Anarchy نوشته: یعنی یه پارادوکسی هست که دختر تا شناخت کامل پیدا نکنه و از ادامه رابطه مطمئن نباشه تن به سکس نمیده... از اون طرف پسر هم نمیخواد به قیمت رسیدن به سکس ، به کسی تضمین 100% بده که باهاش میمونه... پس باید چیکار کنه ؟
این حرفها کس شعر هست که پسر دست به خایه منتظر طعمه هست فقط! من ۲ سال با ۳ تا دختر دیگه هم خونه بودم ، ۸۰% بحثهایی که بینشون میشد اینکه کدوم پسر دانشگاه اونجاش گنده تر هست و کدوم یکی cute تر هست! اکثریت دخترها هم بین خودشون صحبت از سکس و اینکه به کی بیشتر با کی میخواهند بخوابند بحث میکنند ، جلوی مردها میشن مریم باکره! و فقط چسی میان!
Alice نوشته: متوجه هستید که چه چیزی را تایید میکنید؟! شما عمل «دروغگویی» که زشتترین و ناپسندیدهترین
رفتارهای انسانیست را تایید میکنید و تازه به پایندگی آن هم پافشاری میکنید!
اگر دخترها آرایش میکنند خب شما هم سر و صورت خود را آراسته کنید... چرا باید دروغگویی را در تراز
فرهنگی روا کنید؟؟!
البته خوب من خودم با بزک کردن چهره و آرایش خارج از نورم مخالفم. ولی با آراستگی و رژ لب و .. نه!
نخست اینکه دروغگویی همیشه چیز بدی نیست !
دوم اینکه اگر در رابطه با دختر به خصوص از نوع ایرانیش با دروغ و نیرنگ و فریبکاری جلو نروید به جایی نمیرسید . (فرهنگ بد)
[ATTACH=CONFIG]3091[/ATTACH]
شما اگر از پایندگی این مساله ناراحت هستید نخست باید به خود دختران گیر بدهید که پشمک هم بار پسرانی که از اول صاف وصادق هستند نمیکنند !
Theodor Herzl نوشته: این حرفها کس شعر هست که پسر دست به خایه منتظر طعمه هست فقط! من ۲ سال با ۳ تا دختر دیگه هم خونه بودم ، ۸۰% بحثهایی که بینشون میشد اینکه کدوم پسر دانشگاه اونجاش گنده تر هست و کدوم یکی cute تر هست! اکثریت دخترها هم بین خودشون صحبت از سکس و اینکه به کی بیشتر با کی میخواهند بخوابند بحث میکنند ، جلوی مردها میشن مریم باکره! و فقط چسی میان!
خب من که نگفتم اونا از سکس فراری هستن !! اما اقدام عملیشون مثل پسرها نیست یا لااقل دیدگاهشون مثل پسرها نیست... حالا من بحثم اکثریت دخترهاست نه همشون !! خلاصه که دوست دارن با کسی سکس داشته باشن که به رابطه بلند مدت باهاش امیدوار باشن...
ضمنا تفاوت های فرهنگی رو هم در نظر بگیر بین جامعه ای مثل ایران و اونجایی که بودی
!!
اولش باید بگم من کلا خیلی از زیبایی "مصنوعی" خوشم نمیاد ولی خب باید از چیزی که فکر میکنم درسته دفاع کنم:))
Mehrbod نوشته: اینهم بیجاست, نشانگری (indication) همان فریبگری نیست:
موی بلند و درخشان از کارکرد درست یاختهها و تندرستی در دیرای زندگی میگوید = نشانگر
ناخنهایِ سفت و درخشان و نشکسته از کارکرد درست یاختهها و سوختوساز تن میگویند = نشانگر
نشمینگاه گنده از آسانی زاییدن و زادآوری میگوید = نشانگر
پستان گنده نشانگر نایکراستی از همان زاییدن آسان است: پیکر زنانه از روی سنگینی
لگن و زیرتنه, نیاز به همسنگی در بالاتنه هم دارد که همان پستانها هستند = نشانگر نایکراست
نبود چین و چروک و پوست هموار = نشانگر درستیِِ کارکرد یاختهها + جوانی و تندرستی و توان زادآوری
....
زنانیکه با بوتاکس و رژلب و لیپساکشن و کشیدن پوست و کاردپزشکی و ..
این نشانگرها را جور دیگر مینمایانند بروشنی دارند دروغ میگوین, زیرا
دروغ و فریب چیزی بجز همان پوشاندن حقیقت و دگرنُمایانی آن نیست.
