دفترچه

نسخه‌ی کامل: همه چیز درباره جنبش سبز و وقایع سال 88
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18
مصداق بارز گم کردن سوراخ دعا:اپوزیسیونی که آرزوش به جای اعدام خامنه ای،اعدام موسویه(اگر اعدام رو درست بدونیم) :))
kourosh_bikhoda نوشته: خیر منم به همین خاطر جزو تحریمی ها بودم. اومدن موسوی برابر بود با اومدن خاتمی و عقب انداختن حرکت ایران برای مدت 8 سال و به بازی گرفتن جهان برای مدت 8 سال و خریدن زمان. ولی همونطور که گفتم من بعد از جریان حصر حالا هوادار این دعوای موسوی و خامنه ای هستم هرچند که موسوی به دنبال 8 ماده ای حضرت امامه! این دعوا اگر پیروز بشه، یعنی جنبش سبز پیروز بشه، به همون میزان پیروزیش جبهه خامنه ای رو ضعیف کرده و این به نفعِ آزادیه و یه گام رو به جلو هست. این چیزیه که تو و میلاد ازش غافل هستید.

کوروش جان بزرگترین اشتباه شما اینه که فکر میکنید اصلن بین خامنه ای و موسوی دعوایی وجود داره و بعد از اون نتیجه میگیرید تضعیف موقعیت خامنه ای رو!
اصلن دعوایی وجود نداره. ما در جمهوری اسلامی به طور کلی دو جناح مختلف داریم که هر دوی این دو جناح اهداف و خواستشون یکیه ولی مسیری که انتخاب کرده اند برای کنترل جامعه فرق میکنه.
جناح اصلاح طلب هرگز نمیتونه با صلاح طلبی بچه بسیجی ها و سپاهی ها و خر حزب اللهی ها رو کنترل کنه پس برای کنترل اونها امثال مموتی و جلیلی و خامنه ای و ... لازمه. از اون طرف دار و دسته خامنه ای و سپاهی هام عمرن نمیتونند اینهایی که قر و فرشون زیاده و مدرن تر هستند رو کنترل کنه پس اونجا خاتمی و رسمنجانی و ... لازمه.
خیلی خیلی ساده انگاریه که ما فکر کنیم حکومت دچار یک دعوای داخلی هستش و کماکان هم پابرجاست!!!!! دست کم میدونیم این دعوای داخلی از دوران رسمنجانی هست و با اومدن خاتمی شدت بیشتری گرفت و در دوره احمدی نژاد به اوج خودش رسید ولی هنوز این حکومت ککش هم نگزیده!!!! پس اجالتن تمام این دعواهایی که میبینید دعوای زرگری هستند.

خاطر مبارک باشه سر آخرین انتخابات که منجر به انتصاب روحانی شد همه میگفتند حکومت کم آورده و میخواد جلوی مردم کوتاه بیاد و تقلب نمیکنه و از این مدل حرفها. ولی حقیقت چی بود ؟
حکومت نه از جانب مردم و اوضاع داخلی بلکه از بابت تحریمهای خارجی کم آورده بود. پس نیاز داشت که با غرب مصالحه بکنه (که کرده و داره میکنه) از اون طرف هم باید نمایش دعوای بین گرگها رو هم ادامه میداد پس با انتصاب روحانی در حقیقت با یک تیر دو نشون زده.
از این طرف هم داریم میبینیم شرایط داخلی وضعیت بهتری پیدا نکردند و فقط در سیاست خارجی اوضاع ایران بهتر شده اون هم فقط و فقط سر مسایل هسته ای و تحریمهایی که به خاطرشون وضع شده بود نه جاهای دیگه. با این تفاوت که این بار مردم در مقابل مشکلاتی که درست نشدند و کماکان پابرجا هستند سکوت کردند.

