دفترچه

نسخه‌ی کامل: گواهی‌های پژوهندگان بر برگرفته‌شده بودن داستان ذوالقرنین در ق...
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11
sonixax نوشته: البته ویکی پدیا خیلی از مطالبش اون زیر به منابع معتبر ریفرنس داده و اون مدل مقاله ها مورد تائید هست . اینجا اگر کسی ریفرنس بده به ویکی پدیا در صورتی که منابعی که ویکی ازش استفاده کرده آدم حسابی باشه مورد فبول هست .

مهم اینه که یک نفر خودش بره اون منابع رو پیدا کنه و از روی اونها مطلبش رو بنویسه ، از ویکیپدیا نوشتن جدا از اینکه ارزش آکادمیک صفر داره ،Plagarism هم هست
نقل قول:a piece of writing that has been copied from someone else and is presented as being your own work
the act of plagiarizing; taking someone's words or ideas as if they were your own
wordnetweb.princeton.edu/perl/webwn
shinbet نوشته: خوب اولا اگر ویکیپدیا سخن کسی‌ را تایید کند ، اعتبار نمی‌‌آورد ، مثل جناب سپهر که در ویکیپدیا یک چیزی مینویسند بعد به نوشته خودشان رفرنس می‌‌دهند 71، دوما هم از کی‌ تابحال ویکیپدیا منبع علمی‌ به حساب آماده است؟ تحقیق اگر بخواهد اعتبار داشته باشد باید از peer-reviewed journals استفاده کند ، یعنی‌ اینکه مطلبی که توسط یک شخص آکادمیک نوشته شده و توسط چند اسکالر دیگر تایید شده باشد.1

---------- ارسال جدید اضافه شده در 10:52 PM ---------- ارسال قبلی در 10:50 PM ----------

http://www.library.ualberta.ca/guides/pe.../index.cfm

به لینک بالا مراجعه کنید ، ببینید peer-reviewed source چیست53

این سخن را در سه پست تکرار کرده‌اید. همان پاسخ نخستین به نظرمان برایتان بس است.

اگر ما ویکیپدیا را مرجع معتبر می‌دانستیم که این جستار را نمی‌گشودیم. نیز، صرف این‌که ویکیپدیا منبع معتبری نیست، دلیلی برای تحریف نوشتارهایش نیست.

(ظاهراً، حالا قرارست چند ده پست هم راجع به ویکیپدیا جدل شود!!! 40)
Jooyandeh نوشته: (ظاهراً، حالا قرارست چند ده پست هم راجع به ویکیپدیا جدل شود!!! 40)

بهتر است به جای ویکی‌پدیا, از ریفرنس‌های آورده شده در نوشتار آن, اگر معتبر هستند سود برده شود.
مهربد نوشته: بهتر است به جای ویکی‌پدیا, از ریفرنس‌های آورده شده در نوشتار آن, اگر معتبر هستند سود برده شود.

هدف از این جستار گردآوری ریفرنس‌های معتبر است. 40
دوست عزیز شما یک جا میای میگی منظور من اسکندر افسانه ای هست که راجع بهش کتاب قصه نوشتن (که در جوابش گفتم قرآن قصه های بی سر و ته زیاد داره که صرف چند تا جمله تو کتاب قصه ی اسکندر نمیشه گفت صد در صد از رو اون کتاب کپی شده ولی خوب میشه گفت شبیه بوده و بعنوان یکی از احتمالات در نظر گرفته بشه)
و یک جا دیگه یکهو میزنی کانال دو و میری سراغ اسکندر مقدونی!! (که در جوابش نقشه ایران در زمان قدیم رو نشون دادم که اگر اسکند شرق و غرب رو گرفته بوده خیلی های دیگه هم قبل تر و بعد تر گرفته بودن و دلیل نمیشه)
حالا بالاخره شما کدوم اسکندر رو منظورتون هست؟
Reactor نوشته: دوست عزیز شما یک جا میای میگی منظور من اسکندر افسانه ای هست که راجع بهش کتاب قصه نوشتن (که در جوابش گفتم قرآن قصه های بی سر و ته زیاد داره که صرف چند تا جمله تو کتاب قصه ی اسکندر نمیشه گفت صد در صد از رو اون کتاب کپی شده ولی خوب میشه گفت شبیه بوده و بعنوان یکی از احتمالات در نظر گرفته بشه)
و یک جا دیگه یکهو میزنی کانال دو و میری سراغ اسکندر مقدونی!! (که در جوابش نقشه ایران در زمان قدیم رو نشون دادم که اگر اسکند شرق و غرب رو گرفته بوده خیلی های دیگه هم قبل تر و بعد تر گرفته بودن و دلیل نمیشه)
حالا بالاخره شما کدوم اسکندر رو منظورتون هست؟

