09-08-2015, 03:26 PM
Alice نوشته: بانو "سارا" شنیدید که میگن "شعر و شعار نده" ، "چقدر شعار میدی" و...؟؟؟ ضمن احترام چرا شما انقدر پای پستاتون شعر میگید؟ شعر گفتن نشون دهنده ضعف منطقه و جایی که منطق تموم میشه آدم به شعر و شعار متوسل میشه. بازم بیرون از اینجا شعر گفتن مشکلی نداره، ولی این فروم که همه شدیدا "منطقی" هستن شعر گفتن یه کمی نشونگر ضعف منطقه.
آوردن چامه به خودی خود نامنطقی نیست, ولی
آوردن هر چامهای در هر بافتاری نامنطقیست.
بایستی برنگریست که چامهها مانند زبانزدها در یک بافتاری بیشتر زمانها درست
اند, برای نمونه «ماهی را هر گاه از آب بگیری تازهست» یک آروینیست که پُرگاه
دیدهاند درست بوده و بیشتر کارها را هر زمان آغازیدهاند فرجام داشته, ولی
خب بروشنی این چیزی نیست که همیشه درست باشد, گاهی برای گرفتن ماهی از آب براستی دیر است.
از سوی دیگر, زبانزدها میتوانند پادستیز باشند و یکی دیگر میگوید «نان
را تا تنور داغه بچسبان» یا «آبی که ریخته را نمیشود جمع کرد».
در اینجا نامنطقیست اگر بدلخواه هر کجا دستمان رسید هر کدام از اینها
که پسند میافتاد را به کار ببندیم و این همان بخش نامنطقیست که سارا دارد.
بیشتر کسانیکه چامه دوست دارند برای همینه که این توانایی که در هر بافتاری
با درآوردن یک چامه به خود دلگرمی و احساس برتری بدهند را پیدا میکنند ولی
این برابر با همان خودفریبیست, آنهم از گونه ادبورانه. «خردمند» بوارونه اینجا کسیست که میتواند
بافتارها را هم از بازشناسد و هر پندی را بدلخواه و چون احساس کاذب کنترل میدهد درست نپندارد.
.Unexpected places give you unexpected returns