موسوی هم در خوشبینانه ترین حالت یک مهره سوخته و قربانی این سیاست دعوای زرگری هستش و امروز روز هم به خوبی روشنه که هدایت پس مانده بسیار کوچک جنبش سبز دستِ موسوی و کروبی نیست که بخوایم اسمش رو بذاریم جنگ بین جنبش سبز و خامنه ای!
جنبش سبز هم عملن نابود شده و حرف زدن از پیروزی جنبش سبز بیشتر شبیه شوخی میمونه تا واقعیت. مثل این میمونه که شما توقع داشته باشید یک بکسر که مرگ مغزی شده بره توی مسابقات جهانی قهرمان هم بشه!!!!
undead_knight نوشته: مصداق بارز گم کردن سوراخ دعا:اپوزیسیونی که آرزوش به جای اعدام خامنه،اعدام موسویه(اگر اعدام رو درست بدونیم) :))

ما که اینجا در مورد بدیهیات حرف نمیزنیم!
sonixax نوشته: ما که اینجا در مورد بدیهیات حرف نمیزنیم!
نه گویا سر بدیهیات هم اختلافه:))
undead_knight نوشته: نه گویا سر بدیهیات هم اختلافه:))

بستگی به خرد طرف مقابل داره :e405:
kourosh_bikhoda نوشته: یعنی جنبش سبز پیروز بشه، به همون میزان پیروزیش جبهه خامنه ای رو ضعیف کرده و این به نفعِ آزادیه و یه گام رو به جلو هست. این چیزیه که تو و میلاد ازش غافل هستید.
جبهه خمینی که ۱۰۰% بیشتر قاتل و جنایت کار هست! مشکل شما این هست که فکر میکنی‌ اصلاح طلب‌ها آدم‌های خوبی‌ هستند! خامنه‌ای جنایت کار درست ، ولی‌ زمانی‌ که طرف دیگر دعوا سر کار بوده است در عرض ۴ روز به اندازه چند برابر کّل دورهٔ خامنه‌ای تا کنون اینها آدم کشتند!



