03-20-2013, 04:08 PM
undead_knight نوشته: man=مردشاید. یا نه گمان نکنم، Male در انگلیسی وجوه زیادی طبیعی دارد و معادل آن به گمانم میشود «نر». آن وجوه گنگی که اینجا لازم میشود را ندارد.
male=مرد بودگی
manhood=مردانگی
منظورت از واژه ها همین معادل های انگلیسی بود؟
و البته یک سری آنالیز دیگه هم داشتم.پدآفند از حقوق مردان ظاهرا مثل فمنیسم(منظورم فعلا ساختاری هست نه لزوما ایدولوژیک)دو دیدگاه غالب به حقوق مردان داره:
اولین مورد آنتی تز یا حداقل موازی فمنیسم لیبرال میتونه محسوب بشه،به این معنا که روی پایمال شدن حقوق قانونی،قضایی و سیاسی مردان میپردازه؟
دومین مورد در برابر فمنیسم رادیکال هست و به نابرابری های اجتماعی و فرهنگی که در حق مردان روا شده میپردازه؟
Man : مردی
Masculinity : مردبودگی
Being a(good, bad, anything)man: مردانگی
ببینید باز درحال جریانیابی هستید، که برآمده از نگاه فمینیستی به ماجراست، جریان اصلی و فرعی و ... به آن شکل معنا/وجود ندارد.. همه هستیم، و همه نیستیم. مرد بودن یک ایدئولوژی نیست(برخلاف فمینیسم)، و اغلب تاثیری بر دیگر باورهای ایدئولوژیک ما نمیگذارد(«آنارکوفمینیسم» و «آتهایسم +» و ...)، وضعیتی ما به مانند آدمهاییست که پرده از پیش رویشان افتاده و پشت صحنه را دیدهاند، نه کسانی که عینک تازهای گرفتهاند تا دنیا را بهتر (اما همچنان تنها از دریچهی آن عینک) ببینند. پس «شماری» از فعالان حقوق مردان به برطرف کردن تبعیضهای قانونی و سیاسی برآمده از فمینیسم راضی هستند، برخی از آنها اینرا کافی نمیدانند و نبرد را در عرصهای تهاجمی پیش گرفتهاند(نقد ایدئولوژی فمینیستی بجای نقد فقط دستاوردهای آن)، و برخی مثل من فمینیسم را تنها عارضهی مرض اصلی (بیولوژی زن و مرد) میدانند نه خود مشکل و ... فرق ما با فمینیستها اینست که خودمان را با یکدیگر در یک جبههی مشترک و «نبرد برای برادران مقدس» نمیبینیم، بله تا یک جایی شاید از هم حمایت بکنیم(مثلا در تقابل با فمینیسم)اما به محض آنکه دربارهی باقی چیزها مشغول به گفتگو میشویم اختلافها را به رسمیت میشناسیم و با صدای بلند دربارهی آنها گفتگو میکنیم، برخلاف فمینیستها به هیچ عنوان خواستار برگرفتن جایگاه پرسود و منفعت «قربانی» در جامعه نیستیم و میکوشیم تا جایی که ممکن است بجای شعارهای درونتهی به مطالعهی نظاممند سازوکار زندگی اجتماعی بپردازیم... اینست که میگویم «جنبش به آن شکل وجود ندارد»، عنایت ما بیشتر به تکتک افراد انسانی مذکر است، فارغ از اینکه اهدافمان چیست. ما تنها مجموعهای از افراد هستیم که تقریبا پیرامون تمام مسائل با هم اختلاف نظر داریم، از جمله چرایی مخالفتمان با فمینیسم(که بدیهیترین اصل به نظر میرسد).
پ.ن: به نظرم بخشی از این بحثها را پس از پایان به جستار «جداشده از حقوق مردان» انتقال بدهم.