12-10-2020, 09:25 PM
(12-08-2020, 02:25 AM)Thanks نوشته:(03-27-2020, 02:38 PM)Ouroboros نوشته: مطالعه این کتاب را توصیه میکنم که احتمالا مهمترین کتاب نوشته شده در تاریخ در مقطع کنونی تطور انسان است : http://shatteredshield.net/media/suicide_note.pdf
در این تاپیک تنها به دلایل فلسفی گزارهی «وجود بر عدم وجود تقدم ندارد» اشاره شد، در حالی که نویسنده هزار صفحه دلیل تاریخی و سوسیوبیولوژیک دیگر میآورد که چرا مدرنیته و میوهاش، لیبرال دموکراسی، نهایتا ما را به خودکشی ژنتیکی دستهجمعی میبرد و این تنها محدود به مشتی استدلال فلسفی نیست.
احتمالا از همینرو بود که اوروبروس در تاپیک «گفتگوهایی پیرامون سنت و مدرنیته» میگفت مدرنیته برای این مشکل دموگرافیکش از سنت شکست خواهد خورد، چراکه در بلندمدت دیگر نیروی کافی برای مقابله با سنت ندارد. دلیل اینکه خواندن این کتاب احتمالاْ اتوماتیک شما را به سمت سنت بکشاند این است که اگر بعد از خواندن آن خودکشی نکنید، چارهای ندارید جز اینکه سراغ ارزشهای سنتی بروید که زندگی را دارای هدف مشخص میدانند که ارزش جانفداکردن داشته باشد (و نه، این کتاب صرفا شارح برخی از ارزشهای سنتی است و نه مدافع آن). دیگر برای شما مسئله این نیست که سنت مقابل مدرنیته بیخرد و غیرمنطقی است، اصلا برای همین که منطق و خرد را محدود میکند ارزشمند میشود و کسی تا کتاب را کامل نخواند متوجه نمیشود این حرفها یعنی چه. تا آن روز هم اگر کسی حوصله کرد و کتاب را خواند و هنوز در این ماتمکده بود، بیاید تا شاید کمی دربارهی آن بحثهای کلامی بیخود داشته باشیم.
از جای خوبی شروع کردید؛ معمولا دوستان سنتگرای ما بعد از حوصلهفرساییهای فراوان به اینجا میرسند. خب پس بیایید همین گزاره «سنت مقابل مدرنیته بیخرد و غیرمنطقی است، اصلا برای همین که منطق و خرد را محدود میکند ارزشمند میشود» را کمی بیشتر وابکاویم ببینیم به کجا میرسیم. در این عبارت، که از قضا مبناییترین استدلال سنتگرایان نیز هست، یک تناقض بسیار واضح وجود دارد که شاید در نگاه نخست، شبیه به بازیهای کلامی به نظر برسد، اما واقعا بدون حل کردن آن امکان ادامه دادن وجود ندارد. راستاش آنقدر این تناقض درونی واضح هست که اگر بدانم قبلا کسی به آن فکر و اشاره نکرده، وضعیت برایم کمی ترسناک میشود حتی! سنت برای آنکه بداند لازم منطق را محدود کند، باید از مخاطرات آن و مدرنیسم آگاه باشد. یعنی چطور ممکن است شما بدون آنکه بدانید با رفتن به سوی مدرنیته چه بلایی قرار است سرتان بیاید، در مقابل آن موضع تدافعی بگیرید؟ به دو روش :
1 - تجربهی مدرنیته (حداقل در اشکال قلیلاش)
2 - از طریق استدلال منطقی و بررسی ایدهها و شواهد به روشهای علمی
حالا سنت ریشه در تاریخی چندهزار ساله دارد و بنابراین گزینهی اول منتفی است، چون در هر حال حداقل در اینجا «روش» ناموجود است. میماند گزینهی دوم؛ در اینجا باید با استفاده از یک چیز، خودش را نفی کنیم! حالا ما میبینیم که اگرچه چنین تعارضی در ذات وجود دارد، اما در عمل رخ میدهد، یعنی کسانی را شاهد هستیم که بدون آگاهی یا روشهای منطقی، پیشاپیش خود را محافظهکار میشمارند و بدون آنکه بخواهد بدانند «چرا»، سنت را برمیگزینند. مثلا اکثریت عظیم دینداران، انگیزهای برای توجیه منطقی جهانبینی خود ندارند. اما بیآنکه بخواهیم بیش از اندازه فرمیک پیش برویم، بدیهیست که در جهانی مملو از اذهان Ignorant زندگی میکنیم و این اذهان همانقدر که میتوانند در طرف سنت قرار گیرند، میتوانند در سوی مقابل نیز باشند (بماند که اشکال بسیار متنوعی از اختلاط این دو، با نسبتهای گوناگون، نیز شاهد هستیم، چنانکه بسیجی رباتساز هم، حداقل در ظاهر موجود است). بنابراین ایراد ذاتی دیگری نیز در سنت هست و آن اینکه در مقابل چنین سناریویی، راهحلی در آن نیست. مثلا جوان هزار سال پیش را پدرش، کدخدا، رهبران مذهبی و حکومت محافظهکار، در چارچوب سنتی نگاه میداشت. امروز شما برای این میلیونها اذهانی که گفتم، چه راه حلی دارید؟ توجه دارید که در محیطی که همهی ارکان زندگی و آدمها، مدرن هستند، زندگی فردی سنتی ناممکن است، و اساسا انحصار ایدهی سنتگرایی به زندگی فردی، خودش شکل دیگری از مدرنیته است؛ چرا که سنت اگر حوزهی عمومی فراگیر وجود نداشته باشد، بیمعنی است؛ یعنی انشاالله قرار نیست که بگویید حکومتهای مدرن امروزی باید آنقدر Individualism را برقرار سازد که منِ سنتگرا هم بتوانم در آن کشور به تمام ارکان ارزشهای سنتی خود بپردازم؟ خیلی دیگر لیبرال میشود اینجور، نه؟ هرچند که مدرنیته میتواند چنان فربه باشه که شمای سنتی هم میتوانید خود را درون آن بگنجانید!
خب من کنجکاوم بدانم کجا و چه کسانی پیشتر به این مسالهی اساسی پرداختهاند چون به نظر من این اگر بنیادیترین مسالهی پیش روی سنتگرایی نباشد، قطعا از بنیادیترینها هست. با این دیدگاه، برتری دموگرافیک سنت بر مدرنیسم نیز بر باد خواهد رفت.
پ.ن : چرا ماتمکده؟ خوب است که! نیست؟
کسشر هم تعاونی؟!