sonixax نوشته: همین تیمی که میگی مجبوره در داخل خندان باشه آمار اعدامیهاش رکورد دار شده!
به پاسخ خودت روجع کن:
sonixax نوشته: دلیل تغییر نکردن شرایط ساده هستش. کنترل داخل دست این تیم نیست یا دست کم سیاستشون بهبود شرایط داخلی نیست.
با این توضیح که کنترل «همه چیز». قوه قضائیه مستقل از تیم دولته. تعداد اعدام ها و این حرف ها ارتباطی به دولت نمیتونه پیدا کنه. حتا مساله فاز دوم هدفمندی هم. چون این قانون مصوب سالهای پیش بوده و دولت نظرش این بوده که در حال حاضر اجرا نشه ولی مجلش مخالفت کرده با تاخیرش. ظاهرن فکر کردند دولت رو به یک گرفتاری بندازند تا بگویند دیدید، احمدی نژاد مقصر نبود و روحانی هم همون گند رو زد.
sonixax نوشته: این مستر روحانی و دولت تدبیر و امیدش که بنا بر توهم بخشی از جامعه در نتیجه ی فشار جنبش سبز و شرایط داخلی بوده 66% از وعده هاش رو اصلن پیگیری نکرده (مردم خر کنی) . 5% رو نخواسته یا نتونسته به نتیجه برسونه و تنها 7% یعنی 5 وعده از کم اهمیت ترینهاش رو محقق کرده . از این 16 تای در حال پیگیری هم قطعن درصد بزرگی محقق نخواهد شد.
من یه نظر بهتر برات دارم. اگر این وعده را فردای رفتن روحانی به پاستور اندازه گیری میکردی، احتمالن 0% وعده ها عملی میشد! :e057:
به هر حال من نمیدونم چرا منو وادار به دفاع از روحانی میکنی در حالی که من در درون نظام جمهوری اسلامی به کسی اتکا نمیکنم. مساله کاملن روشنه، وعده های انتخاباتی در همون زمان انتخابات از دید تحلیل گران و مقاله نویسان خارج از کشور هم خیلی منظم و شبیه به برنامه دهی شده بودند. یکی از مشکلات انتخابات در ایران اینه که نامزدها یه مشت چرت و پرت به هواداراشون میگویند، در حالیکه اینبار به نظر میرسید شبیه تر به برنامه شده باشه این وعده ها. بنابر این، حالا که یکی یک سری وعده داده، باید منتظر بشینید. فکر نمیکنم وقتش تموم شده باشه هنوز
این طبیعیه که تغییر سیاست خارجی منجر به تغییر سیاست داخلی هم بشه. در همین دو سه رئیس جمهور اخیر هم اینو تجربه کردیم. منطقی هم هست. یقین میدونم که روحانی نمیخواد ایرانو تبدیل به لاس وگاس کنه، ولی خب از تغییرات مدیریتی مشخصه آدمهایی با نظر بازتر به میدان آمدند و به جای مدیران سر به مهر و اطلاعاتی احمدی نژاد، مدیرانی اومدند که خط ریش برمیدارند و از جناح میانه رو هستند.
sonixax نوشته: به عبارت ساده تر شما اصلن نمیتونی جریانی که موسوی و کروبی و اصلاح طلبها هدایتش میکنند رو ربط بدی به خصلاص شدن از دست جمهوری اسلامی و برپایی یک نظام دموکراتیک در ایران. اینها همگی شاخ و برگها و شاخه های مختلف همین نظامی هستند داره باهاش مخالفت میشه.
حالا شما هر طوری شده میخوای از کم شدن قدرت باند خامنه ای و سپاه حرف بزنی و بگی نه خیر جنبش سبز از قدرت خامنه ای و سپاه کم کرد. در حالی که میدونیم کم نکرده. کوچکترین تغییری در رفتار این طیف دیده نمیشه به جز سیاست خارجی و بحران هسته ای که اون هم کوچکترین ربطی به جنبش سبز نداره و در نتیجه اعمال تحریمهای اقتصادی خیلی شدید بر منافع کلان همین بخش از حاکمیت بوده.
