Anarchy نوشته: میلاد جان اونی که مسلمون باشه و به شریعت اسلامی عمل نکنه دیگه مسلمون نیست... پس اسلام گرا و مسلمون یکی هستن:e405:
نه آنارشی جان ، فرق است بین مسلمان و اسلامگرا .
مسلمان فقط مسلمان است و به دستورات و شریعت دینش عمل میکنه و میتونه تندرو هم باشه .
ولی اسلامگرا به کسی گفته میشه که از اسلام به عنوان ابزاری برای رسیدن به اهدافش استفاده میکنه .
مثلن کجای اسلام آمده که بروید با عملیات انتحاری بزنید باقی مسلمانان رو بکشید ؟! یا کجاش نوشته اگر در مبارزه علیه کفار زدید مسلمین دیگه رو هم سلاخی کردید ایرادی نداره ؟
پس طبیعتن شما نمیتونید یک اسلامگرا رو آدم کنید چون حتا اگر بفهمه اسلام چیز مزخرفیه (کما اینکه خیلی هاشون میدونند) دست ازش نمیکشه چون سود و منفعت شخصیش در اونه .
اسلامگرایی یک نوع ایدئولوژی سیاسی هستش و بسیار خطرناک ، ولی اسلام به تنهایی فقط و فقط یک دینه که اتفاقن بدترینشون هم هست و ابزاری بسیار قدرتمند در دست اسلامگرایان .
Dariush نوشته: شما فکر میکنید اگر دست همان مسحیان اروپایی را باز بگذارید چه میشود؟ذهنی که اسید پاشی را میپذیرد، ربطی به اسلام و مسیحیت ندارد.سخن من این است که اکنون دیگر یک فرزانه بخواهد علیه اسلام باشد، در واقع علیه عوام است و دارد با عوام میجنگد.روشنفکرترین و بزرگترین دانشمند اسلامی الان کیست؟روزگاری بود که افرادی چون ملاصدرا و سهروردی وجود داشتند.اما الان اگر من و شما بخواهیم به منطق کسی پاسخ بگوییم باید با افرادی چون قرائتی و جنتی همکلام شویم.آنگاه باید پرسید که چگونه میتوان چیزی را نفی کرد و جزئی از آن نشد؟
آنچه امروز میتواند از جنایتها و پلیدی هایی که بر اساس دستورات اسلامی در ایران رخ میدهد را کنترل کند، یک سازو کار زورمند و قهرآمیز از نوعی که در غرب فراهم آمده است و گرنه روشنگری و اسلام زدایی، بیش از این صرفا سر را به دیوار کوفتن است.
مسیحیان اروپا ماهیتشان و دکترینشان شر است ولی دستشان را باز بگذاریم هم قدرتی برایشان نمانده و نفسی ندارند.سالها روشنگری نفسی برایشان نگذاشته و در باطن بسیار ضعیف و درمانده هستند و کارهاشان بیشتر سر و صداست.ما نمیخواهیم قرائتی بیدین کنیم که،قرائتی و جنتی بهتر از من و شما میدانند داستان کجای کار است،هدف ما جوانانی هستند که دنبال دانستن حقیقت هستند و جز زباله هاس اسلامی چیزی جلوی دستشان نیست.
من با نگاه شما با میزان تاثیر گذاری کوبیدن اسلام مخالفم،واکنش دفاعی اولیه هم طبیعیست.بعد هم ما اگر دنبال ایرانی شاداب و همراه با دموکراسی هستیم چاره ای نداریم.گزینه دیگر اینست که ایران را به امان خود رها کنیم.من نمیگویم لزوما تصمیم همه باید ماندن و جنگدین باشد،ولی حقیقت اینست که این یک دو راهیست و راه سومی هم نیست.
Anarchy نوشته: خب به نظر میرسه تفاوت در تحیلیل شرایط موجود جامعه ایران هست...به نظر من هنوز آنچنان غربالی رخ نداده و تازه شروع کار هست!! مگر چند سال هست که این فضای مجازی در اختیار همه قرار گرفته؟ پیش از این به واقع ابزاری برای آگاهی وجود نداشت...مگر اینکه شخصی از روی بخت و اقبالی کتابی در نقد اسلام گیر میاورد...