kourosh_bikhoda نوشته: موسوی چه مجرم باشه چه بی گناه آمر اون قضایا نبوده
شما از کجا میدونی‌ نبوده؟ من اطلاعات ندارم که موسوی شخصا دستور قتل داده باشه ، ولی‌ اطلاعات بسیاری است که مجری بوده و در روند جنایت نقش داشته ، فقط اطلاع داشتن نیست ، دستور اصلی‌ هم خمینی داده ، اگه با این منطق شما پیش بریم لاجوردی هم مامور خمینی بده و آمر نبوده!
kourosh_bikhoda نوشته: بعله خب موسوی دعوت به سکوت میکرد چون اهل همین نظامه. موسوی که مثل ما هدفش براندازی این گنداب نبود و نیست. ولی چه اشکالی پیش میاد اگر از این ظرفیت برای ضعیف تر کردن نظام استفاده کنیم ما؟ فکر میکنید تمام اونهایی که در خیابان ها بودند در سال 88، همه برانداز بودند؟ عده ی زیادیشون آدمهای حکومتی و فرزندانشون بودند دیگه. رفته رفته هم به جایی رسید که دیدید عکس نجس خامنه ای رو در روز روشن در خیابان انداختن زیر پا یا پرچم الله نشان رو آتش زدند. چنین چیزهایی از نظر شما پیشرفت و رو به جلو نیست؟ دفعه بعد اگر آشوب بشه این مرحله رو گذر کرده و به مراحل بعدی میرسه. این حداقلِِ فوائد جنبش 88 هست.
خب وقتی دعوت بی‌سابقه به تظاهرات هم کرد اهل همین نظام بود، تعداد جمعیتی هم که اومد تنها باید اونرو امیدوارتر می‌کرد به درخواست مطالبات تعریفی خودش (که حذف نظام نبود)، نه اینکه بگه برگردید.
خب چه شد؟ جز این حرکت به مرحله‌یِ بعدی خشنتر شدن تظاهرات (با توجه به سرکوب ج.ا بود؟). اینهم هر زمان بود اتفاق می‌افتاد. جنبش سبز باعث مشروعیت زدایی بیشتر از خامنه‌ای شد (که اونهم بیشتر اشتباه خامنه‌ای تا دستآورد استراتژیک و خردمندانه‌یِ جنبش) و نه این نتایجی که تو می‌گیری را نمی‌دهد کوروش جان. بنظر من از فواید رنگارنگی که جزو دستآورد‌هایِ جنبش سبز قطار می‌کنند بیشتر خودفریبی هست. ما در جایی هستیم که سرنوشت در نبرد مسلحانه مثل سوریه جلوی چشممون هست و می‌دانیم این‌ها چه جانورانی هستند و از طرف دیگر راهکاری برای مقابله نداریم یا حداقل اتحاد رو بین مخالفان نمی‌بینیم.
حقیقتش این هست که ما اصلا مهره‌ای دربازی نداریم و تنها داریم تظاهر می‌کنیم که اصلا اثری داریم و تازه درباره‌یِ اعتلاف کردن یا نکردن با موسوی بحث می‌کنیم.
sonixax نوشته: از این طرف هم داریم میبینیم شرایط داخلی وضعیت بهتری پیدا نکردند و فقط در سیاست خارجی اوضاع ایران بهتر شده اون هم فقط و فقط سر مسایل هسته ای و تحریمهایی که به خاطرشون وضع شده بود نه جاهای دیگه. با این تفاوت که این بار مردم در مقابل مشکلاتی که درست نشدند و کماکان پابرجا هستند سکوت کردند.
این تئوری های توطئه که اینجا برای من بازگو کردی میلادجان همه جا هست. در همه کشورها میتونی همینو بگی و بشینی کنار آبجوتو بخوری و حال کنی که عجب تفسیری کردم :e057
مهم اینه که تئوری تو بتونه شرایط موجود رو توضیح بده. من منکر این نیستم که حکومت نیاز به ترمیم وجهه خودش در جهان داشته ولی چیزی که بازم ازش غافلی اینه که شرایط داخلی بی ارتباط با سیاست خارجی نیست. چرا که هرگاه اوضاع ج.ا در دنیا خراب شده، در داخل هم نارضایتی بالا رفته (چند سال پیش یک بررسی میدانی در غرب منتشر شد که میگفتند مردم ایران امریکادوست ترین مردم خاورمیانه هستند). از طرف دیگه تیمی که با صورت خندان میان مثل خاتمی و همین ظریف که مثل هنرپیشه ها همش داره نقش بازی میکنه جلوی دوربین، تیمی باید باشند میانه رو تا ظرفیت برقراری ارتباط مثبت با دنیا رو داشته باشند. سیاستمدرانی با این مختصات، نه باید و نه میتوانند در داخل کشور عبوس و اخمو باشند. بنابر این تغییر موضع خارجی ناچار به تغییر سیاست های داخلی هم می انجامه. این از این.

ولی در مورد تئوری توطئه مورد علاقت، خیلی مایلم بدونم که دعواهای ظاهری و واضح حکومت رو چرا باید نادیده بگیریم؟ در هر دسته ای نظرات مختلف وجود داره حالا این که یک دولت و یه حکومته و صحبت سر قدرت و ثروت کلانیه که باور به این دعواها رو منطقی ترم میکنه! مگه در زمان محمد بن عبدلله مرتبط بین طایفه اسلام دلخویر پیش نمیومد و محمد ریش سفیدی نمیکرد؟ مگه بعد از او طایفه دزدها به جان هم نیفتادند؟ تا همین الانشم زد و خورد هوادارای علی و عمر روبروی هم لشکر کشی میکنند! پس لطفن این تئوری های شکمی رو کنار بگذار یا کنار هم نمیگذاری به خورد ما نده میلاد عزیز. تنها ویژگی مثبت این تئوری ها اینه که باهاشون میشه همه چیزو طوری توجیه کرد که انگار از قبل معلوم بود چی میشه E415

