12-12-2012, 06:10 PM
Russell نوشته: البته باز هم این به تعریف ما از اسلام هم برمیگردد.بنظر من مسلمان آزادیخواه و لیبرال نداریم،اسلام نامش تسلیم است و تمام تاریخش و احکامش مخالف فردیت و آزادی.آن مسلمانانی که سخن از دموکراسی هم میزنند تقریبا همه دنبال زورگویی اکثریت (یا حتی اقلیتی که خود را بدروغ اکثریت معرفی میکند) مسلمان به نامسلمان هستند.
کسی که احترام به فردیت و خرد و آزادی را در اندیشه اش جا داده باشد در دید من ،همزمان نمیتواند بدون تناقض مسلمان هم باشد.
به نگر آنچه داریوش گرامی در خط زیر گفتند یک راهکار پادشکننده بسیار خواستنی است، که ما بجای اینکه کوشش و انرژی خودمان را روی خردگرا کردن
بیشینگان بگذاریم، ساختار همبودین (اجتماعی) را بگونهای پی بریزیم که مسلمان بودن یا نبودن دیگران به آن آسیبی نرساند - ستپر بوده- یا هتا بهتر از آن، از این ورتندگی و گوناگونی باورها سود ببریم (=همبودِ پادشکننده)
Dariush نوشته: آن چه من به دنبالش هستم این است که اساسا مسلمان بودن و نبودن در فرآیندهای سیاسی و اجتماعی به کلی از موضوعیت خارج شود.
این سخن یک رویکردی سراسر دگرسان از "بیایید خردگرایی را بگسترانیم" است و همراستای آن پیش میرود.
.Unexpected places give you unexpected returns