08-21-2015, 01:13 PM
Amir.Aria نوشته: اما با کلیت سخنتان همداستانم.پیشتر مصاحبه ای از یک پیرزن 120ساله می دیدم که راز سلامتی و طول عمر خود را
"بی خیالی" دانسته و آن را به همگان تجویز می نمود.به راستی هیچ انسانی افسار زندگی خویش را کاملا در دست نداشته
و نخواهد داشت. در ترازوی خوشبختی سنج دنیا کفه یِ بدحالیها همواره سنگین تر از خوشحالیهاست.
اگر به شما ≈یک دهم میلیگرم پتاسیوم سیانید خورانده شود شانس زنده ماندن
اتان ٨٠%≈ است, ولی اگر یک میلیگرم سیانور خورانده شود, شانس زنده ماندنتان 0.001%.
پس اندازهی یک چیز (quantity) میتواند برآیند آن چیز (quality) را از اینرو به آنرو دربیاورد و اینکه هیچکس کاملا
آزاد نیست, به این معنی نیست که میشود پس همینجور از آزادیها زد و و کیفیت زندگی همچنان یکسان بماند.
در جهان فندین/technological امروز آزادیهایِ بسیار بیشتری از
آدمی گرفته شدهاند و ازینرو این دسته فعّالیتهایِ اجتماعی مانند علف هرز
همهجا سر سبز کردهاند, که تنها سمپتومهایِ بیماریای ریشهدارتر میباشند.
Amir.Aria نوشته: پس چه کاری بهتر از این که این بی خیالی را سر و سامان داده و مفهومی زیبا با نام حیوان دوستی و... از آن بسازیم ؟
بیماریکه سرطان گرفته هم میتواند بیخیال باشد و با خوشگذرانی به سوی مرگ برود;
یا اینکه میتواند پیش از اینکه سرطان بگیرد باخیال باشد و سیگار نکشد که سرطانی نشود.
نمونهیِ کسیکه روی زندگی و سرنوشت خود هیچ کنترلی دیگر ندارد (ولی پیشتر داشته) و بجای درست کردن و پرداختن
به آن, به فعّالیتهای اجتماعی و جانوردوستی روی میآورد و ... مورد یکم است. آنچه ما اینجا به آن همواره پرداختهایم مورد دوم.
.Unexpected places give you unexpected returns