7 ساعت قبل
(امروز, 08:22 AM)Anarchy نوشته: یقه حکومت رو گرفتیم و باز هم خواهیم گرفت تا از این رنج رها بشیم اما وقتی موشک اسرائیلی وسط تجریش یا محوطه زندان اوین یا ساختمان مسکونی چند طبقه پایین اومد پشت اسرائیل شادی نکنیم ... مردم ما متاسفانه دچار افراط و تفریط هستن !!
اگر بنا بود جنگ برای خاورمیانه خیر و برکتی بیاره تا حالا آورده بود ...
در مورد اینکه بخشی از جامعه ممکنه در مواجهه با حملات نظامی احساساتی بشه و واکنشهایی از جنس شادی یا انتقامطلبی نشون بده، به نظرم باید کمی با واقعگرایی بیشتری نگاه کنیم.
جامعهی ایران یک پیکره یکدست نیست. همونطور که در اعتراضات، انتخابات، بحرانهای زیستمحیطی، یا حتی فوتبال، واکنشها میتونن کاملاً متنوع، متناقض و بعضاً هیجانی باشن.
بنابراین متمرکز شدن روی یک دسته از مردم که در شرایطی خاص واکنش احساسی یا شاید نسنجیدهای نشون میدن، تصویر دقیقی از واقعیت اجتماعی نمیسازه و تحلیل رو از مسیر مؤثرش خارج میکنه. کار تحلیلگر، شناسایی روندها و ساختارهاست، نه برجسته کردن تکعکسهایی از یک صحنه متحرک.
واقعیت اینه که مردم ایران، در طول سالهای اخیر، بارها با هزینههای گزاف نسبت به بیعدالتیها، فساد، سرکوب، و ناکارآمدیهای جمهوری اسلامی واکنش نشون دادن. و بله، در مواجهه با حمله نظامی به یک نهاد سرکوبگر یا ساختار امنیتی ج.ا، بعضیها ممکنه احساس رهایی یا حتی امید بکنن.
اما این به خودی خود نه مایهی قضاوت دربارهٔ کل مردم ایران است، و نه نشانهای از تأیید جنگ یا بیتفاوتی به سرنوشت غیرنظامیان. در نهایت، انسان آگاه و تحلیلگر، نه در تشویق به شادی برای انفجار، و نه در ساکت ماندن مقابل فاجعه، بلکه در جستوجوی راههاییست که در میان هیاهوی روایتها، به آیندهای کمهزینهتر، آزادتر، و واقعاً انسانیتر ختم بشه. گرهگشایی واقعی، فقط از مسیر دیدن همهی حقیقتها با هم ممکنه — نه از برش زدنِ احساسات بخشی از جامعه و ساختن استدلال کلی از اون.
بنابراین به جای تمرکز بر اینکه چه کسی شادی کرد یا نکرد، باید بپرسیم: چطور به جایی رسیدیم که مردم، ولو بخش کوچکی از آنها، برای بمباران یک نهاد نظامی در کشور خودشون احساس آرامش میکنن؟ این سؤال، ما رو نه به دفاع از اسرائیل میکشونه، نه به تطهیر ج.ا — بلکه دقیقاً ما رو به عمق فاجعهای میبره که دهههاست در حال رخ دادنه: از همگسیختگی رابطه میان حاکمیت و مردم. و اگر نتونیم این گره رو درک و باز کنیم، از هر سو که ضربه بخوریم، باز هم مردم قربانی اول خواهند بود.
و با همهی اینها، یک نکته همچنان باقی میمونه که از نظر من، مسئلهی اصلی است:
با این رژیم چکار باید کرد؟
زیرا تا زمانی که جمهوری اسلامی در قدرت بماند، تا وقتی ساختار سرکوب و بیکفایتی بر سرنوشت مردم سایه انداخته، پایانبخش رنج نخواهد بود. برعکس: در آینده فقط باید بهای سنگینتری پرداخت.
جمهوری اسلامی منشأ ریشهای بسیاری از بحرانهای داخلی و منطقهایست.
تا این گره باز نشه، ما صرفاً در حال مسکنزدن به زخمی هستیم که همچنان خونریزی خواهد کرد — و قربانی، باز هم مردم خواهند بود.