03-09-2013, 10:13 AM
Mehrbod نوشته: که هر پسری که به دانشگاه رفته باشد به دروغ بیشرمانهیِ گزارهیِ بالا آگاه است.
مرد ایرانی برای ورود به دانشگاه «یک» سال وقت دارد، بعد از آن «باید» به خدمت سربازی(که رفتن آنرا به تمام مردان فمینیست جهت تقویت باورشان به این ایدئولوژی توصیه میکنم)برود و پس از آنهم به سختی قادر است آموختههای سابق را در کنکور بکار ببندد، این پسر همزمان باید با دخترانی که زودتر بالغ شدهاند، بطور عمومی در همه جای جهان درسخوانتر هستند و هرگز دلنگران خدمت سربازی نیستند برای رشتههای بالا رقابت بکند، و نیز عنایت داشته باشید که رشتههای آشغال به هیچ درد یک مرد نمیخورند، زنان میتوانند با «مدیریت صنایع غذایی» و «روانشناسی بالینی» بشوند «تحصیلکرده» و(دستکم)برخوردار از مقام اجتماعی بالاتر، مرد اما اگر مدرک «مدیریت بازرگانی» از دانشگاه آزاد واحد نخجوان داشته باشد نام آنرا نیاورد سنگینتر است. پس شما «فشار» بازار کار را دارید، فشار سربازی را دارید، فشار خانواده و جامعه و دوستان و .... به شدت بسیار بیشتری برای خواندن رشتههای بالاتر و ارزانتر و دهانپرکنتر و پرطرفدارتر هم هست، بعد از اتمام تحصیل نیز «فشار» مستقیم توقع جامعه، طرف مقابل و نرمهای اجتماعی برای تقبل تمام هزینههای شخص خودتان، و نیز کسی که با او ازدواج میکنید، و نیز بچههایی که در آن ازدواج تولید میشوند تا پایان عمر را هم دارید، اما در نظر دوست فمینیست ما اینها «فشار» معتبر نیستند، و ما، بیانصاف هستیم.
اما بدتر از این حرفهای بامزه، این چرندیاتیست که در غرب پیرامون «مزیت مردی» به هنگام بحث دربارهی تحصیلات/دستاوردها/درآمدها مطرح میشوند، و مهملتر از آنها را نمیتوان تصور کرد. من هرچه دارم درپی و بدلیل سالها تلاش و جانکندن سگی و پس از رقابت با صدها، هزاران و گاهی حتی میلیونها کاندیدای قدرتمند و بیرحم و هوشمند دیگر و غلبه بر ایشان به دست آوردهام، اکنون برای نگاه داشتن آن باید تا واپسین لحظهی زندگی بکوشم و با تمام توان جهت نباختن در بازی بیرحمی که برای جایگاههای مناسب در جامعه در جریان است و زنان «کاملا»، چه در شرق و چه در غرب با آن بیگانه هستند هماوردی بکنم، اگر مدرکی گرفتهام و از آن برای ترقی بهره بردهام، باید هر سال آنرا به روز بکنم و کاربردی بودن آنرا نیز در بازار برای صاحبکار خود به اثبات برسانم، اگر در رشتهای پس از سالها تحصیل دانشمند شدهام، باید همچنان سالها با درآمد بسیار اندک شاخصی بسیار بالا از تولید را ارائه بدهم و اگر خواستار باقی ماندن در این نبرد هستم، افزون بر خوب بودن و حرکت بیوقفه به سوی تعالی ِ بینقص باید گاهی بیرحم و سوء استفادهگر هم باشم، باید بتوانم میان رقابت و همکاری با همکارانم توازن برقرار کرده، همزمان از ضعفها و قدرتهایشان برای پیشرفت خودم بهره ببرم و باید، باید، باید... پس از اینهمه، یک فمینیست از در میآید و همینجور میگوید که «آهای، اینها که به دست آوردهای را چک کن، مزیت مردی هستند»...
در هپروت؛ چه یک قدم، چه صد قدم.
پ.ن: شخصا، تا به حال بجز حمالی مفت بخاطر مرد بودن چیزی به من ندادهاند. شما چطور؟
زنده باد زندگی!