وانگهی حداقل در مورد خودم، تفکر امروز من دقیقا محصول همین اسلام ستیزی هست...اگر من این اسلام ستیزی رو ندیده بودم، شاید هنوز مسلمان نیمه معتقدی بودم و در کار ماله کشی اسلامی سخت مشغول بودم و خط قرمزهای اسلامی رو حفظ میکردم...
آنارشی گرامی
تا آنجا که بخواهیم سعی کنیم به آنها رعایت اصول مدنیت و همزیستی را به روشهای مختلف بیاموزیم، کاملا درست است اما اگر دعوا و جدل بر سر عقیده های آسمانی شان به نظرم چندان معقول نیستند.ما میدانیم که اکثریت عظیم مسلمانهای ایرانی، انسانهایی مدنی و شریف و بی آزار هستند که کاری به کار کسی نداشته و از اسلام حداکثر در حد همان نماز و عاشورا و ... را میدانند.آنچه ما نیازمندش هستیم این است که نفوذ آخوندها و تمامیت خواهان را بر این افراد برچینیم و آنهم صرفا با زور شدنی است.
خوب زور را چه کسی قرار است تامین کند؟
میشود یک دیکتاتوری غیر اسلامی دیگر خودش،اگر هم دموکراسی قرار است باشد باید اسلام یا نابود شود یا به یک چیز کاملا غیر سیاسی تبدیل بشود و کاملا تغییر ماهیت دهد.وگرنه دیدیم که در مصر باز زور اینهمه اسلامگرایان را کوبیدند تا یک مفری برای آزادی پیدا شد اسلامگرایان ریختند بیرون.
sonixax نوشته: نه آنارشی جان ، فرق است بین مسلمان و اسلامگرا .
مسلمان فقط مسلمان است و به دستورات و شریعت دینش عمل میکنه و میتونه تندرو هم باشه .
ولی اسلامگرا به کسی گفته میشه که از اسلام به عنوان ابزاری برای رسیدن به اهدافش استفاده میکنه .
مثلن کجای اسلام آمده که بروید با عملیات انتحاری بزنید باقی مسلمانان رو بکشید ؟! یا کجاش نوشته اگر در مبارزه علیه کفار زدید مسلمین دیگه رو هم سلاخی کردید ایرادی نداره ؟
پس طبیعتن شما نمیتونید یک اسلامگرا رو آدم کنید چون حتا اگر بفهمه اسلام چیز مزخرفیه (کما اینکه خیلی هاشون میدونند) دست ازش نمیکشه چون سود و منفعت شخصیش در اونه .
اسلامگرایی یک نوع ایدئولوژی سیاسی هستش و بسیار خطرناک ، ولی اسلام به تنهایی فقط و فقط یک دینه که اتفاقن بدترینشون هم هست و ابزاری بسیار قدرتمند در دست اسلامگرایان .
به نظر من اینها یه طیف هستن از 0 تا 100 !! مسلمان 0 میشه بی آزار در حد نماز و روزه خون، 100 میشه اونی که عملیات انتحاری میکنه و آدم میکشه...در کل همشون مسلمون هستن !! البته متوجه منظورت هستم...منم با مسلمون بین 0 تا 50 مشکلی ندارم
اما 50 به بالا دیگه خطرناک میشه...
اسلام به طور کل از بدو حیاتش تا الان خیلی تغییر کرده و تفکرات مختلفی بهش اضافه شده و مکاتب سیاسی و تحولات تاریخی روش اثر گذاشته ولی هنوز به مجموعه همه اونها میگن اسلام و به مجموعه معتقدینش هم میگن مسلمان...
Dariush نوشته: آنارشی گرامی
تا آنجا که بخواهیم سعی کنیم به آنها رعایت اصول مدنیت و همزیستی را به روشهای مختلف بیاموزیم، کاملا درست است اما اگر دعوا و جدل بر سر عقیده های آسمانی شان به نظرم چندان معقول نیستند.ما میدانیم که اکثریت عظیم مسلمانهای ایرانی، انسانهایی مدنی و شریف و بی آزار هستند که کاری به کار کسی نداشته و از اسلام حداکثر در حد همان نماز و عاشورا و ... را میدانند.آنچه ما نیازمندش هستیم این است که نفوذ آخوندها و تمامیت خواهان را بر این افراد برچینیم و آنهم صرفا با زور شدنی است.
