Alice نوشته: من آمدم به شما بد و بیراه بگویم که یک دم یادم آمد چندیست نهیلیست چپی شدهام و
در دانشنامهی ویرم (دایرةالمعارف ذهنم) خوب و بدی کراننمایی نشده است! پس به دید
من اینکه پسری از دختری بهرهی جنسی ببرد و فریبگری کند هیچ دگرسانی ندارد.
---
با این همه زمانیکه میگوییم فریب دختران بد نیست, بیشمار شیوهیِ فریفتن آنجاست و باید نیک نگریست از فریب چه فَردیدی داریم.
برای نمونه, همین امروز همین رفتار که دخترها میآرایشند و خود اشان
را جور دیگر و بهتر و زیباتر از آنچه هستند مینمایانند یک فریبگری و یک جور دروغگویی آشکار است.
چیزیکه من از فریب میگویم نیز در همین تراز است, جاییکه دختر خود اش را زیباتر
از آنچه هست مینمایاند, شما چرا خود اتان را باهوشتر, پولداتر و ... از آنچه هستید ننمایانید؟
اگرنه من بر پاد نوشتهیِ بالا این شیوهیِ «بخواب دررو» را مینکوهم; دروغگویی و
دلبَری هم اندازه دارد و نباید کسی را مانند دستمال کاغذی چلاند و دور انداخت.
دخترها در این زمینهها میدروغند:
زیبایی اشان (آرایش, کفش پاشنه بلند, ...) خود را بلندبالاتر, باریکتر, زیباتر و ... نمایاندن.
هوش اشان (من تیزهوشان رفتهام, من ...)
گرایش هایشان (من گیتیگ دوست دارم, من مزدائیک خواندهام, ...)
فریبهایِ پسرانه هم در همین ترازها باید باشد, بهترین فریبها را هم از خود دختران باید آموخت.
یکی از فریبهایِ زنان:
D.h.
Tightlacing - WiKi
Alice نوشته: راستی، مدتها پیش برای واژهی "ثانیه" یک برابر پارسی درخور یافته بودم که به شما
پیشنهاد دادم و پسندیدید ولی اکنون در یادم نیست که چه واژهای بوده است. شما یادتان
میاید؟!
پارسیگر
گشتم ولی پیک نامبرده را نیافتم آلیس جان.
هر آینه اگر لغزش نکنم واژه «دَمَک» بود که همین بیشتر از همه پذیرفته شده و جاافتاده.
پارسیگر
Alice نوشته: تازه آرایش و پیرایش هم که "دروغگویی" نیست دوست گرامی.
کوچک کردن بینی, برداشتن چربیها (لیپوساکشن, ...), کشیدن پوست چهره, گذاشتن گونهها, بزرگ کردن پستانها
و کپل و بسیاری دیگر اگر فریبنده و برای خوشگلتر و خواستنیتر نمایاندن خود نیستند, پس چه هستند؟
آرایش (و نه پیرایش) هم در راستای همان فریب میروند و تنها ترازهای گوناگونی از یک چیز هستند. ما فریبهایِ خودآگاهانه داریم مانند رژلب,
چون هر پسری با دیدن رژلب میداند که لبهایِ دختره براستی این اندازه گیرا و خوشگل نیست, ولی همچنان با اینکه اینرا میداند, وی را زیباتر میبیند (= can't help himself).
ترازهایِ ناخودآگاه و فریبندهتر آن هم همان کاردپزشکی و فیزیکی هستند.
Alice نوشته: واژهی دروغ کمی ریشخندامیز است, ولی من کمتر دختری را دیده ام که همزمان به گیتیگ گرایش داشته
باشد و مـزدائیک هم خوانده باشد جز خودم, اگر هم فردید شما من هستم که من مـزدائیک نخواندهام, من
در دبیرستان دانشآموز رشته "ریاضی و فیزیک" بودم و چون از کودکی درسخوان بودم در کنکور باید مزدائیک
نیوتونی و چه میدانم گسسته و هنداسگری و ... را میخواندیم و من هم خواندم!!. چون افمارش بالاترین
ضریب را دارا بود و برگ برندهای بود برای پیروزی در نبرد کنکور. اینک هم که زمان کموبیش کوتاهی از کنکورم
میگذرد این دادهها در یادم ماندگارند و پس از چندسال دیگر خودبخود در جایگاه دادههای ناکارآمد کمرنگتر میشوند.