sonixax نوشته: جنبش سبز هم عملن نابود شده و حرف زدن از پیروزی جنبش سبز بیشتر شبیه شوخی میمونه تا واقعیت. مثل این میمونه که شما توقع داشته باشید یک بکسر که مرگ مغزی شده بره توی مسابقات جهانی قهرمان هم بشه!!!!
خیلی از تمثیل بی موردت ممنونم. بوکسور مرگ مغزی توانایی پاشدن نداره ولی هم موسوی، هم کروبی، هم نوریزاد، هم توده ی مردم ایران توانایی پاشدن دارند هنوز E415 دعوا سر اسامی هم نداریم، اسموش بگذار جنبش زرد. من سر سبز بودنش تعصبی ندارم. ضمن اینکه کسانی که تاریخ مطالعه کرده باشند از شکست جنبش ها «نگران» و «دلسرد» نمیشند. مگه در زمان تازش تازی ها این اتفاقات در ایران نیفتاد؟ جا به جا جنبش های محلی زنده شدند و مردند. در نهایت اگرچه دینشون رو صادرات کردند ولی مرزهای ایران عوض نشد.
Russell نوشته: خب چه شد؟ جز این حرکت به مرحله‌یِ بعدی خشنتر شدن تظاهرات (با توجه به سرکوب ج.ا بود؟). اینهم هر زمان بود اتفاق می‌افتاد. جنبش سبز باعث مشروعیت زدایی بیشتر از خامنه‌ای شد (که اونهم بیشتر اشتباه خامنه‌ای تا دستآورد استراتژیک و خردمندانه‌یِ جنبش) و نه این نتایجی که تو می‌گیری را نمی‌دهد کوروش جان. بنظر من از فواید رنگارنگی که جزو دستآورد‌هایِ جنبش سبز قطار می‌کنند بیشتر خودفریبی هست. ما در جایی هستیم که سرنوشت در نبرد مسلحانه مثل سوریه جلوی چشممون هست و می‌دانیم این‌ها چه جانورانی هستند و از طرف دیگر راهکاری برای مقابله نداریم یا حداقل اتحاد رو بین مخالفان نمی‌بینیم.
به دلایل مشابه هست که من مخالف تغییر از درون به وسیله انقلاب، کودتا، یا موارد مشابه هستم. اگر یادتون باشه در گفتگو من مدافع نظر آرش بیخدا مبنی بر تغییر با حمله نیروی خارجی هستم که کمترین میزانِ تلفات مردمی و مسائل مربوط به جدایی و فدرالیسم و اینها را در بر داشته باشه. ولی اینها چه ارتباطی داره به اینکه در درون نظام عده ی زیادی ریزش کرده باشند و بریده باشند؟ شما منکر این وضعیت هستید؟
kourosh_bikhoda نوشته: این تئوری های توطئه که اینجا برای من بازگو کردی میلادجان همه جا هست. در همه کشورها میتونی همینو بگی و بشینی کنار آبجوتو بخوری و حال کنی که عجب تفسیری کردم :e057
مهم اینه که تئوری تو بتونه شرایط موجود رو توضیح بده. من منکر این نیستم که حکومت نیاز به ترمیم وجهه خودش در جهان داشته ولی چیزی که بازم ازش غافلی اینه که شرایط داخلی بی ارتباط با سیاست خارجی نیست. چرا که هرگاه اوضاع ج.ا در دنیا خراب شده، در داخل هم نارضایتی بالا رفته (چند سال پیش یک بررسی میدانی در غرب منتشر شد که میگفتند مردم ایران امریکادوست ترین مردم خاورمیانه هستند). از طرف دیگه تیمی که با صورت خندان میان مثل خاتمی و همین ظریف که مثل هنرپیشه ها همش داره نقش بازی میکنه جلوی دوربین، تیمی باید باشند میانه رو تا ظرفیت برقراری ارتباط مثبت با دنیا رو داشته باشند. سیاستمدرانی با این مختصات، نه باید و نه میتوانند در داخل کشور عبوس و اخمو باشند. بنابر این تغییر موضع خارجی ناچار به تغییر سیاست های داخلی هم می انجامه. این از این.