حقیقتش من آماری ندیدم در این زمینه که بگیم اکثریت، البته به لحاظ مدنیت خب ما از کشورهایی مثل عربستان و پاکستان و حتی مصر هم جلوتریم، اما مساله اینجاست که گاهی همون قشر آروم و بی آزار رو هم این حکومت با قلقلک دادن مقدسات اسلامیشون در راستای خواسته های و اهداف سیاسیشون تبدیل به حامی یا سیاهی لشکر خودشون میکنه و کرده...
پس فعلا ما که امکان وارد کردن زور به آخونده ها رو نداریم و چنین زوری فقط دست قدرت های غربی هست...کاری که ما میتونیم بکنیم همونی هست که آقا میگه، یعنی جنگ نرم
Russell نوشته: مسیحیان اروپا ماهیتشان و دکترینشان شر است ولی دستشان را باز بگذاریم هم قدرتی برایشان نمانده و نفسی ندارند.سالها روشنگری نفسی برایشان نگذاشته و در باطن بسیار ضعیف و درمانده هستند و کارهاشان بیشتر سر و صداست.ما نمیخواهیم قرائتی بیدین کنیم که،قرائتی و جنتی بهتر از من و شما میدانند داستان کجای کار است،هدف ما جوانانی هستند که دنبال دانستن حقیقت هستند و جز زباله هاس اسلامی چیزی جلوی دستشان نیست.
من با نگاه شما با میزان تاثیر گذاری کوبیدن اسلام مخالفم،واکنش دفاعی اولیه هم طبیعیست.بعد هم ما اگر دنبال ایرانی شاداب و همراه با دموکراسی هستیم چاره ای نداریم.گزینه دیگر اینست که ایران را به امان خود رها کنیم.من نمیگویم لزوما تصمیم همه باید ماندن و جنگدین باشد،ولی حقیقت اینست که این یک دو راهیست و راه سومی هم نیست.
در مورد مسیحیان اروپایی با شما هم عقیده نیستم.مطمئنم در نبود زور، آنها هم بی پروا شده و رو به تهییج احساسات عوام آورده و اندک اندک برای قرون وسطی 2 خیز برمیدارند!من این پتانسیل را در مسیحیت غرب میبینم.
برای آن جوانی که خواستار حقیقت است، هیچ بحثی نیست ولی وقتی من بخواهم به زور اندیشه های یک شخص را اسلام پاکسازی کنم، میشود سفاهت!
خوب میدانیم که جامعه مسلمانان ایرانی با جامعه مسلمانان مصر و پاکستان خیلی فرق دارد.اسلامی که در میان اکثریت عظیم ایرانی رواج دارد یک اسلام فردی است و آن اسلام افراطی در دست اقلیتی کنشگر است که یا ازا احساسات مسلمانان به نفع خود بهره میبرد و یا آنقدر ذوب شده است که دیگر قابل تجزیه نیست.خب روشنگری روی آنها هیچ تاثیری ندارد و فقط با زور باید آنها را در بند کرد.
سخن من بر سر مبارزه و یا رفتن نیست.سخن من این است که عوام را عوامانه زیستن بایسته است و بخش عظیمی از عوامگرایی همانا دین است.
Anarchy نوشته: حقیقتش من آماری ندیدم در این زمینه که بگیم اکثریت، البته به لحاظ مدنیت خب ما از کشورهایی مثل عربستان و پاکستان و حتی مصر هم جلوتریم، اما مساله اینجاست که گاهی همون قشر آروم و بی آزار رو هم این حکومت با قلقلک دادن مقدسات اسلامیشون در راستای خواسته های و اهداف سیاسیشون تبدیل به حامی یا سیاهی لشکر خودشون میکنه و کرده...
