من تصور میکنم این آخوندها به جای مرجعِ تقلید شدن، با این فانتزیهایی که دارند میرفتند در یکی از این شرکتهایِ تولیدِ فیلمهای پورن ایدههای خود را ارائه میکردند هم موفقتر بودند و هم مفیدتر
من نوجوانب هستم 16ساله برای دوری از گناه می خواهم به ازدواج موقت روی بیارم آیا این کار صحیح است یا نه
پاسخ:
به نام خدا
پرسشگر گرامی با سلام و سپاس از ارتباطتان با مركز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
به نظر آیت الله مکارم، ازدواج موقت نوعی ازدواج است و چنانچه ازدواج موقت به خاطر ضرورت باشد، و به خاطرهوسرانی نباشد، ثواب دارد، اما اگر ازدواج موقت به خاطر عیاشی و هوسرانی باشد، نه تنها ثواب ندارد بلکه احتیاط واجب. آن است که از ازدواج موقت خود داری شود(1)
لیکن توصیه ما به شما آن است که این فکر ها را را از خود دور کنید، و مصلحت شما در این سن آن است که دنبال درس و مسائل علمی و فکر کردن به مسائل آینده زندگی باشید و برای زندگی خوب و تأمین سعادت آینده خود تلاش کنید.
اگر شما از حالا دنبال مسائل صیغه و امور جنسی باشید، با لذت های زود گذر؛ عمر خود را تباه و آینده خود را خراب می کنید.
در هرصورت سعی کنید به این مسائل فکر نکنید. و از دیدن عکس یا فیلم های تحریک کننده و نیز نگاه به نامحرم ویا ارتباط با نامحرم خودداری کنید تا فکر شما به این مسائل منحرف نشود.
پی نوشت:
آیت الله مکارم، مسائل کثیر الابتلا ،مسئله 96. و سؤال تلفنی به شماره (7840001-0251) از دفتر آیت الله مکارم
نقل قول:(ترجمه حدیث):
من در حالی که پسربچهای 10 سال و چند ماهه بودم در صحرا سخنانی را بالای سرم احساس کردم که مردی به مرد دیگر میگفت "آیا او همان است؟"
مرد گفت: بله.
پس با صورتی که هرگز در هیچ مخلوقی ندیده بودم و حالتی که هرگز نیافته بودم و جامهای که بر تن کسی هرگز ندیده بودم در حالی که راه میرفتند نزد من آمدند تا اینکه هر کدامشان یکی از بازوانم را گرفتند بدون اینکه احساس لمس کردن را داشته باشم، پس یکی گفت:
او را بخوابان، مرا صاف خواباندند.
به همراهش گفت:
سینهاش را بشکاف، یکی از آن دو بالای سینهام قرار گرفت، بدون اینکه دردی را احساس کنم و یا خونی را ببینم آن را شکافت و به او گفت:
غل و غش و حسودی را خارج کن، پس چیزی مانند خون لخته شده پس از خارج کردن آن را گرفت، پرت کرد و گفت "مهربانی و دلسوزی را داخل کن". چیزی که خارج کرد مانند نقره بود....
إنی لفی الصحراء ابن عشر سنین و أشهر و إذا بكلام فوق رأسی و إذا رجل یقول لرجل:
أهو هو ؟
قال: نعم. فاستقبلانی بوجوه لم أرها قط و أرواح لم أجدها من خلق قط و ثیاب لم أرها على أحد قط؛ فأقبلا إلی یمشیان، حتى أخذ كل واحد منهما بعضدی، لاأجد لأحدهما مسا، فقال أحدهما لصاحبه:
أضجعه؛ فأضجعجانی بلا قصر و لا هصر .