من سه باره تکرار میکنم که موسوی و جنبش سبز اصلی هدفشون تغییر نظام نیست و منم اینو قبول دارم. ولی من قبول ندارم که دعوای موسوی و خامنه ای زرگری باشه. تمام شواهدم خلاف اینو نشون میده. ولی خب تئوری توطئه کار خودشو میکنه:
sonixax نوشته: بعد کدوم تئوری توطئه ؟ من دارم میگم تغییری به جز در سیاست خارجی ایجاد نشده. اسم این میشه تئوری توطئه چون بر خلاف نظر و استدلال شماست ؟!
تئوری توطئه میگه بطن جریانات با ظاهرشون تفاوت داره و هرچیزی که در ظاهر میبینید خالفش در اصل در جریانه و نباید به این شواهد استناد کنی. خب در حالیکه من میبینم موسوی و خامنه ای دارن تا پای از بین رفتن یکی دیگه با هم مبارزه میکنند، چرا باید تئوری توطئه ی تورو که میگی این دعواها زرگریه باور کنم؟
kourosh_bikhoda نوشته: با این توضیح که کنترل «همه چیز». قوه قضائیه مستقل از تیم دولته. تعداد اعدام ها و این حرف ها ارتباطی به دولت نمیتونه پیدا کنه. حتا مساله فاز دوم هدفمندی هم. چون این قانون مصوب سالهای پیش بوده و دولت نظرش این بوده که در حال حاضر اجرا نشه ولی مجلش مخالفت کرده با تاخیرش. ظاهرن فکر کردند دولت رو به یک گرفتاری بندازند تا بگویند دیدید، احمدی نژاد مقصر نبود و روحانی هم همون گند رو زد.
پس روحانی و موسوی و ... بیخود میکنند وعده میدند در این باره! وقتی وعده ای بده و نتونی بهش عمل کنی آی نذاشتند و نشد و کنترلش دست ما نبود میشه بهانه. چون در جمهوری اسلامی همه از قبل میدونند سیاستهای کلان و کلی رو چه نهادی تنظیم میکنه.
kourosh_bikhoda نوشته: من یه نظر بهتر برات دارم. اگر این وعده را فردای رفتن روحانی به پاستور اندازه گیری میکردی، احتمالن 0% وعده ها عملی میشد!
به هر حال من نمیدونم چرا منو وادار به دفاع از روحانی میکنی در حالی که من در درون نظام جمهوری اسلامی به کسی اتکا نمیکنم. مساله کاملن روشنه، وعده های انتخاباتی در همون زمان انتخابات از دید تحلیل گران و مقاله نویسان خارج از کشور هم خیلی منظم و شبیه به برنامه دهی شده بودند. یکی از مشکلات انتخابات در ایران اینه که نامزدها یه مشت چرت و پرت به هواداراشون میگویند، در حالیکه اینبار به نظر میرسید شبیه تر به برنامه شده باشه این وعده ها. بنابر این، حالا که یکی یک سری وعده داده، باید منتظر بشینید. فکر نمیکنم وقتش تموم شده باشه هنوز
خوب ما این 3 سال باقیمانده را هم صبر میکنیم ولی مثل روز روشن است که روزی هم خواهد رسید که روحانی می آید و میگوید من یک تدارکاتچی بیشتر نبودم!
البته 66% از وعده ها که رسمن کنار گذاشته شدند. میمونه اون 34% باقی مونده.
kourosh_bikhoda نوشته: این طبیعیه که تغییر سیاست خارجی منجر به تغییر سیاست داخلی هم بشه. در همین دو سه رئیس جمهور اخیر هم اینو تجربه کردیم. منطقی هم هست. یقین میدونم که روحانی نمیخواد ایرانو تبدیل به لاس وگاس کنه، ولی خب از تغییرات مدیریتی مشخصه آدمهایی با نظر بازتر به میدان آمدند و به جای مدیران سر به مهر و اطلاعاتی احمدی نژاد، مدیرانی اومدند که خط ریش برمیدارند و از جناح میانه رو هستند.