روی سخن من شما نبودید, دخترهایی بودند که به تور خود من میخورند. یکی از ترفندهایِ کهنه برای فریب خود را
گرایشمند به خواسته و گرایشهای دیگری نمایاندن است. در جایی آمار آورده بود چه شمار زنانی که روزهای آغاز
آشنایی به ورزشگاههایِ فوتبال و .. میروند و چه شمار پسرانی به چیزهای دخترانه گرایش پیدا میکنند, ولی پس از چند
ماه که آشنایی پیگرفت هر دو به ایستار پیشین برمیگردند (= نیاز به فریب و دلبَری میکاهد).
Alice نوشته: تازه این ها هم فریب کاری نیست, این فریب کاریها تنها بدرد نرینهها میخورد که باید مانند گوسپند شاخدار
کوهی با نرهای دیگر نبرد کند! (که در همبود هوموسپینزها به جای دریدن یکدیگر در هوش و پول و ... نبرد میکنند)
مادینهها هم یگانه در خوشگلی و رُژ و چه میدانم پنکک همآوردی دارند.
روزگاری شاید, ولی امروز که کسی شاخ نمیزند و گرز بدست نمیگیرد؟
پارسیگر
حالا اینکه بگیم دخترها هم فریب میدن که نشد. این مگه مغلطه نیست؟ مغلطهء «اونا هم بدن!».
من میگم دخترها که به ما حمله نمیکنن (حالت اول) که ما بخوایم از خودمون دفاع کنیم.
بعد برای زنده ماندن خودمون هم که بهشون نیاز نداریم (حالت دوم).
برای پیشرفت خودمون هم بهشون نیازی نداری (حالت سوم).
پس از نظر اخلاقی توجیه نمیشه که فریبشون بدیم و ازشون سوء استفاده کنیم، گرچه اونا هم همین قصد رو نسبت به ما داشته بوده باشن.
مثل اینکه بخوای سر یکی که میخواد سرت رو کلاه بذاره کلاه بذاری!!
خب شما از نظر اخلاقی مجازی از کلاه رفتن سر خودت جلوگیری کنی، ولی مجاز نیستی به این بهانه سر طرف، حتی یک کلاهبردار، کلاه بذاری.
folaani نوشته: حالا اینکه بگیم دخترها هم فریب میدن که نشد. این مگه مغلطه نیست؟ مغلطهء «اونا هم بدن!».
این زمانی میشود کژفرنود که ما بگوییم فریب از سوی پسرها خوبه, چون دخترها خود اشان هم میفریبند (تو هم بدی, پس بد بودن ما اشکالی ندارد.)
زمانیکه ما خودامان میپذیریم فریب بده و اشکال هم دارد, ولی میگوییم ناچار از فریبیم که دیگر سفسته نیست.
folaani نوشته: من میگم دخترها که به ما حمله نمیکنن (حالت اول) که ما بخوایم از خودمون دفاع کنیم.
بعد برای زنده ماندن خودمون هم که بهشون نیاز نداریم (حالت دوم).
برای پیشرفت خودمون هم بهشون نیازی نداری (حالت سوم).
پس از نظر اخلاقی توجیه نمیشه که فریبشون بدیم و ازشون سوء استفاده کنیم، گرچه اونا هم همین قصد رو نسبت به ما داشته بوده باشن.
مثل اینکه بخوای سر یکی که میخواد سرت رو کلاه بذاره کلاه بذاری!!
شاید, ولی نیاز جنسی آنجاست.
من یک همانندی میاورم, بیانگارید برای کارفرمایی کارمیکنید که در برابر مزدی که میدهد, چشمداشت کار بسیار گزاف و بالایی از شما
دارد (با چشمپوشی از فرهشت بهرهکشی و دیگرها), در اینجا فریب این کارفرما و بزرگنُماییِ کار اتان و از سر باز نمودن چشمداشتهایِ بیجای وی خوب است یا بد؟
از دید من تنها یک کودن اینجا به خواستهیِ کارفرما ارجمینهد یا از آن بدتر, خود اش را با نپذیرفتن به رنج بیکاری و گرسنگی و کاریابی میاندازد.
پارسیگر
Mehrbod نوشته: زمانیکه ما خودامان میپذیریم فریب بده و اشکال هم دارد, ولی میگوییم ناچار از فریبیم که دیگر سفسته نیست.