فقال أحدهما لصاحبه: افلق صدره؛ فهوى أحدهما إلى صدری ففلقه فیما أرى بلا دم و لا وجع، فقال له:
أخرج الغل و الحسد، فأخرج شیئا كهیئه العلقه، ثم نبذها فطرحها؛ فقال له:
أدخل الرأفه و الرحمه، فإذا مثل الذی أخرج، شبه الفضه، ثم هز إبهام رجلی الیمنى فقال: اغد و اسلم؛ فرجعت بها اغدو، رقه على الصغیر و رحمه للكبیر. (مسند احمد ابن حنبل/ مسند الانصار / حدیث محمد ابن ابی کعب عن ابیه)
اما حدیث بعدی
رسول الله (ص) فرمود: من در مکه بودم که سقف خانهام شکافته شده، پس جبرئیل سینهام را شکافت، با آب زمرم شست؛ سپس با تشتی از جنس طلا که پر از حکمت معرفت بود آمد و درون سینهام خالی کرد سپس ظرف را گذاشت و مرا به آسمان دنیا برد، پس هنگامی که به آسمان دنیا رسیدم؛ جبرئیل به خزانه دار آسمان گفت که باز کن، او گفت: کیست؟
گفت: جبرئیل.
خزانه دار گفت: آیا کسی با توست؟ گفت "بله، محمد با من است ....
ان رسول الله (ص) قال: فرج عن سقف بیتی و انا بمكه، فنزل جبریل ففرج صدری، ثم غسله بماء زمزم، ثم جاء بطست من ذهب ممتلئ حكمه و هیمانا، فأفرغه فی صدری؛ ثم أطبقه، ثم أخذ بیدی فعرج بی هلى السماء الدنیا، فلما جئت الى السماء الدنیا قال جبریل لخازن السماء افتح، قال من هذا؟
قال: هذا جبریل.
قال هل معک احد؟ قال نعم معی محمد، فقال.... (صحیح بخاری/کتاب الصلاه/ باب کیف فرضت الصلاه فی الاسراء)
الله توی دم و دستگاهش پزشک مجرب زیاد داره ها:))
مسلمین عزیز هم من بعد به جای پول دادن به دکتر برن نوبت بگیرن مطب جبرئیل:)))
امام ده علامت دارد از جمله آنها ختنه شده بدنیا می آید!، با پا وبراحتی متولد میشود!، جنب نمیشود!، اگر بخوابد قلبش بیدار است، چشمش میخوابد ولی قلبش بیدار است!، همانطور که از جلو میبیند از عقب هم میبیند! ـ
'یولد مطهرا مختونا و لا یجنب و تنام عینه و لا ینام قلبه و یری من خلفه کما یری من امامه' ـ ( منبع : اصول کافی جلد یک ص 319 کتاب حجه باب موالید الائمه )
میگم این موضوع در فقه شیعه وجود داره و توسط اکثریت فقها تایید میشه؟
.....؟؟؟
نقل قول:به حلال کردن و یا حلال کردن استمتاع از کنیز خود برای دیگری و یا ازدواج زن سه طلاقه با مردی غیر از شوهر سابقش را تحلیل میگویند.
نقل قول: مولا میتواند جهت آمیزش یا سایر استمتاعات، کنیز خود را برای دیگری حلال کند. به مولا مُحَلِّل و به کنیز مُحلَّلَه گفته میشود.
نقل قول:در مقدار و چگونگی انتفاع از مُحلَّله باید بر چارچوب مفاد لفظ یا قرائن حالیِ بیانگرِ مفاد لفظ، بسنده شود. بنابر این اگر مولا بوسیدن را تحلیل کرده است باید بر همان مقدار اکتفا شود؛ ولی اگر آمیزش را تحلیل کرده است، کمتر از آن از انواع استمتاعات نیز حلال خواهد بود.
محلَّله مستحقّ نفقه نیست. در تحلیل، تعیین مدّت و ذکر مهر، شرط نیست. برخی قدما تعیین مدّت را لازم دانستهاند.
فرزندی که از این طریق متولّد میشود در صورتی که شرط حُرّیت او شده باشد ـ و بنابر مشهور در صورت عدم اشتراط نیز ـ محکوم به حرّیت است.
توضیح بیشتر:
تحلیل - ویکی فقه