پس فعلا ما که امکان وارد کردن زور به آخونده ها رو نداریم و چنین زوری فقط دست قدرت های غربی هست...کاری که ما میتونیم بکنیم همونی هست که آقا میگه، یعنی جنگ نرم
آنارشی عزیز،
آن قشر بی آزار و مدنی مسلمان، تا ابد وجود خواهند داشت.آن قشر موج سوار هم همیشه خواهد بود.آنچه ما نیازمندش هستیم، این است که آن قشر بی آزار را از تاثیرات این قشر موج سوار مصون بداریم.این شدنی نیست جز :
1-فراهم کردن سازوکاری زورمند علیه ایجاد هیجانات مذهبی در جامعه
2-ایجاد یک درکِ حداقلیِ لزوم باور به سودمندی سکولاریسم برای همه و در همه گروه های جامعه.در این مورد حرف زیاد هست که خواهم گفت.
3-ایجاد فضایی که در آن همزیستی میان مسلمانان و کافران ممکن باشد.این گزینه مورد تاکید من است و در این راه کفار باید قدری پیشگام تر باشند.خیلی اوقات دیده ام که همین مسلمانان آرام از بودن در یک جمع و محفل روشنفکرانه ضددین هراس دارند به دلیل اینکه احتمالا مورد تمسخر و استهزا قرار خواهد گرفت.نباید چنین باشد.نباید فکر کنند که ما میخواهیم دینشان را از آنها بگیریم بلکه باید بدانند که تغییر دینشان به اختیار خودشان است و کسی کاری به آن ندارد و اگر سوالی در این مورد دارد سعی خواهیم کرد اورا راهنمایی کنیم اما گفتگو در باب مدنیت و زندگی جمعی مسالمت آمیز گفتگویی باز است و او باید بداند که نباید جامعه را مشمول قوانین دینی خود بداند.
Dariush نوشته: در مورد مسیحیان اروپایی با شما هم عقیده نیستم.مطمئنم در نبود زور، آنها هم بی پروا شده و رو به تهییج احساسات عوام آورده و اندک اندک برای قرون وسطی 2 خیز برمیدارند!من این پتانسیل را در مسیحیت غرب میبینم.
برای آن جوانی که خواستار حقیقت است، هیچ بحثی نیست ولی وقتی من بخواهم به زور اندیشه های یک شخص را اسلام پاکسازی کنم، میشود سفاهت!
خوب میدانیم که جامعه مسلمانان ایرانی با جامعه مسلمانان مصر و پاکستان خیلی فرق دارد.اسلامی که در میان اکثریت عظیم ایرانی رواج دارد یک اسلام فردی است و آن اسلام افراطی در دست اقلیتی کنشگر است که یا ازا احساسات مسلمانان به نفع خود بهره میبرد و یا آنقدر ذوب شده است که دیگر قابل تجزیه نیست.خب روشنگری روی آنها هیچ تاثیری ندارد و فقط با زور باید آنها را در بند کرد.
سخن من بر سر مبارزه و یا رفتن نیست.سخن من این است که عوام را عوامانه زیستن بایسته است و بخش عظیمی از عوامگرایی همانا دین است.
مساله پروای مسیحیت غرب نیست،مساله اینست که رمقی برایش نمانده از بس کوفته شده،آبی ریخته شده که برگشتنی نیست.ممکن است خرافات دیگری شکل بگیرد ولی مسیحیت در اروپا کارش تمام است.
اشتباه نکنید،قرار نیست متعصبین مذهبی را قانع کنیم.مساله نمایان شدن پوچی دستشان در ملا عام و تحقیر و تمسخر بخاطر آنست.مساله اصلی در یک دموکراسی هم همان عوام و مطلع بودنشان در حد ممکن است.
اسلام هم در ذات خود شدیدا سیاسیست حالا وضع ما از پاکستان بهتر است واقعیت این مساله را عوض نمیکند،فقط کمی رقیقترش میکند.
Anarchy نوشته: به نظر من اینها یه طیف هستن از 0 تا 100 !! مسلمان 0 میشه بی آزار در حد نماز و روزه خون، 100 میشه اونی که عملیات انتحاری میکنه و آدم میکشه...در کل همشون مسلمون هستن !! البته متوجه منظورت هستم...منم با مسلمون بین 0 تا 50 مشکلی ندارم اما 50 به بالا دیگه خطرناک میشه...
خوب مساله اینجاست که یک اسلامگرا میتونه اصلن مسلمان نباشه !