شاید, ولی نیاز جنسی آنجاست.
ناچار؟
واسه چی ناچاری؟
بالاخره عمل اخلاقی ممکنه هزینه و فشار داشته باشه.
بخاطر فشارش بگیم ناچاریم؟
مثلا بریم دزدی کنیم چون پول بیشتر میخوایم خیلی دوست داریم ماشین فلان داشته باشیم یا حتی همین با دخترها دوستی کردن و غیره.
ناچاری یعنی چی. درجهء ناچاری چیه؟ معیارش چیه؟
من الان عزب هستم اینقدر هم دلم میخواد ولی تاحالا سکس نکردم. چطور من ناچار نبودم پس؟
البته نمیگم که من خیلی قوی بودم و اگر فرصت خیلی راحت با شرایطی که میخوام پیش میامد این کار رو نمیکردم، ولی خب بهرحال نکردم تاحالا نمردم و از نظر روانی هم مشکل زیادی ندارم تازه تونستم روی هدفهای دیگر خودم بیشتر وقت و انرژی و منابع صرف کنم و پیشرفت کنم.
بجای سکس کردن هم بهم فشار که میاد خودارضایی میکنم خب
لامصب فشار بدجوری میاره آدم نمیتونه حتی فکر کنه و به کاری برسه. ولی خودارضایی میکنم که کار خیلی راحتتر و سریعتری هست به نسبت و هزینهء کمی هم داره (فقط یخورده باید خوب بخورم بخوابم بعدش که بدنم جبران کنه).
بعد تازه توی کشورهای دیگه ای که وضع بنظر خیلی بهتر میاد، چون sex house قانونی و بهداشتی و اینا دارن.
من فکر میکردم اینجا در ایرانه که سکس کردن اینقدر مسائل جانبی بیخود و ریسک و هزینه های افزوده داره.
واقعا وقت و انرژی اینقدر ارزشمنده (شاید بخصوص امروزه) که باید وقت و هزینهء مسائل سطحی رو تاحد ممکن کاهش داد.
مثلا سکس. چرا باید اینقدر وقت و انرژی صرفش بشه؟
من نمیدونم شما چطور دانشمند یا خردمندی هستید، چون خودم مثلا توی علم و فناوری هستم بالاخره و دنبالش رفتم میدونم چقدر گسترده و پیچیده است و واقعا آدم باید شش دانگ خودش رو اختصاص بده بهش تا بتونه به جای درست و حسابی برسه. وگرنه اینکه نصف وقت و عمرت واسه دوست یابی و گول زدن و به مکان کشاندن و سکس کردن بره، خب حداقلش اینه که قاعدتا از آدمایی مثل من که این اتلاف منابع رو ندارن عقب میمونید.
یکی از دلایلی که من ازدواج نکردم و یکی از دلایلی که تاحالا دنبال اینطور چیزا نرفتم و سکس نکردم همین بوده.
نمیگم تنها دلیل، ولی یک دلیل در کنار و ترکیب با دیگر دلایل.
وگرنه مثلا اگر ایران مثلا مثل آمریکا بود و یه عده بودن واسه این کار خدمات بدن، چون اونوقت میشد راحت و سریع و با حداقل مسائل جانبی و ریسک های بهداشتی و غیره این کار رو کرد، اونوقت مثلا هرچند وقت یک بار که میتونستم سریع میرفتم به این مکانها و خودم رو ارضاء میکردم از این نظر. اینطوری از نظر وقت و انرژی و هزینه خیلی بهینه تر بنظر میاد و صرف میکنه.
ولی توی ایران تنها راه واضح واسه افرادی مثل من، خودارضایی است!
واقعا یه دانشمند قوی نمیتونه زیاد کلاب بره و چت های الکی بکنه و واسه سکس کردن نقشه طراحی و پیاده سازی کنه. حالا شاید هر از چند گاهی با فاصلهء زیاد بشه، ولی اونم کافی بنظر نمیاد، چون آدم خیلی زود به زود نیاز به ارضای خودش پیدا میکنه.
folaani نوشته: واقعا وقت و انرژی اینقدر ارزشمنده (شاید بخصوص امروزه) که باید وقت و هزینهء مسائل سطحی رو تاحد ممکن کاهش داد.
مثلا سکس. چرا باید اینقدر وقت و انرژی صرفش بشه؟
من نمیدونم شما چطور دانشمند یا خردمندی هستید، چون خودم مثلا توی علم و فناوری هستم بالاخره و دنبالش رفتم میدونم چقدر گسترده و پیچیده است و واقعا آدم باید شش دانگ خودش رو اختصاص بده بهش تا بتونه به جای درست و حسابی برسه. وگرنه اینکه نصف وقت و عمرت واسه دوست یابی و گول زدن و به مکان کشاندن و سکس کردن بره، خب حداقلش اینه که قاعدتا از آدمایی مثل من که این اتلاف منابع رو ندارن عقب میمونید.
یکی از دلایلی که من ازدواج نکردم و یکی از دلایلی که تاحالا دنبال اینطور چیزا نرفتم و سکس نکردم همین بوده.
نمیگم تنها دلیل، ولی یک دلیل در کنار و ترکیب با دیگر دلایل.
آقا انیشتین و دکتر حسابی هم سکس میکردند ، دیگر شما که از آنها بیشتر دنبال علم و دانش نیستید! احتمالا دست و پا چلفتی بودن خودتان در جور کردن شریک جنسی را با این جور حرفها توجیه نکنید!
گول زدن دخترهای مردم برای سکس از خود سکس بهتره
خیلی میدوسم این کار را
Mehrbod نوشته: کوچک کردن بینی, برداشتن چربیها (لیپوساکشن, ...), کشیدن پوست چهره, گذاشتن گونهها, بزرگ کردن پستانها
و کپل و بسیاری دیگر اگر فریبنده و برای خوشگلتر و خواستنیتر نمایاندن خود نیستند, پس چه هستند؟
مهربدجان حالتان خوب است؟؟! "فریب گری" یکی از رفتارهای نخستین جانوران است و نه تنها نَـرها،
بساکه مادهها هم زمانیکه زیر فشار هماوردی جنسی باشند فریبکاری میکنند و انگیزهی فریبکاریشان هم
سرمایهگذاری بیشتر نرها بروی آنان بوده است. این از مهاد فرازیست ژن سرچشمه میگیرد و فریبکاری
به خودی خودی چیز بدی نیست!
Mehrbod نوشته: آرایش[١] (و نه پیرایش[٢]) هم در راستای همان فریب میروند و تنها ترازهای[٣] گوناگونی از یک چیز هستند. ما فریبهایِ خودآگاهانه داریم مانند رژلب,
چون هر پسری با دیدن رژلب میداند که لبهایِ دختره براستی این اندازه گیرا و خوشگل نیست, ولی همچنان با اینکه اینرا میداند, وی را زیباتر میبیند (= can't help himself).
سرخی بیشتر و گاه بیرون از نورم در آژگاه چهره و لبها آن را زیباتر میکند! (=فریبگری) ولی هنوز
هوش نکردهاید که فریبگری چیز بدی نیست و در همهی جانوران دیده میشود. داستانی هم که
شما میگویید: چون دخترها آرایش میکنند شما هم باید خودتان را باهوشتر و پولدارتر و ... نشان
بدهید، بروشنی درغگویی است و نه فریبگری.
Mehrbod نوشته: روی سخن من شما نبودید, دخترهایی بودند که به تور خود من میخورند. یکی از ترفندهایِ کهنه برای فریب خود را
گرایشمند به خواسته و گرایشهای دیگری نمایاندن است.
برای نمونه دخترهایی که به تورتان میخورند میگویند ما فیزیک کوانتوم و سوسیوبیولوژی و ...
میخوانیم تا فریبگری کنند؟؟؟!
پارسیگر
Alice نوشته: مهربدجان حالتان خوب است؟؟! "فریب گری" یکی از رفتارهای نخستین جانوران است و نه تنها نَـرها،
بساکه مادهها هم زمانیکه زیر فشار هماوردی جنسی باشند فریبکاری میکنند و انگیزهی فریبکاریشان هم
سرمایهگذاری بیشتر نرها بروی آنان بوده است. این از مهاد فرازیست ژن سرچشمه میگیرد و فریبکاری
به خودی خودی چیز بدی نیست!...
در طبیعت کشتن دیگران و تجاوز هم بفراوانی دیده میشود و در راستای فرازیست هم کاربرد دارند, پس اینها هم خوب هستند؟
اگرنه, پس خود اتان هم میبینید این چیزی بیشتر از کژفرنود دستآویز به طبیعت نیست:
Appeal to nature - WiKi