خوب بزارید سوال رو اینطور بگم،
چه چیزهایی بزندگی شما معنا میده یا عوامل اصلی خوشبختی از نظر شماست؟
من دیروز داشتم یک مجموعه مفصل مصاحبه از برتراند راسل رو که تحت عنوان جهانی که من میشناسم بفارسی چاپ شده رو میخوندم.یک فصل داره بعنوان خوشبختی،در اون راسل از دوران جوانیش میگه و برای من جالب بود که میگه یک دوره شدیدن بخود کشی فکر میکرده چون تنها بوده و کسی نبوده بفهمتش،میگه اینطور بود که تا اینکه خوابی میبینه،در این خواب با حالت مریض و تب دار در تخت بوده و یک پروفسور پیری که از آشنایان خانوادگیش بوده بالای سرش بوده میگه به او گفتم:"لااقل برای من یک تسلی وجود دارد و آنهم اینست که بزودی از همه اینها خلاص میشوم"،جواب داد:"زندگی را میگویی؟" گفتم:"آری،زندگی" پروفسور گفت:"وقتی که پا به سن گذاشتی دیگر از این مهملات نخواهی بافت".در همان موقع من از خواب بیدار شدم و دیگر از این مهملات نبافتم
و بعدتر 4 عامل مهم خوشبختی رو اینها میدونه راسل:
1-تندرستی
2- داشتن لوازم لازمه برای رفع حوائج
3-داشتن روابط حسته با دیگران
4-موفقیت در کار.
یکبخش هم از زندگینامه کریستوفر هیچنز هست که چندتا نقل قول جالب درباره زندگی اول فصل "چیزی از خودم" میاره و بعد هم بخش کوتاهی درباره معنی زندگی داره.
Ah wad some power the giftie gie us
To see ourselves as others see us.
—Robert Burns
Many men would take the death-sentence without a whimper, to escape the life-sentence which fate carries in her other hand.
—T.E. Lawrence
Plato says that the unexamined life is not worth living. But what if the examined life turns out to be a clunker as well?
—Kurt Vonnegut: Wampeters, Foma and
Granfalloons
A life that partakes even a little of friendship, love, irony, humor, parenthood, literature, and music, and the chance to take part in battles for the liberation of others cannot be called “meaningless” except if the person living it is also an existentialist and elects to call it so. It could be that all existence is a pointless joke, but it is not in fact possible to live one’s everyday life as if this were so. Whereas if one sought to define meaninglessness and futility, the idea that a human life should be expended in the guilty, fearful, self-obsessed propitiation of supernatural nonentities… but there, there. Enough.
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound