06-06-2015, 11:51 AM
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
"وَقُل رَّبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّیَاطِینِ ﴿۹۷﴾ وَأَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَن یَحْضُرُونِ ﴿۹۸﴾ حَتَّى إِذَا جَاء أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ ﴿۹۹﴾
لَعَلِّی أَعْمَلُ صَالِحًا فِیمَا تَرَكْتُ كَلَّا إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِن وَرَائِهِم بَرْزَخٌ إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ ﴿۱۰۰﴾ "
"هم بگو پروردگارم پناه می برم بِهِت از زبانبازی های بیهوده سرکِشان 97 هم پناه می برم بِهِت پروردگارم که پیش هستند 98 تا گُداری آمد یکیشان مرگُ گفت پروردگارا بَرگَردانَم 99 تا برای انگیزانَدَم انجام دهَم سازنده ای در چه رها کردم جوری نباشد چونش گفتاریست او گوینده اش هم از جلوترشان بازداشتیست سوی زمانی برانگیخته می شوند 100"
آواتارم چلچله پرستویی هستند که بر بالا بام لانه ساختند برای تخم گذاری هم جوجه دار شدن!
آره نوشتارِ زبانم به دیدم خیلی پر ریز آشکار گشته است چون از سخن خداوند می آورم برای باورمندان خیلی دلنشین می افتند هم برای ناباوران شاید تلخ بیافتد
خداوندا جز تو کسیُ دوست ندارم هم دوست دارندِگانِتُ دوست دارم هم ناباوران هر چند خانواده هم بستگانم باشد ازِشان بدم می آید که بار سنگینی از منُ سنگین تر می کنند تویی که چشم گوش بِهِم دادی نه دیگران
"وَقُل رَّبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّیَاطِینِ ﴿۹۷﴾ وَأَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَن یَحْضُرُونِ ﴿۹۸﴾ حَتَّى إِذَا جَاء أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ ﴿۹۹﴾
لَعَلِّی أَعْمَلُ صَالِحًا فِیمَا تَرَكْتُ كَلَّا إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِن وَرَائِهِم بَرْزَخٌ إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ ﴿۱۰۰﴾ "
"هم بگو پروردگارم پناه می برم بِهِت از زبانبازی های بیهوده سرکِشان 97 هم پناه می برم بِهِت پروردگارم که پیش هستند 98 تا گُداری آمد یکیشان مرگُ گفت پروردگارا بَرگَردانَم 99 تا برای انگیزانَدَم انجام دهَم سازنده ای در چه رها کردم جوری نباشد چونش گفتاریست او گوینده اش هم از جلوترشان بازداشتیست سوی زمانی برانگیخته می شوند 100"
Rationalist نوشته: @mbk این آواتارت چی هستش؟
و به نظر خودت کسی چیزی از نوشته هات می فهمه؟!
آواتارم چلچله پرستویی هستند که بر بالا بام لانه ساختند برای تخم گذاری هم جوجه دار شدن!
آره نوشتارِ زبانم به دیدم خیلی پر ریز آشکار گشته است چون از سخن خداوند می آورم برای باورمندان خیلی دلنشین می افتند هم برای ناباوران شاید تلخ بیافتد
خداوندا جز تو کسیُ دوست ندارم هم دوست دارندِگانِتُ دوست دارم هم ناباوران هر چند خانواده هم بستگانم باشد ازِشان بدم می آید که بار سنگینی از منُ سنگین تر می کنند تویی که چشم گوش بِهِم دادی نه دیگران