سیاست خارجی روحانی قرار نیست به تعامل با غرب منجر بشه. بلکه فقط و فقط قراره که فشارهای غرب در زمینه تحریمهای اتمی رو کاهش بده. در نتیجه قرار نیست هیچ تغییری در داخل اتفاق بیوفته.
حکومت یک بار در دوران خاتمی اجازه داد که تغییراتی هر چند اندک در سیاست داخلی و فضای داخلی ایجاد بشه هنوز داره به خاطرش هزینه میده. امکان نداره این بار اجازه چنین چیزی رو بده.
تازه در همون دوران خاتمیش هم برای اولین بار بود که سانسور بر روی رسانه های ارتباطی مثل اینترنت و قبل از اون شبکه های BBS شروع شد که هنوز هم ادامه داره.
kourosh_bikhoda نوشته: من سه باره تکرار میکنم که موسوی و جنبش سبز اصلی هدفشون تغییر نظام نیست و منم اینو قبول دارم. ولی من قبول ندارم که دعوای موسوی و خامنه ای زرگری باشه. تمام شواهدم خلاف اینو نشون میده. ولی خب تئوری توطئه کار خودشو میکنه:
kourosh_bikhoda نوشته: تئوری توطئه میگه بطن جریانات با ظاهرشون تفاوت داره و هرچیزی که در ظاهر میبینید خالفش در اصل در جریانه و نباید به این شواهد استناد کنی. خب در حالیکه من میبینم موسوی و خامنه ای دارن تا پای از بین رفتن یکی دیگه با هم مبارزه میکنند، چرا باید تئوری توطئه ی تورو که میگی این دعواها زرگریه باور کنم؟
ما یک چیز دیگه ای هم داریم به اسم توهم!
توهم میگه که ما اون چیزی که در رویا و خواب میبینیم رو باور میکنیم و یا همیشه ظاهر ماجرا رو میبینیم.
در ضمن من جایی نگفتم دعوای موسوی و خامنه ای! بلکه گفتم دعوای داخل حکومتی یعنی دعوا بین دو جناح اصلاح طلبان و اصول گرایان :
sonixax نوشته: جناح اصلاح طلب هرگز نمیتونه با صلاح طلبی بچه بسیجی ها و سپاهی ها و خر حزب اللهی ها رو کنترل کنه پس برای کنترل اونها امثال مموتی و جلیلی و خامنه ای و ... لازمه. از اون طرف دار و دسته خامنه ای و سپاهی هام عمرن نمیتونند اینهایی که قر و فرشون زیاده و مدرن تر هستند رو کنترل کنه پس اونجا خاتمی و رسمنجانی و ... لازمه.
خیلی خیلی ساده انگاریه که ما فکر کنیم حکومت دچار یک دعوای داخلی هستش و کماکان هم پابرجاست!!!!! دست کم میدونیم این دعوای داخلی از دوران رسمنجانی هست و با اومدن خاتمی شدت بیشتری گرفت و در دوره احمدی نژاد به اوج خودش رسید ولی هنوز این حکومت ککش هم نگزیده!!!! پس اجالتن تمام این دعواهایی که میبینید دعوای زرگری هستند.
از نظر من اصلن دعوایی بین شخص موسوی و شخص خامنه ای وجود نداره چون دعوا یک مساله دو طرفه هستش. وقتی یک طرف عین خیالش هم نیست اسم ماجرا دیگه نمیشه دعوا میشه اعتراض و کُرکُری و ...
موسوی بیشتر شبیه دون کیشوت میمونه که مشغول حمله به آسیابهای بادی هستش. دار و دسته خامنه ای اصلن موسوی و کروبی رو در حدی نمیبینند که بخواند باهاش وارد دعوا و جنگ بشند. فقط دمش رو گرفتند انداختنش توی خونه اش 3 ساله تمامه که تمام جنبش سبز و سازمان ملل و رسانه ها و ... روی هم نتونستند کوچکترین کاری براشون بکنند. به عبارت ساده تر حکومت به چپش هم نیست.
