10-06-2012, 03:02 PM
sonixax نوشته: فتح ۱۵جالب است من این آیه را پیشتر خوانده بودم اما گمان میکردم راجع به قیامت تحریر شده، به مانند سخن مسیح در انجیل متی که بیایمانان به التماس پیش او خواهند آمد و او «به آنان خواهم گفت شما را نمیشناسم، از من دور شوید ای بدکاران».. اکنون تفسیر آنرا خواندم و دیدم که نخیر، محمد پیرامون دزدیهای حدیبیه یا خیبر سخن میگفته:
چون به [قصد] گرفتن غنایم روانه شدید به زودى برجاىماندگان خواهند گفت بگذارید ما [هم] به دنبال شما بیاییم [این گونه] مىخواهند دستور خدا را دگرگون كنند بگو هرگز از پى ما نخواهید آمد آرى خدا از پیش در باره شما چنین فرموده پس به زودى خواهند گفت [نه] بلكه بر ما رشگ مىبرید [نه چنین است] بلكه جز اندكى درنمىیابند
نقل قول:متخلفان آماده طلب! هنگامى كه پیامبر صلّى اللّه علیه و اله از «حدیبیه» باز مىگشت به فرمان خدا مسلمانان شركت كننده در حدیبیه را بشارت به «فتح خیبر» داد و تصریح فرمود كه در این پیكار فقط آنها شركت كنند، و غنائم جنگى مخصوص آنهاست.
اما این دنیا پرستان ترسو همین كه از قرائن فهمیدند پیامبر صلّى اللّه علیه و اله در این جنگى كه در پیش دارد قطعا پیروز مىشود و غنائم فراوانى به دست سپاه اسلام خواهد افتاد، از فرصت استفاده كرده، خدمت پیامبر صلّى اللّه علیه و اله آمدند، و اجازه شركت در میدان «خیبر» خواستند! غافل از این كه آیات قرآن از قبل نازل شده بود، و سرّ آنها را فاش ساخته بود.
چنانكه در آیه مىخوانیم: «هنگامى كه شما براى به دست آوردن غنائمى حركت كنید متخلفان (حدیبیه) مىگویند: بگذارید ما هم در پى شما بیائیم» و در این جهاد شركت كنیم (سَیَقُولُ الْمُخَلَّفُونَ إِذَا انْطَلَقْتُمْ إِلى مَغانِمَ لِتَأْخُذُوها ذَرُونا نَتَّبِعْكُمْ). برگزیده تفسیر نمونه، ج4، ص: 476
قرآن در پاسخ این گروه سودجو و فرصت طلب مىگوید: «آنها مىخواهند كلام خدا را تغییر دهند» (یُرِیدُونَ أَنْ یُبَدِّلُوا كَلامَ اللَّهِ).
سپس مىافزاید: «به آنها بگو: شما هرگز نباید به دنبال ما بیائید» و حق ندارید در این میدان شركت كنید (قُلْ لَنْ تَتَّبِعُونا).
این سخنى نیست كه من از پیش خود بگویم «این گونه خداوند از قبل گفته (و ما را از آینده شما با خبر ساخته) است» (كَذلِكُمْ قالَ اللَّهُ مِنْ قَبْلُ).
خداوند دستور داده «غنائم خیبر» مخصوص «اهل حدیبیه» باشد و احدى با آنها در این امر شركت نكند! ولى این متخلفان بىشرم و پر ادعا، باز از میدان در نمىروند و شما را متهم به حسادت مىكنند «و به زودى مىگویند: (مطلب چنین نیست) بلكه شما نسبت به ما حسد مىورزید»! (فَسَیَقُولُونَ بَلْ تَحْسُدُونَنا).
و به این ترتیب آنها حتى بطور ضمنى پیامبر صلّى اللّه علیه و اله را تكذیب مىكنند، و ریشه منع آنها را از شركت در «غزوه خیبر» حسادت مىشمرند! قرآن در آخرین جمله مىگوید: «ولى آنها جز اندكى نمىفهمند»! (بَلْ كانُوا لا یَفْقَهُونَ إِلَّا قَلِیلًا).
آرى! ریشه تمام بدبختیهاى آنها جهل و نادانى و بىخبرى است كه همیشه دامنگیر آنها بوده است، جهل در مورد خداوند، و عدم معرفت مقام پیامبر صلّى اللّه علیه و اله و بىخبرى از سرنوشت انسانها، و عدم توجه به ناپایدارى ثروت دنیا.
زنده باد زندگی!