خوب تفسیرت اشتباهه کوروش جان!
همین تیمی که میگی مجبوره در داخل خندان باشه آمار اعدامیهاش رکورد دار شده!
و البته شرایط داخلی هم فرقی نکرده و اتفاقن بسیاری از سخت گیریها بیشتر هم شده.
دلیل تغییر نکردن شرایط ساده هستش. کنترل داخل دست این تیم نیست یا دست کم سیاستشون بهبود شرایط داخلی نیست.
دولت روحانی به جز مساله هسته ای و آرام کردن تنش با غرب دست آورد دیگه ای تا کنون نداشته و احتمالن هم نخواهد داشت.
بعد کدوم تئوری توطئه ؟ من دارم میگم تغییری به جز در سیاست خارجی ایجاد نشده. اسم این میشه تئوری توطئه چون بر خلاف نظر و استدلال شماست ؟!

از بین تمامی وعده های روحانی تنها 5 تاش محقق شده :
بازگشایی خانه سینما (که صدای همه ی اهل سینما را هم سیاست بازگشاییش درآورد)
مخالفت با ستاره دار کردن دانشجویان (و هیچ اقدامی در جهت بازگرداندن دانشجویان اخراجی و ستاره دار پیشین)
بازگرداندن برخی اساتید کنار گذاشته شده به دانشگاه.
ادامه پرداخت یارانه ها (که داره جمعش میکنه - به عبارت ساده تر ملت رو خر کرد)
و مهار تورم تنها در روزهای اول.

در باقی زمینه ها هیچ کاری نکرده .
یعنی از 73 وعده انتخاباتی که داده تنها 5 تاش اون هم به شکل ماست مالی و سر مردم شیره مالی محقق شده و باقی رتته (تا الان)!

فهرست کامل : روحانی سنج

[ATTACH=CONFIG]3993[/ATTACH]

این مستر روحانی و دولت تدبیر و امیدش که بنا بر توهم بخشی از جامعه در نتیجه ی فشار جنبش سبز و شرایط داخلی بوده 66% از وعده هاش رو اصلن پیگیری نکرده (مردم خر کنی) . 5% رو نخواسته یا نتونسته به نتیجه برسونه و تنها 7% یعنی 5 وعده از کم اهمیت ترینهاش رو محقق کرده . از این 16 تای در حال پیگیری هم قطعن درصد بزرگی محقق نخواهد شد.

البته ما پیشتر هم این حرفها را گفته ایم و متهم شده ایم به بیان تئوری توطئه ولی بعدش که معلوم شد حق با ما بود همان کسانی که متهم میکردند آلزایمر از نوع حاد گرفتند!


kourosh_bikhoda نوشته: خیلی از تمثیل بی موردت ممنونم. بوکسور مرگ مغزی توانایی پاشدن نداره ولی هم موسوی، هم کروبی، هم نوریزاد، هم توده ی مردم ایران توانایی پاشدن دارند هنوز

موسوی و نوریزاد و موسوی جنبش سبز نیستند! مغز جنبش سبز هم نیستند.
توده ای که دم به ساعت رنگ عوض میکنه و راه و منش مشخصی نداره رو نمیشه بست به یک طیف سیاسی یا اجتماعی خاص. این توده ای که شما ازش حرف میزنی و میگی از بدنه جنبش سبزه نه تنها خیلی وقته تجزیه شده بلکه به راحتی بازی میخوره و درست در مسیری قدم میذاره که حکومت میخواد حتا امیری که از طیف روشنفکر محسوب میشه. همین توده با شرکت در نمایش انتخاباتی که حکومت به راه انداخت تنها دستاوردی که فکر میکردیم جنبش سبز داشته (مشروعیت زدایی از حکومت) رو از بین برد. تبلیغات خارجی حکومت هم درست بر همین اساسه که مردم ما جمهوری اسلامی رو میخواند ولی از برخی کم و کسری هاش ناراضی هستند که اون کم و کسری ها به خاطر تحریمهای غرب و رفتار دشمنه! (نمونه مشابه همون داستانِ انگشتِ جناب مزدک). در اجرای این سیاست و تبلیغات موفق هم بوده.