همون طوری که پیشتر هم گفتم موسوی فقط یک مهره سوخته هستش که در صورت آزاد شدنش هم ما احتمالن چیز خاصی ازش نخواهیم شنید.
همون موقعی که موسوی و کروبی دستگیر شدند و ایران قیامت
نشد کار جنبش سبز هم تمام شد.
kourosh_bikhoda نوشته: به دلایل مشابه هست که من مخالف تغییر از درون به وسیله انقلاب، کودتا، یا موارد مشابه هستم. اگر یادتون باشه در گفتگو من مدافع نظر آرش بیخدا مبنی بر تغییر با حمله نیروی خارجی هستم که کمترین میزانِ تلفات مردمی و مسائل مربوط به جدایی و فدرالیسم و اینها را در بر داشته باشه. ولی اینها چه ارتباطی داره به اینکه در درون نظام عده ی زیادی ریزش کرده باشند و بریده باشند؟ شما منکر این وضعیت هستید؟
با پوزش برای تاخیر.
آری بنظر من از ریزشها آنچنان جدی نیست و اتحاد اینها دربرابر مخالفیم (که ما اپوزسیون تکه پاره شده باشیم) همچنان چندین برابر بیشتر هست. البته من الان دیگر مخالف حملهیِ نظامی هستم و البته اجتمال آنرا هم در حد صفر میبینم، ولی اگر بنا بر حملهیِ نظاکی هم باشد من نمیتوانم ببینم چطور این اختلافات میتواند در آن سناریو راهگشا باشد.
من هم در زمان انتخابات 88 وقتی مناظرهها را دیدم و متوجه شدم دعوا اندکی بالاگرفته رفتم و رای دادم و الان هم مدافع دولت روحانی هستم بخاطر اینکه اوضاع اقتصادی مردم میتواند اندکی بهتر شود ولی با وجود همهیِ اینها من نه اختلافات داخل حکومت را چندان جدی میبینم (نبرد قدرت هم طبیعیست) و نه قدرت و شانس موفقیتی برای جنبشی مردمی. حقیقت اینست که جنبش سبزی دیگر وجود ندارد، جنبش سبز باعث آبروریزی برای نظام شد و باعث شد مخالفان خامنهای (و نه لزوما مخالفان اسلامسیاسی یا...) با هم بیرون بیآید و متوجه شوند واقعا تعدادشان زیاد است. ولی همین بود، من همچنان فکر میکنم با سعی و خطای کور و حتی بدون حافظه و درسآموزی از گذشته پیشرفتی در مبارزات حاصل شده و نه جنبش بعدی قرار است جهش خاصی پیدا کند و روی دست حکومت بلند شود و بتواند امتیاز درشتی بگیرد (حالا براندازی بماند) و نه هیچ چیز دیگر. من حقیقتا نمیدانم دوستان به چهچیز جز بخت و اقبال و شانس امید بستهاند؟!
sonixax نوشته: پس روحانی و موسوی و ... بیخود میکنند وعده میدند در این باره! وقتی وعده ای بده و نتونی بهش عمل کنی آی نذاشتند و نشد و کنترلش دست ما نبود میشه بهانه. چون در جمهوری اسلامی همه از قبل میدونند سیاستهای کلان و کلی رو چه نهادی تنظیم میکنه.
بازم من در جایگاهی که متعلق به اون نیستم به عنوان مدافع روحانی باید بگم که من خاطرم نمیاد روحانی وعده کاهش اعدام ها و اینها داده باشه. البته ازش خواسته شده و این پیش زمینه ذهنی همه مردم بوده و هست.
sonixax نوشته: سیاست خارجی روحانی قرار نیست به تعامل با غرب منجر بشه. بلکه فقط و فقط قراره که فشارهای غرب در زمینه تحریمهای اتمی رو کاهش بده.
