی یا درست نمیکند. من استدلالی در میان این سطور نمیبینم، به ما بگویید یک مادر سنتی با مادر شدن چه فداکاری خاصی انجام میدهد؟ از چه دارایی خود چشمپوشی میکند؟ چگونه امنیت و رفاه خود را به همان همسرش ترجیح میدهد؟ فداکاری برای حامل خزانهی ژنتیکی شما که هنر نیست بانوی گرامی، هرکس قادر و وادار به انجام آنست، اینکه ما همه چیز خود را با یک غریبه تقسیم بکنیم میشود فداکاری.
به اینها بیافزایید اندکی پرتاب توپ به زمین من و تغییر موضوع از بداخلاقی و فقدان وجود صداقت فکری در زنان به من و لحن من و ادبیات من را. اگر چیزی حقیقت دارد، و در نظر شما حقیقت آن اثبات شده است، باید به رغم تمام آدمهای عوضی که خود را مشوق و مروج آن جلوه میدهند به هر قیمتی که شده از آن دفاع بکنید و وجود چند آدم نخاله مثل من، شما را از بیان درستی آن و نیز پدافند از درستیهای آن دلسرد نکند، همانطورکه «شوالیهی نامرده» از وجود جانورانی همچون آندرا دورکین یا ولری سولانس در جنبش فمینیستی دلسرد نمیشود و «حقیقت» بخشی از آنرا مسکوت نمیگذارد، اینکه شما حاضر نیستید آنچه در نوشتههای من حقیقی مییابید را مطرح کرده از آن دفاع بکنید چیزی بجز اثبات ادعای پیشین من مبنی بر جنسیتی/درونگروهی بودن کل جهانبینی شما و تطابق خطی آن با منافع شخصی/گروهی خودتان نیست، که مشابه آنرا، فارغ از آنکه چقدر شما دوست دارید، در میان مردان پیدا نمیکنیم.
Angela نوشته: بله مرد هم قربانی سیستم اجتماعی بوده, ولی در رابطه متقابل با زن اون رو قربانی می کرده, که خوشبختانه این موضوع به سرعت داره تغییر می کنه
این ایراد زنان نیست که مردان پذیرای تغییر نبودند, یا خیلی بهشون خوش میگذشته یا می ترسیدند منافعشون به خطر بیفته... مردان انقلابی و مبارز با ذهن های خلاق و درخشان! وقتی به رابطه شون با زنها می رسند (به جز موارد انگشت شمار) امل و متحجر و تغییر ناپذیر میشن. چرا مردها بیشتر توی نقشهای جنسیتی شون می مونند تا زنها؟ برای زنهایی که خارج از نقشهای جنسیتی شون عمل می کنند فشار جامعه کم نیست.
همیشه هم شرایطی نبوده که زنها بتونند بین خودشون تصمیم بگیرند و عملی کنند. برای این موضوع باید حدی از حقوق اجتماعی و انسانی شناخته شده و پذیرفته میشده, وگرنه در گذشته های دورتر در برابر هر زن خواهان تغییری چندین مرد مخالف و مجازاتها و سرکوبهای شدید وجود داشته
همین الان هم در ایران در برابر زنان مردان سنتی و حکومت قرار دارند و نمی ذارن زنان تصمیماتی رو که بین خودشون گرفتند عملی کنند. به همین خاطر در مواردی نسبت به سالهای قبل پسرفت هم داشتیم.
در اینباره پیشتر به تفصیل نوشتهام، مردان اگر قدرتی را که شما مدعی آن هستید در اختیار داشتهاند، و اگر مقاومتی را که شما مدعی آن هستید نشان میدادهاند، چگونه تغییراتی که امروز در غرب شاهد آن هستیم رخ دادهاند؟
همین الان در ایران اکثریتی از زنها تصمیم نگرفتهاند که اشغال فضای عمومی و بریدن از مردهای بتا برای فراهم کردن وسایل آرامش و رفاه و شوهر کردن به دولت و آلفاسالاری بر نظم کنونی چیزها برتری دارد، چهار فمینیست حرفهای در بازداشت نمایندهی اکثریتی از زنان ایران نیستند. با این وجود باز هم میبینیم که در بخشهای «مدرن»تر جامعه گفتمان فمینیستی عمیقا غالب شده و در کمتر از دو دهه، همه چیز را تحت تاثیر خود قرار داده(از جمله آمار طلاق را). چنانکه پیشتر هم گفتهام بریدن زنها از سیستم سنتی نه بخاطر زورآمیز بودن آن و ناعادلانه بودنش، بلکه بخاطر یافتن گزینهای بهتر بود، و در هر جامعهای که به میزان مشخصی پیشرفت تکنولوژیک رسیده که در آن وابستگی زن به زور جسمانی/خلاقیت مرد قطع/کمتر شده، و کارها از اعمال مشقتبار فیزیکی بدل به اعمال تکراری، متشکل از فشردن چند دکمه و کشیدن چند اهرم شدهاند، مردان را به طور فلهای طلاق دادهاند، سیستمی که تا دیروز بخاطر دفاع از آن سینه چاک میدادند را یک شبه دیونمایی کردهاند و مردان مبهوت و گیج و گنگ را با حوضشان تنها گذاشتهاند.
Angela نوشته: خبری خوش باشه, شما نمی تونید باور کنید من نمی خوام تهدیدتون کنم نه؟!
من کاری ندارم که به نفع شماست, دلیلی هم نداره که کاری رو که به نفع شماست لزوما نخوام انجام بدم, برای من مهم اینه که به نفع زنهاست.
به نفع زنهاست که از نقش مادر فداکار حامی بیرون بیان و به خودشون فکر کنند و جدا بودن از مردها رو بپذیرند. این باعث میشه زنها به استقلال کامل و موفقیتهای بیشتر برسند. حداقل جوری که خودشون می خوان زندگی کنند نه برای مردها و به میل مردهایی که هیچ وقت راضی نمیشن.
البته در حرف خیلی از زنها این رو می دونند ولی در عمل موارد زیادی پیش میاد که خودشون رو فدا می کنند.
یه نگاه هم به دور و برتون بکنید. این همه زن که بیرون از خونه به اندازه مردها کار می کنند و خیلی وقتها مشکلات بیشتری رو تحمل می کنند, توی خونه هم مسوولیت کار خونه و بچه داری با اونهاست تا مرد بتونه استراحت کنه, تلویزیون ببینه و مطالعه کنه... باز هم این زنها مردها رو راضی نمی کنند و حتما میخوان بگن ما زنها رو جدی نمی گیریم و ما مردها هستیم که کارهای بزرگ رو انجام میدیم.
بله دقیقا همینست، همه چیز دربارهی نفع زنهاست، همواره بوده، و همواره نیز خواهد ماند. من و شما در اینباره که استقلال خوب است همنگریم، در اینباره که چرا خوب است و در نهایت به سود چه کسی پایان خواهد یافت اما باید کتابها نوشت، یا خیلی ساده به مردانی مراجعه کرد که قرنها با بهره از ثمرهی دسترنج همسرانشان زندگی کردهاند و وظیفهی دفاع، تغذیه، مسکن، پوشاک و نگهداری را به ایشان سپردهاند.