پارسیگر
بعد میگید شک نکنم ژن خودخواه رو خوندید:))
اصلا یکی از بنیادین ترین چیزهایی که داوکینز توی کتابش مطرح میکنه این هست که فریب کاری بخشی طبیعی از فرایند بقای ژن های ماست.
نقل قول:In this book I am using words like
'deceive' and 'lie' in a much more straightforward sense than those
philosophers. They were interested in conscious intention to deceive. I
am talking simply about having an effect functionally equivalent to
deception.
هرچند ما میدونیم فریب کاری انسانی ماهیتش "آگاهانه" هست.
از نکات جالب تر این هست که ورزش کردن و رژیم هم نوعی "فریب کاری" از این دید میتونه محسوب بشه،چون هیچ حیوانی مثل انسان ها فعالیت بدنی منظم(دروغین!) و برنامه ریزی شده یا رژیم دقیق رو نداره تا دارای عضلات بهتر،عمر طولانی تر، اندام زیباتر و... باشه،ما در فرایند "ناخوداگاه" ژن ها دست کاری میکنیم تا نتایجی بهتر رو بدست بیاریم.
اصلا چرا راه دور بریم!؟درمان کردن بیماری ها به روش "مصنوعی" نوعی فریب کاریه،ما نزاشتیم گزینش "طبیعی" صورت بگیره و انسان های حامل ژن های ضعیف تر یا بدتر از بین برند،اینطور دیگران رو فریب میدیم که ما بدن سالم و ژن های قدرتمندی! داریم.
اصلا هرگونه جراحی زیبایی(حتی اگر ضروری باشه،مثلا در تصادفات)برای پوشاندن یک حقیقت هست،نه؟:))
البته باید یادآوری کنم من نمیگم"این زن ها نمیخواند زیباتر،جوون تر و... به نظر برسند"ولی گسترده کردن تعریف دروغ گویی تا این حد این واژه رو لوس میکنه.
نامُرده یک نکتهی بسیار جالب در راستای علاقه مند کردنت به صادق هدایت
:
مدتی پیش یک داستان کوتاه از هدایت میخواندم با نام "دن ژوان کرج" که به تمامی موضوعات مطروحه
در این فاروم گوشه و کنایه میزند. راوی داستان که در سفر است وارد مهمانخانهای به نام "عصر جدید"
میشود و داستان به کنایه در دوران مدرنیته میگذرد. زبرهمسری، آلفانمایی، پولپرستی و ... نکاتی درخور
توجه است که هدایت با توصیف دقیقی آنان را بیان میکند.
--
البته هدایت هرگز mysogynist نبود، ولی این داستان چکیدهای دارد از باورهای دوستان زنستیز اینجا که
من در حین خواندن آن مدام یاد انجمن میافتادم.
sonixax نوشته: دوم اینکه اگر در رابطه با دختر به خصوص از نوع ایرانیش با دروغ و نیرنگ و فریبکاری جلو نروید به جایی نمیرسید . (فرهنگ بد)
میتوانید این را به من ثابت بکنید؟
Alice نوشته: میتوانید این را به من ثابت بکنید؟
من پول ندارم ، بیکارم ، تیپ و قیافه درست هم ندارم ، وضعیت اقامتیم هم از قُم فراتر نمیره ، ولی شما را خیلی دوست دارم !!! شما حاضرید زن/پارتنر من بشید ؟!
Alice نوشته: میتوانید این را به من ثابت بکنید؟
اثباتش تجربه تقریبا همه پسرانی هست که در جامعه میتونید ببینید و بپرسید !!
sonixax نوشته: من پول ندارم ، بیکارم ، تیپ و قیافه درست هم ندارم ، وضعیت اقامتیم هم از قُم فراتر نمیره ، ولی شما را خیلی دوست دارم !!! شما حاضرید زن/پارتنر من بشید ؟!
اگر فلسفه و کیهانشناسی و ادبسار بدانید و ریش و سیبیل و موهای بلند درویشی داشته باشید من
چیز دیگری نمیخواهم و اگر کژچهره هم باشید و کارتونخوابی هم کنید برایتان روی هوا غش خواهم رفت.
Anarchy نوشته: اثباتش تجربه تقریبا همه پسرانی هست که در جامعه میتونید ببینید و بپرسید !!
من مدتها پیش وقتی از تجربهی شخصی حرف میزدم دهها نفر در انجمن بمن حمله میکردند.
آن وقت شما میگویید : تجربهی همه پسرانی که...!!!!
تازه از همه جالب تر دوستمان کسری هم بنابه "تجربهی شخصی" سخن شما را بالاتر تایید نکرد! (چشمک)