این دو مورد یک چیزند.
sonixax نوشته: ما یک چیز دیگه ای هم داریم به اسم توهم!
توهم میگه که ما اون چیزی که در رویا و خواب میبینیم رو باور میکنیم و یا همیشه ظاهر ماجرا رو میبینیم.
خب این توهم همون تئوری توطئه ست. مهم اینه که ببینیم کدوم یکی از تئوری ها داره شرایطو بهتر توضیح میده دیگه.
sonixax نوشته: در ضمن من جایی نگفتم دعوای موسوی و خامنه ای! بلکه گفتم دعوای داخل حکومتی یعنی دعوا بین دو جناح اصلاح طلبان و اصول گرایان :
خب همین که اینجا قبول میکنی دعوای موسوی و خامنه ای جدی هست یعنی بخشی از دعواهای جناحی حکومت رو مجبوری قبول کنی. ضمن اینکه توضیحت در مورد دعواهای درون جناحی رو میشه به همه حکومت ها بسط داد و از پابرجا بودنشون نتیجه گرفت که پس این دعواها زرگریه. ولی من یه توضیح ساده تر دارم: دعواها
درون حکومتی اند.
sonixax نوشته: از نظر من اصلن دعوایی بین شخص موسوی و شخص خامنه ای وجود نداره چون دعوا یک مساله دو طرفه هستش. وقتی یک طرف عین خیالش هم نیست اسم ماجرا دیگه نمیشه دعوا میشه اعتراض و کُرکُری و ...
اگر بخش بولد شده رو صادق فرض کنیم، در بهترین حالت میشه اینجوری نتیجه گرفت که اون طرفی که عین خیالش نیست مراکز قدرت رو تحت کنترل داره. نه اینکه دعوایی وجود نداره. مگه واق واق های مسعود رجوی ها با حکومت غیرواقعیه؟ ولی میبینی که حکومت عین خیالش نیست.
وانگهی من فکر نمیکنم این طرف دعوا عین خیالش نباشه. از طعنه های چپ و راست آدم ها دست دوم و سوم حکومت میشه اینو فهمید. یا اخبار و سم پاشی های رادیو تلویزیون، یا تراوشات شکم آقای حسین بازجوی شریعتمداری.
البته همانطور که گفتم تحلیل و پیگیری اینها کار سختیه، کار راحت تر توسل به تئوری توطئست :)
Russell نوشته: آری بنظر من از ریزشها آنچنان جدی نیست و اتحاد اینها دربرابر مخالفیم (که ما اپوزسیون تکه پاره شده باشیم) همچنان چندین برابر بیشتر هست. البته من الان دیگر مخالف حملهیِ نظامی هستم و البته اجتمال آنرا هم در حد صفر میبینم، ولی اگر بنا بر حملهیِ نظاکی هم باشد من نمیتوانم ببینم چطور این اختلافات میتواند در آن سناریو راهگشا باشد.
اتفاقن من برعکس شما ریزش ها رو خیلی بی سابقه و جدی میبینم. البته هیچ راهی برای اثباتش ندارم به جز تجربه شخصی. فکر میکنم اگر هرکسی یک تحقیق شخصی بکنه به نظر من برسه. یکی از کادری های یگان ما در سالگرد یکی از 22 های بهمن میگفت اینبار اگر بخواد خبری بشه، مطمئن باش مادر منم که 70 سالشه میاد توی خیابون چون فهمیده احمدی نژاد زندگیشو به گند کشیده. گفتم از کجا فهمیده که سال 88 نفهمیده بود؟ گفت وقتی میره سوپر مارکت خرید کنه تا مغز استخوانش این مساله رو درک میکنه.