متأسفانه از دست من کاری برای شما برنمی‌آید. برای‌تان در دعا خواهم بود.
Jooyandeh نوشته: متأسفانه از دست من کاری برای شما برنمی‌آید. برای‌تان در دعا خواهم بود.
دوست گرامی جناب Reactor چندان هم حرف بی ربطی نزدن!! یکی اینکه 100% ای در کار نیست و دیگری اینکه حتی مواردی رو من خوندم که باورمندان به اینکه ذوالقرنین اسکندر هست منظور از اسکندر رو اسکندر مقدونی نمیدونن و اون رو اسکندری 1000 سال پیش از اسکندر مقدونی میدونستن!!!
بنده چندین‌بار منظور خودم را واضح توضیح داده‌ام. موضوع غلط و درست بودن سخنم نیست. موضوع این است که ظاهراً اصلا متوجه منظورم نمی‌شوید. (گویا متوجه منظور یک‌دیگر هم نمی‌شوید.)

شخصی بوده به نام اسکندر مقدونی که چند قرن قبل از مسیح می‌زیسته است. کارهایی هم در تاریخ انجام داده است. حدود چهار قرن بعد از مسیح، افسانه‌هایی راجع به او توسط مسیحیان ساخته و پرداخته شده است. این افسانه‌ها در اثری به نام رُمان اسکندر گردآوری شده‌اند. در ورژن‌های مختلف این اثر هم "صاحب دو شاخ" لقب مشهور اسکندر دانسته شده
است (مثلاً در ورژن حبشی آن). داستان‌های رفتن به مطلغ و مغرب خورشید (که ترجمه‌ی آن را از پیش آماده کرده بودم و در پستی درج نمودم)، جوج و مأجوج، ساختن سد و ... بخش‌هایی از این افسانه‌ها هستند.

نه شخصیت تاریخی اسکندر و نه شخصیت تاریخی کورش ربطِ معقولی با ذوالقرنین قرآن ندارند. 45

من دیگر از این واضح‌تر نمی‌توانم توضیح دهم. اگر کسی منظور را متوجه نمی‌شود، من فقط برایش در دعا خواهم بود. با عرض پوزش. 53

40
Jooyandeh نوشته: بنده چندین‌بار منظور خودم را واضح توضیح داده‌ام. موضوع غلط و درست بودن سخنم نیست. موضوع این است که ظاهراً اصلا متوجه منظورم نمی‌شوید. (گویا متوجه منظور یک‌دیگر هم نمی‌شوید.)

شخصی بوده به نام اسکندر مقدونی که چند قرن قبل از مسیح می‌زیسته است. کارهایی هم در تاریخ انجام داده است. حدود چهار قرن بعد از مسیح، افسانه‌هایی راجع به او توسط مسیحیان ساخته و پرداخته شده است. این افسانه‌ها در اثری به نام رُمان اسکندر گردآوری شده‌اند. در ورژن‌های مختلف این اثر هم "صاحب دو شاخ" لقب مشهور اسکندر دانسته شده
است (مثلاً در ورژن حبشی آن). داستان‌های رفتن به مطلغ و مغرب خورشید (که ترجمه‌ی آن را از پیش آماده کرده بودم و در پستی درج نمودم)، جوج و مأجوج، ساختن سد و ... بخش‌هایی از این افسانه‌ها هستند.

نه شخصیت تاریخی اسکندر و نه شخصیت تاریخی کورش ربطِ معقولی با ذوالقرنین قرآن ندارند. 45

من دیگر از این واضح‌تر نمی‌توانم توضیح دهم. اگر کسی منظور را متوجه نمی‌شود، من فقط برایش در دعا خواهم بود. با عرض پوزش. 53

40
از اولشم متوجه منظور شما بودیم!! دیگه نمیخوام تکرار مکررات کنم...هر چی لازم بود گفته بشه رو گفتیم...
Havadar_e_Democracy نوشته: از اولشم متوجه منظور شما بودیم!!

آن‌چه عیان است، چه حاجت به بیان است. 71

Havadar_e_Democracy نوشته: ضمنا شما نصف داستان رو افسانه میگیری نصفش رو واقعیت بعد میگی چون زمین صاف نیست دیگه تمومه و کوروش نیست!! از این ور چرا برای خودت اینجوری توجیهش نمیکنی..

Reactor نوشته: دوست عزیز شما یک جا میای میگی منظور من اسکندر افسانه ای هست که راجع بهش کتاب قصه نوشتن ... و یک جا دیگه یکهو میزنی کانال دو و میری سراغ اسکندر مقدونی!! ... حالا بالاخره شما کدوم اسکندر رو منظورتون هست؟

40...

Havadar_e_Democracy نوشته: دیگه نمیخوام تکرار مکررات کنم...هر چی لازم بود گفته بشه رو گفتیم...

71
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11