10-14-2015, 05:31 AM
Mehrbod نوشته: نکته در این است که باور به اسلام باور به یک چیز بسیار نامنطقیست و این ستیزی با اینکه "مسلمان داریم تا مسلمان" ندارد,
بوارونه تنها میگوید هر چه دوز اسلامگرایی بالاتر باشد بهمان برخ نامنطقی بودن بالا خواهد بود, ولی نمیگوید که مسلمان نامنطقی نیست.
برای دریافت آسانتر, کسیکه میگوید زمین صاف است و کسیکه میگوید من زنده نیستم, هر دو مغزشان تاب برمیدارد, ولی یکی بیشتر از آن یکی.
منم قبول دارم کلن همین که یه عده ای بجسبن به یه دینی حالا هر دینی تازه اونم مال قرن ها پیش خوب نشون میده که چقد این آدما منطقی باید باشن! ولی خب تمام فلاسفه اسلامی از دم مسلمان بودن اونم از نوع مذهبیش و بعضیاشون هم عارف و دوریش بودند به هرحال در آثاری که از خودشون بجا گذاشتن نشون دادن که از لحاظ خرد و منطق در تراز بالایی قرار می گرفتن. اما یه نکته ای که هس اینه که زیاد دور و بر وجود و ذات خدا نمی پلکیدن چرا ؟ چون نمی تونستن به آنچه که مطابق دینشون بوده برسن مثلن ابن سینا میره جلو در اثبات معاد کم میاره در کتابش می نویسه که چون به اسلام و پیامبر و اینا اعتقاد دارم پ هس هرچند من نتونستم اثبات کنم! یا همین فیلسوف اسلامی معاصر علامه طباطبایی نقدهای خوبی در مورد مارکسیسم می نوشته که در اون اول مزیتهای مارکسیسم رو می گفته بعد می کوبیده و البته به انگلیسی و فرانسه و اینا ترجمه می شده و حتی اونزمان خود مارکسیستها از نقدهای علامه خیلی استفاده می کردن . اینا ادمهایی با دوز منطق بالا هستن نمیشه رد کرد ولی خب چه گیری حالا به اسلام دادی شما؟ کلن همه ی ادیان سر و ته یه کرباسن چون در همشون یه خدایی هس و یه بهشت و جهنمی و شیطان و جن و پری و بقیه قصه .........پ نمیشه گف هرکی خداباور هس از لحاظ منطق در تراز پایینتری از یه خدا ناباور قرار می گیره یعنی این شیوه استدلال شما در حقیقت اینه هر کی خدا ناباور هس تراز منطقیش بالاتر ا زخدا باور هس . ولی این استدلال غلطه چون اینهمه فلاسفه ی خداباور داریم . پس deduction رو نباید اینجا بکار برد چون اصلا اون پیش فرض اولیه غلط هس.
Mehrbod نوشته: چنانکه گفتم, انگیزهای برای پژوهش ندارم, به دیگر زبان هر که میخواهد باشد.
ای بابا باور کن ضرر نمی کنی:-) یکم چیستان حل کن بلکه از زمخت نگری خلاص شی و اینقدر دیگران رو زمخت نگر نبینی :-)
Je pense, donc je suis