ولی در مورد بخش دوم ایرادت راسل گرام که البته خیلی هم هوشمندانه ایراد گرفتی، باید گفت میزان جداشدگی و بریدگی نیروها در صورت وجود یک گزینه ی آلترناتیو، با وجود این ریزش ها بالاتر میره. اگر فردا حمله ای بخواد بشه، باید انتظار نافرمانی و لغو دستور رو از نظامیانِ بریده داشته باشیم.
kourosh_bikhoda نوشته: اتفاقن من برعکس شما ریزش ها رو خیلی بی سابقه و جدی میبینم. البته هیچ راهی برای اثباتش ندارم به جز تجربه شخصی. فکر میکنم اگر هرکسی یک تحقیق شخصی بکنه به نظر من برسه. یکی از کادری های یگان ما در سالگرد یکی از 22 های بهمن میگفت اینبار اگر بخواد خبری بشه، مطمئن باش مادر منم که 70 سالشه میاد توی خیابون چون فهمیده احمدی نژاد زندگیشو به گند کشیده. گفتم از کجا فهمیده که سال 88 نفهمیده بود؟ گفت وقتی میره سوپر مارکت خرید کنه تا مغز استخوانش این مساله رو درک میکنه.
ولی در مورد بخش دوم ایرادت راسل گرام که البته خیلی هم هوشمندانه ایراد گرفتی، باید گفت میزان جداشدگی و بریدگی نیروها در صورت وجود یک گزینه ی آلترناتیو، با وجود این ریزش ها بالاتر میره. اگر فردا حمله ای بخواد بشه، باید انتظار نافرمانی و لغو دستور رو از نظامیانِ بریده داشته باشیم.
ببینید در مورد لزوم دفاع دربرابر حملهیِ آمریکا و... که میان موسوی و کدیور و گنجی و خامنهای بحثی نیست، هر چه هست بحث داخلیست که خب اینها در همان اول انقلاب خیلی شدید وجود داشت و سازمان شبه نظامی بسیج برای این است که به چنین مشکلاتی برنخورند دیگر. بسیج آنقدر از ضدقه سری نظام منفعت کرده که اگر بداند میتواند منافعش را حفظ کند حتما اینکار را خواهد کرد.
پیرامون فقر هم من گمان میکنم هرچه فقر بیشتر شود فقط شیفت کاری مردم بیشتر میشود و آنقدر درگیر مشکلات میشوند که بیشتر بدنبال فراموشی میگردند. اتفاقا من گمان میکنم بهبود وضع اقتصادی و امید به زندگی بهتر و آزادتر و راحتتر است که باعث به خیابان آمدن مردم میشود. البته وضع کشور آنقدر نابسامان است که من فکر نمیکنم کاری بشود کرد و تنها نکتهیِ مثبت روحانی همین است که با گفتار درمانی (مانند خاتمی) میتواند حس بهتری به مردم دهد.
kourosh_bikhoda نوشته: بازم من در جایگاهی که متعلق به اون نیستم به عنوان مدافع روحانی باید بگم که من خاطرم نمیاد روحانی وعده کاهش اعدام ها و اینها داده باشه. البته ازش خواسته شده و این پیش زمینه ذهنی همه مردم بوده و هست.
روحانی وعده بهبود وضعیت رو داده. این بهبود وضعیت از وضع اقتصادی گرفته تا حقوق شهروندی (منشور حقوق شهروندیش هم برای همین بود) و آزادی بیان و ... دامنه اش گسترده هست.
تا به اینجای کار در هیچ کدامش موفق نبوده.
kourosh_bikhoda نوشته: این دو مورد یک چیزند.
نه یکی نیستند.
کاهش تحریمها در رابطه حساب بانکی های سید علی و پول بلوکه شده نفت و ... که هیچ چیزش به مردم هم نمیرسد به هیچ عنوان به معنی تعامل با غرب (اقتصاد آزاد ، بهبود وضعیت توریسم ، بازگرداندن ارزش پول و پاسپورت کشور و ...) نیست .
kourosh_bikhoda نوشته: خب این توهم همون تئوری توطئه ست. مهم اینه که ببینیم کدوم یکی از تئوری ها داره شرایطو بهتر توضیح میده دیگه.
پس یعنی شما هم دچار تئوری توطئه هستی با این حساب ؟!
kourosh_bikhoda نوشته: خب همین که اینجا قبول میکنی دعوای موسوی و خامنه ای جدی هست یعنی بخشی از دعواهای جناحی حکومت رو مجبوری قبول کنی. ضمن اینکه توضیحت در مورد دعواهای درون جناحی رو میشه به همه حکومت ها بسط داد و از پابرجا بودنشون نتیجه گرفت که پس این دعواها زرگریه. ولی من یه توضیح ساده تر دارم: دعواها درون حکومتی اند.
من کجا قبول کردم دعوای موسوی و خامنه ای جدی هست ؟ من میگم به کل دعوایی وجود نداره شما میگی جدی هست ؟ :\
موسوی اصلن درون حاکمیت نیست که بخوایم دعواش رو (به فرض وجود) دعوای درون حکومتی بنامیم!!!
kourosh_bikhoda نوشته: اگر بخش بولد شده رو صادق فرض کنیم، در بهترین حالت میشه اینجوری نتیجه گرفت که اون طرفی که عین خیالش نیست مراکز قدرت رو تحت کنترل داره. نه اینکه دعوایی وجود نداره. مگه واق واق های مسعود رجوی ها با حکومت غیرواقعیه؟ ولی میبینی که حکومت عین خیالش نیست.
اتفاقن در مورد واق واقهای رجوی حکومت خیلی حساس هستش . از اول هم بوده هنوز هم هست.
فراموش نکنید بخش عمده این تحریمها که سر حکومت خراب شد به خاطر افشای فعالیت های نظامی هسته ای توسط همین فرقه رجوی بوده.
kourosh_bikhoda نوشته: وانگهی من فکر نمیکنم این طرف دعوا عین خیالش نباشه. از طعنه های چپ و راست آدم ها دست دوم و سوم حکومت میشه اینو فهمید. یا اخبار و سم پاشی های رادیو تلویزیون، یا تراوشات شکم آقای حسین بازجوی شریعتمداری.
خودت داری میگی آدمهای دست دوم و سوم! قرار نیست مزخرفات بسیجی دهان گشاد و حسین بازجو نشان دهنده خط مشی حکومت باشه. اونها فقط اون چیزی که توی ذهن خودشون میگذره رو میریزند بیرون.
همین دار دسته ی دسته دوم و سوم مدام داد و بیداد میکرد که کوتاه آمدن سر برنامه هسته ای فلانه و بهمان! خود خامنه ای دستور مستقیم و اختیار تام داد که هر کاری دوست دارید بکنید. یعنی به همه اونها گفت خفه.
Russell نوشته: ببینید در مورد لزوم دفاع دربرابر حملهیِ آمریکا و... که میان موسوی و کدیور و گنجی و خامنهای بحثی نیست، هر چه هست بحث داخلیست که خب اینها در همان اول انقلاب خیلی شدید وجود داشت و سازمان شبه نظامی بسیج برای این است که به چنین مشکلاتی برنخورند دیگر. بسیج آنقدر از ضدقه سری نظام منفعت کرده که اگر بداند میتواند منافعش را حفظ کند حتما اینکار را خواهد کرد.
بسیج که فقط به درد سرکوب های خیابانی میخوره. یه عده لش تن پرور که احساس میکنند باتون دستشونه لابد خیلی دعوایی هستند و به امثال ما که دستِ خالی میرفتیم به جنگشون میگویند بچه سوسول. در حالیکه همون باتون هم نیاز به مهارت و بلدیت داره و اونها همون رو هم ندارند و تازه اونم ازشون بگیری مثل موش کثیفی که توی جوب های تهران فرار میکنه در میرن. ولی انگار بعد از 88 یک سری کلاس های دفاع شخصی اضافه براشون گذاشتند که بازم ول معطلند.
