05-16-2014, 02:00 PM
Dariush نوشته: @امیددیدگاه من:
درود؛ کمپیدایی؟!
یک موضوع جالب عرض کنم خدمتتان! آن دختری که در حال مخ کردن بودم را به خاطر دارید؟ به شکلی بسیار خندهدار و البته غمانگیز از دستم پرید تقریبا! یکبار که با هم بودیم، بطور ناگهانی گفت گوشیات را بده چک کنم ببینم چه خبر است. من هر چه کلنجار رفتم، بیخیال نشد. آخرین حربهای که خیلی خیلی احمقانه بود را به کار گرفتم و با پای خودم افتادم توی چاه: به او گفتم من گوشی خودم را میدهم، ولی به شرطی که تو هم بدی! قبول کرد! هیچ راهی نداشتم، باید گوشی را میدادم. گوشی خودش پاک پاک بود، توی گوشی من اما از دو دختر دیگر غیر از خودش اس ام اس بود:e108:
خلاصه توی این مدت هر کاری میکنم بیخیالِ آن موضوع نمیشود! خیلی گند بزرگی زدم و فکر نمیکنم دیگر راهی باشد. درست است؟
1-به هیچ وجه تسلیم خواستش نباید میشدی،اینجور موضع قدرت خودت رو ضعیف کردی.
2-این رو بر علیه خودش استفاده میکردی،با یک ژست ناراحتی و کمی خشم و جملاتی مثل "به من اعتماد نداری؟! و چرا میخوای چکش کنی؟و..." تحت فشار میزاشتیش،یا عقب نشینی میکرد یا اینکه به حالت قهر صحنه رو ترک میکردی تا بعدا در آرامش یه فکری به حال این قضیه بکنی.
3-چه نوع اس ام اس هایی؟!
To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
Tacitus-