08-25-2015, 08:18 PM
سارا نوشته: آه خدا را شکر (یا همان اسپاگتی شما را شکر!) انتظار کتک را داشتم نه تایید! بسکه از مدیران اینجا کتک خورده ام که دیگر نایی برایم نمانده است!!! شما مدیر بهتر ی هستید ;)
با این تفاوت ریز که من پارسال یا شاید پیارسال بود که اینجا گرداننده بودم, تازه گردانندهیِ چندان
خوبی هم نبودم در تیم گردانندگی اینجا چه آشوبها که آنزمان به پا نشد (و خود من درشان بینقش نبودم).
سارا نوشته: آخه جناب mbk مگر چکارتان کرده بود مگر به شما چه جسارتی کرده بود که اینقدر ازش بیزارید؟ من فکر می کنم مشکل شما
بیشتر با آیه نوشتن های ایشون باشه تا دستور زبان پارسی!!
شما انگار هوش خوبی دارید سخن را میگیرد, گیر خود من تنها همان کپی پیست کردن بی پیوند آنهم با نوشتهیِ
شکسته و بی سر و ته بود, چون کم و بیش همیشه اینجا را میخوانم و نوشتههایِ این کاربر تنها noise به شمار میرفتند.
سارا نوشته: بنده ام نا مدرن هستم ولی می بینید که همچنان هستم مگر اینکه جنابعالی مرا اخراج کنید!!!
!nous vous connaître
سارا نوشته: در ضمن اینکه بنده به شما گفتم که اوایل فکر می کردم ایشان هم یک پارسیگر است برای اذیت و آزار شما نبود . چون آن لحظه اینقدر دلم برای mbk سوخته بود که اصلا یادم نبود که قبلش با شما چه بحثی داشتم و شما چی گفته بودید. قبل از اینکه اینجا ثبت نام کنم از مشتریان این فروم بودم و می آمدم مطالب را می خواندم . شما و چند نفر دیگر خب بسیار پارسی سخن می گفتید و کلمات عربی هم در نوشته هایتان بسختی یافت می شد. ایشان هم سعی بر نگارش پارسی داشتند و کلمات عربی غیر از آیات قرآن در نوشته های ایشان یافت نمی شد حال بماند که نهاد و گزاره و مسند و....... اینها را هم در نوشته ی ایشان بسختی می توان تشخیص داد. خب بنده ام که یکم از پارسی دور مانده ام خیال می کردم ایشان هم برای خودش پارسیگریست:)) آخر می دیدم دوستان پستهای ایشان را نقل قول می کنند و جوابش را می دهند در حالیکه اصلا بنده نمی دانستم ایشان چه گفته است!!البته زودی فهمیدم ایشان کجا و شما کجا!!!
ابولحسن خرقانی بر سر در خانقاهش این را نوشته بود:
هرکس بدین سرای آید او را نان دهید و از ایمانش نپرسید
چرا که آنکس که در سرای ما به نان ارزد در بارگاه خدا به جان ارزد
بنده به ایمان و اعتقادات آدمها کاری ندارم و هیچ پست معاونتی هم از طرف خدا به من داده نشده است تا بوسیله ی آن هرکس که بر ضد خدا حرف زد را کینه اش را بگیرم و در صدد انتقام برآیم. درسته که من خدا باور هستم ولی خب دلیلی نمی بینم که خودم را آدم خوبی ببینم و نسبت به شما احساس قدیسه بودن بهم دست بدهد!! بقول حکیم خیام:
تو غره بدان مشو که می می نخوری
صد لقمه خوری که می غلامست آن را
چیز دشواریابی که نمینوشت, تنها نشانههایِ سگاوندی نمیگذاشت و واژههای بی سر و ته را آن لابلا میانداخت.
mbk نوشته: به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان "ولا یحسن الذین كفروا انما نملی لهم خیر لأنفسهم انما نملی لهم لیزدادوا اثما و لهم عذاب مهین""هم نباشد رسیدگی می کنند کسانی رویگردانیدند که چون چه آسان می گیریم تا براشان بهتریست برای خودی هاشان،چون چه آسان می گیریم تا برایشان برای می افزایند گناهی هم تا براشان ناگواراییست خیلی سست کننده گشته ای"
سارا نوشته: اینم سرکار خانم النا لاویان، ادیب و شاعره ی کلیمی که شیفته ی اهل بیت هستند و اشعار زیادی هم در این باب گفتند! !همچنین ایشان شعر های زیادی به طرفداری از مردم فلسطین سروده اند ! ایشان از قبیله لاوی می باشند جناب هرتزل!!!!
ببینید چرا همش در گذشته بایستی زندگی کنیم ،ما بایستی دلبسته هم عاشقیِ کسی کنیم که همیشه بوده هست هم خواهد بود که ما را آفرید چشم گوش دست پا جنس نر هم ماده داده هم همگی خواهند مرد جز او هم روز واپسین برانگیخته می شویم،پناه بر خداوند اگر بخواهیم به فریب این سرا دچار شویم
ببینید چرا همش در گذشته بایستی زندگی کنیم ،ما بایستی دلبسته هم عاشقیِ کسی کنیم که همیشه بوده هست هم خواهد بود که ما را آفرید چشم گوش دست پا جنس نر هم ماده داده هم همگی خواهند مرد جز او هم روز واپسین برانگیخته می شویم،پناه بر خداوند اگر بخواهیم به فریب این سرا دچار شویم
=>
ببینید چرا همش در گذشته بایستی زندگی کنیم، ما بایستی [دل ببندیم و] هم عاشقیِ کسی [را] بکنیم که همیشه بوده [و] هست [و] خواهد بود, [کسیکه] ما را آفرید, [به ما] چشم, گوش, دست [و] پا, جنس نر [و] هم ماده داد[strike]ه[/strike] [و] هم همگی [اینها] خواهند مرد جز او [و] هم روز واپسین (معاد!) برانگیخته (!!!) می شویم، پناه بر خداوند اگر بخواهیم به فریب این سرا دچار شویم.
لغزشهایی که در همین یک نوشته دارد:
انگیختن = to be stimulated = تحریک شدن
انگیزاندن = to stimulate = تحریک کردن
برانگیختن = to be motivated = تهییج و انگیزه پیدا کردن
از اینرو,
[INDENT]
در روز واپسین برانگیخته میشویم = روزهای آخر پیش از مرگ حشری میشویم (شاید چون پایان جهان را نزدیک میبینیم؟)
[/INDENT]انگیزاندن = to stimulate = تحریک کردن
برانگیختن = to be motivated = تهییج و انگیزه پیدا کردن
از اینرو,
[INDENT]
در روز واپسین برانگیخته میشویم = روزهای آخر پیش از مرگ حشری میشویم (شاید چون پایان جهان را نزدیک میبینیم؟)
روز واپسین => رستاخیز (روز جزا)
برانگیخته => برخاسته
فریب دچار شدن (!) => فریب خوردن (بیماری که نیست!).
برانگیخته => برخاسته
فریب دچار شدن (!) => فریب خوردن (بیماری که نیست!).
.Unexpected places give you unexpected returns