ولی در مورد بدنه نظامیان و اطلاعاتی ها اینو باید بگم که در صورت حمله فرضی، اهداف حمله و بعضی جزئیات از قبل توسط نیروی مهاجم معمولن ذکر میشه. به طریقی هم به گوش نظامیان میرسونند که در صورت عدم مقاومت امتیازاتی براتون در نظر گرفته میشه. اتفاقی که برای صدام بعد از جنگ خلیج فارس افتاد مشابه همین بود. بدنه نظامیان به همراه توده مردم سراسر عراق رو مورد شورش قرار دادند که البته سرکوب هم شدند. ولی صدام از اون به بعد نتونست ارتش رو یکدست و بازسازی کنه. هتا در زمان حمله امریکا در 2001 هم صدام از خیانت فرماندهان ارتش بیم داشت. در این مورد مطلب زیاد میتونید پیدا کنید ولی این یک نمونش:
Saddam's fear of betrayal ruined army, says spy chief | World news | The Guardian
در مورد ریزش ها هم این مطلب رو از پست شنبه ششم اردیبهشت فیسبوک نوریزاد مینویسم:
نقل قول:داشتم می رفتم که یک مرد اطلاعاتی بوق زد. پشت فرمان نشسته بود و سرش را به سمت من خمانده بود. رفتم جلو. گفت: یک وقت فکر نکنی تنهایی ها؟ نود درصد کارکنان اینجا با تواند
من به این مساله به شدت باور دارم.
kourosh_bikhoda نوشته: زمان حمله امریکا در 2001
۲۰۰۱ به افغانستان حمله شد ، ۲۰۰۳ به عراق
sonixax نوشته: پس یعنی شما هم دچار تئوری توطئه هستی با این حساب ؟!
:))
نقل قول:تئوری توطئه یا توهم توطئه اصطلاحی است که در ابتدا، وصفی برای هر ادعای دسیسه گری بود. با این وجود، امروزه، تئوری توطئه فقط در این معنا به کار میرود: تئوری ای که رویدادی کنونی یا تاریخی را نتیجهٔ نقشهٔ مخفیانهٔ گروهی دسیسه گر (عموماً قدرتمند) می داند.[۱]
تئوری توطئه - WiKi
sonixax نوشته: من کجا قبول کردم دعوای موسوی و خامنه ای جدی هست ؟ من میگم به کل دعوایی وجود نداره شما میگی جدی هست ؟ :\
اگر قبول نکردی نیازی به این تکذیبیه هم نبود:
sonixax نوشته: در ضمن من جایی نگفتم دعوای موسوی و خامنه ای! بلکه گفتم دعوای داخل حکومتی یعنی دعوا بین دو جناح اصلاح طلبان و اصول گرایان :
sonixax نوشته: موسوی اصلن درون حاکمیت نیست که بخوایم دعواش رو (به فرض وجود) دعوای درون حکومتی بنامیم!!!
درونِ حاکمیت یعنی کجاش؟ دعوای درون حکومتی یعنی چی دقیقن؟
sonixax نوشته: فراموش نکنید بخش عمده این تحریمها که سر حکومت خراب شد به خاطر افشای فعالیت های نظامی هسته ای توسط همین فرقه رجوی بوده.
حالا فعلن که لت و پار شدند و هر روز مثل دستمال کاغذی یه جار پرتشون میکنند. ولی واق واق ها همچنان ادامه دارد.
sonixax نوشته: خودت داری میگی آدمهای دست دوم و سوم! قرار نیست مزخرفات بسیجی دهان گشاد و حسین بازجو نشان دهنده خط مشی حکومت باشه. اونها فقط اون چیزی که توی ذهن خودشون میگذره رو میریزند بیرون.
عزیزم، حکومت نمیاد برای چیزی که ادعا میکنه براش مهم نیست (ولی عملن هست) آدمهای دست اولش مثل خود خامنه ای، رئیس قوا و اینجور آدمها رو بندازه وسط. حرفهاش رو از دهن آدمهای دست دوم و سوم به گوش اونها و مردم میرسونه که فردا هرچیزی شد بگه این نظر شخصی اونها بوده و نظر حکومت چیز دیگست.