نهایتن چیزی به نام جنبش سبز (نه مردمِ ناراضی - یعنی حرفهای من رو مصادره نکن) هرگز دوباره از جاش بلند نمیشه و سر و صدا نمیکنه چون تمام شده رفته پی کارش. موسوی و کروبی و ... هم حتا بعد از آزادی به احتمال بسیار زیاد سکوتشون ادامه خواهد داشت چرا که میدونند توان درگیری با حاکمیت رو در چهارچوب قوانین جمهوری اسلامی ندارند. یعنی اصلن امکانش وجود نداره و فهمیدند که قرار نیست در ساختار قدرت کوچکترین جایی داشته باشند.

مادامی هم که مردم ، جامعه ، رررررررررررروشنفکران و ... دنبال ایجاد تغییرات در چهارچوب قوانین جمهوری اسلامی و اصلاح طلبی هستند وضع به همین منوال باقی خواهد ماند. یک بار آتیشش بیشتره یک بار کمتر ولی در اصل ماجرا کوچکتری تغییری ایجاد نخواهد شد.


kourosh_bikhoda نوشته: دعوا سر اسامی هم نداریم، اسموش بگذار جنبش زرد. من سر سبز بودنش تعصبی ندارم. ضمن اینکه کسانی که تاریخ مطالعه کرده باشند از شکست جنبش ها «نگران» و «دلسرد» نمیشند. مگه در زمان تازش تازی ها این اتفاقات در ایران نیفتاد؟ جا به جا جنبش های محلی زنده شدند و مردند. در نهایت اگرچه دینشون رو صادرات کردند ولی مرزهای ایران عوض نشد.

اصلن مساله بر سر دلسرد شدن و نگران شدن نیست! مساله بر سر اینه که سوراخ دعا اشتباهیه.
جریان اصلاح طلب بنا بر چیزی که بارها و بارها به روشنی اعلام کرده هدفش حفظ نظامِ جمهوری اسلامیه. موسوی هم باز به روشنی اعلام کرده هدفش بازگشت به دوران طلایی خمینیه!
به عبارت ساده تر شما اصلن نمیتونی جریانی که موسوی و کروبی و اصلاح طلبها هدایتش میکنند رو ربط بدی به خصلاص شدن از دست جمهوری اسلامی و برپایی یک نظام دموکراتیک در ایران. اینها همگی شاخ و برگها و شاخه های مختلف همین نظامی هستند داره باهاش مخالفت میشه.
حالا شما هر طوری شده میخوای از کم شدن قدرت باند خامنه ای و سپاه حرف بزنی و بگی نه خیر جنبش سبز از قدرت خامنه ای و سپاه کم کرد. در حالی که میدونیم کم نکرده. کوچکترین تغییری در رفتار این طیف دیده نمیشه به جز سیاست خارجی و بحران هسته ای که اون هم کوچکترین ربطی به جنبش سبز نداره و در نتیجه اعمال تحریمهای اقتصادی خیلی شدید بر منافع کلان همین بخش از حاکمیت بوده.
اگر اکثریت جامعه ایرانی جمهوری اسلامی رو میخواد اون یک بحث دیگه هستش و ربطی به گفته های من نداره و نه من نه شما از دل اکثریت مردم ایران خبر نداریم.

حالا باید صبر کرد و دید که آیا این روند توافق با غرب ادامه خواهد داشت و برنامه هسته ای ایران مهار خواهد شد و دید که آیا حکومت به راستی دست از بلند پروازی های اتمی کشیده یا اینکه این مساله تنها خرید زمان و کم کردن فشار برای پیشبرد برنامه های حکومت هستش.
در این مورد نظر من به نظر آقای نتانیاهو نزدیک تره E404
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18