05-22-2015, 10:13 AM
Ouroboros نوشته: من «وحدت فکری» داشتهام در این معنی که همیشه «حقیقتمدار» بودهام، یعنی اگر به چیزی ابراز اعتقاد کردهام از روی حقیقی انگاشتن آن بوده نه چیز دیگری. بیشتر انسانها اما اعتقاد دارند یا به این دلیل که احساس خوبی به ایشان میدهد(«من از حقوق همجنسگرایان دفاع میکنم چون انسان نیک و مهربان و نوعدوست و … هستم»، «من مخالف همجنسگرایی هستم چون خدا فرموده و ایمان به خدا احساس بسیار خوبی در من پدید میآورد» و ...)یا به این دلیل که جایگاه اجتماعی آنها در نظم موجود را ارتقاء میدهد(«من مدافع حقوق همجنسگرایان هستم و از مخالفان آن روادارتر، آزادیخواهتر، باهوشتر، خاصتر و بهتر هستم»، «من مخالف همجنسگرایی و از مدافعان آن اخلاقمدارتر، مومنتر، خداترستر و … هستم»…). حقیقت برای شما امر ثانویه است چنانکه اگر امروز مراجع دینی مقبولتان(«نهادهای علمی معتبر»)همجنسگرایی را یک بیماری درمانپذیر روانی اعلام بکنند باز تأثیری در نظرات شما پیرامون «حقوق بدیهی و انسانی» آنها نخواهد گذاشت و مخالف «حق» روبط آزادانه یا زندگی مسالمتآمیز آنها نخواهید شد. دلیلش آنست که این عقاید کالاهای لوکس و چشمنوازی هستند که به دقت برای نمایش به دیگر همفکرانتان در ویترین ذهنی شما دستچین شدهاند، نتیجهی باوری اصیل به حقانیت مستقل از نتایج و پیشفرضها نیستند.نخست و نخست باید بگم یک سوء تفاهم پیش اومده... ابدا نخواستم تغییر عقاید شما و عدم ثبات
پس تغییر نظر نتیجهی طبیعی و بدیهی روش و رهیافت من به جهان بوده و هست، من وحدت فکری در روش داشتهام و تغییر فکری در نمود، حالا که به برپا داشتن حقایق ازلی علاقهمند شدهام این فاصله از میان رفته. امروز هم اگر به این نتیجه برسم که در اشتباه هستم عواطف شما یا خودم، جایگاهم در جمع یا نظر فلان کس و … در تغییر عقیده و ابراز این تغییر تأثیری نخواهد گذاشت. ولی برای من جالب است که همانهایی که مسلمان را به خاطر مقاومت در برابر ترقی مغایر با ایمانش سرزنش میکنند اینجا میکوشند من را از طریق متهم کردن به بیثباتی فکری شرم بدهند، بیایید ریا را کنار بگذارید و بگویید که جهت تغییرات من مزاحم شماست نه اصل آنها، که تغییرعقیده و عدم پایبندی به باورها برای مرد مدرن ارزش اخلاقی و فضیلت است نه بالعکس.
عقیده یا هر اسم دیگه ای که روش بخوایم بذاریم رو به عنوان یک ضعف یا دست مایه ریشخند مطرح
کنم یا شما رو شرم بدم یا جلوی بیان اعتقاداتتون رو بگیرم... از بابت عذر میخوام ولی من فقط
احساساتم رو بیان کردم.. ممکنه عقایدتون رو شرم آور بدونم... ولی من کی هستم که بخوام شما
رو از تغییر عقایدتون شرم بدم یا برای بیان عقایدتون تعیین تکلیف کنم...
استدلالهاتون پیرامون عقاید من پیرامون همجنسگرائی مقبول نیست... معتقدم کسی حق نداره
دو نفر رو از سکس توافقی بازبداره... تموم شد رفت...
حرفتون پیرامون مراجع علمی هم درسته... منظورم اونجا که گفتید "چنانکه اگر امروز مراجع دینی
مقبولتان(«نهادهای علمی معتبر»)همجنسگرایی را یک بیماری درمانپذیر روانی اعلام بکنند باز
تأثیری در نظرات شما پیرامون «حقوق بدیهی و انسانی» آنها نخواهد گذاشت و مخالف «حق»
روبط آزادانه یا زندگی مسالمتآمیز آنها نخواهید شد. "
ولی هیچوقت نیومدم بگم صرفا چون مراجع علمی میگن همجنسگرائی اوکیه پس منم مشکلی
ندارم... بلکه وقتی مخالفان همجنسگرائی از علم آویزون میشن بهشون یادآوری میکنم که دارند
چرت و چرت میگن.... پس من نگفتم نظر مراجع علمی باعث شده من با این مساله مشکلی
نداشته باشم..
باز هم معذرت میخوام که حرفهای احساسیم باعث شده فک کنید میخوام شما رو شرم بدم
و از بیان عقایدتون بازبدارم... اگر هم چیزی بوده که نبوده ناخودآگاه بوده و یادم نمیاد از ابراز
نظراتم اون دلایلی که عرض کردید رو داشته باشم....
نقل قول:من نظرم اینست که شما بهتر است به جای نفرت و عشق و ... کمی از موضوعات و جهان پیرامون خود فاصله بگیرید و به ور از داوری عاطفی به آن بنگرید.دید من به همه مسائل انسانیه...
تعلیم معلم به كسی ننگ ندارد
سیبی كه سهیلش نخورد رنگ ندارد