04-11-2012, 02:34 AM
٭٭٭رفته یا رفتهاست
شادروان دکتر پرویز ناتل خانلری، در بخش آخر کتاب «دستور زبان فارسی»، صفحهی ۳۴۰ تا ۳۴۲، مقالهای دارند با عنوان «رفته - رفتهاست» که در آن نشان دادهاند که بر خلاف آنچه بعضی از ادیبان میپندارند، حذف «است» از صیغهی سومشخص مفرد گذشتهی نقلی، نه تنها نادرست نیست، که در شعر فصیح فارسی، غالبن این صیغه با حذف جزء «است» آمده. ایشان از نظم نیز چند شاهد ذکر کردهاند.
این نوشتار در پی آن است که نشان بدهد: «است» اساسن جزء صرفی نیست و وجود «رفتهاست» در نوشتار (در گفتار هرگز نیست) باید به قیاس از کاربرد نافعلی مادهی گذشته (صفت مفعولی، اسم مفعول) باشد.
پیشینه
فعل «بودن» در زمان حال ساده دو شکل دارد: آزاد و وابسته:
[table]
[tbody][tr]
[th colspan=2]شخص مفرد[/th]
[th colspan=2]شخص جمع[/th]
[/tr]
[tr]
[th]آزاد[/th]
[th]وابسته[/th]
[th]آزاد[/th]
[th]وابسته[/th]
[/tr]
[tr]
[td]hastam[/td]
[td]am[/td]
[td]hastim[/td]
[td]im[/td]
[/tr]
[tr]
[td]hasti[/td]
[td]i[/td]
[td]hastid[/td]
[td]id[/td]
[/tr]
[tr]
[td]hast[/td]
[td]ast[/td]
[td]hastand[/td]
[td]and[/td]
[/tr]
[/tbody][/table]
شکل وابسته تنها به کار نمیرود و برای همین هم آن را «وابسته» مینامند. این شکل همواره با واژههای دیگر به کار میرود: چه طور ای (چه طور هستی)، خوب ام (خوب هستم)، کجا ای (کجا هستی). اما شکل آزاد تنها نیز به کار میرود: «هستم» (مقایسه کنید با «ام» که بی معنی است). شکل آزاد بیشتر برای تأکید است و در حالت عادی، از شکل وابسته استفاده میشود. شکل وابستهی فعل بودن در فارسی میانه چونین بوده:
[table]
[tbody][tr]
[th]شخص مفرد[/th]
[th]شخص جمع[/th]
[/tr]
[tr]
[td]ham[/td]
[td]hêm[/td]
[/tr]
[tr]
[td]hê[/td]
[td]hêd[/td]
[/tr]
[tr]
[td]ast[/td]
[td]hand[/td]
[/tr]
[/tbody][/table]
(«ê» صورت کشیدهی «e» است که در فارسی رسمی امروز ایران «î» شده)
فعل «بودن» یک فعل کمکیست. برای مثال، گذشتهی پیشین (بعید) با زمان گذشتهی سادهی این فعل ساخته میشود: رفته بودم. هنگامی که زمان حال این فعل در ساخت زمان به کار میرود، از شکل وابسته استفاده میشود و نه از شکل آزاد؛ با این تفاوت که در سومشخص مفرد، پایانهی صرفی (شناسه) تهی است و نه «است». نمونهی آن، زمان گذشتهی ساده است:
[table]
[tbody][tr]
[th colspan=2]فارسی نو[/th]
[th colspan=2]فارسی میانه[/th]
[/tr]
[tr]
[th]شخص مفرد[/th]
[th]شخص جمع[/th]
[th]شخص مفرد[/th]
[th]شخص جمع[/th]
[/tr]
[tr]
[td]raftam[/td]
[td]raftim[/td]
[td]raft ham[/td]
[td]raft hêm[/td]
[/tr]
[tr]
[td]rafti[/td]
[td]raftid[/td]
[td]raft hê[/td]
[td]raft hêd[/td]
[/tr]
[tr]
[td]raft¤[/td]
[td]raftand[/td]
[td]raft ¤[/td]
[td]raft hand[/td]
[/tr]
[/tbody][/table]
شناسهی تهی یا پوچ با «¤» مشخص شده. پس، «رفتم» در لغت یعنی «رفت هستم». درست مانند «رفتهام» که یعنی «رفته هستم». برای این که بهتر متوجه بشویم، این دو را با «رفته بودم» مقایسه میکنیم: رفت هستم، رفته هستم، رفته بودم.
همان طور که در جدول بالا مشخص است، در فارسی میانه شکل وابستهی فعل بودن حتا هنگامی که به عنوان عنصر صرفی به کار میرود، جدا نوشته میشود. این میتواند دلیلهای گوناگونی داشته باشد. برای مثال، شاید هنوز مفهوم فعل «بودن» پیدا بوده؛ چیزی که امروز نمیتوان گفت و در فارسی امروز، به جای اطلاق «فعل کمکی» اینها را «شناسه» میگیریم.
شکل وابستهی فعل بودن، برای ساخت گذشتهی نقلی نیز به کار میرود:
[table]
[tbody][tr]
[th]شخص مفرد[/th]
[th]شخص جمع[/th]
[/tr]
[tr]
[td]rafteam[/td]
[td]rafteim[/td]
[/tr]
[tr]
[td]raftei[/td]
[td]rafteid[/td]
[/tr]
[tr]
[td]rafte¤[/td]
[td]rafteand[/td]
[/tr]
[/tbody][/table]
اینک این پرسش مطرح است: چرا در فارسی نوشتاری «رفتهاست» دیده میشود؟ همان طور که نشان داده شد، هنگامی که زمان حال سادهی فعل «بودن» به عنوان پایانهی صرفی به کار میرود، در سومشخص، پایانه تهی است و نه «است». این امر در صرف گذشتهی ساده مشهود است. برای زمانهای نقلی چون گذشتهی نقلی نیز، برای مثال، میشاید گفت «رفته» و نه «رفتهاست». البته، در فارسی گفتاری همواره صورت درست به کار میرود و ما میگوییم «رفته». سعدی نیز میفرماید:
فرّاش باد صبا را گفته تا فرش زمرّدین بگسترد و دایهی ابر بهاری را فرموده تا بنات نبات را در مهد زمین بپرورد.
ریشهیابی
ریشهی پدیدار شدن این صورت در نوشتار، باید به کاربرد نافعلی مادهی گذشته بر گردد. مادهی گذشته به عنوان صفت نیز به کار میرود. برای مثال، در جملهی «در بسته است»، «بسته» که در این جمله صفت است، در اصل مادهی گذشتهی فعل «بستن» است. در فارسی نوشتاری به قیاس از این کاربرد، استفاده از «است» برای صیغهی سوم شخص مفرد پدیدار شده که به هر حال، در اصل درست نیست؛ صرف فعل مقولهای جداگانه است. البته در فارسی نوشتاری هم معمولن از شناسهی تهی استفاده میشود اما بهتر است استفاده از این صورت جعلی، کاملن کنار گذاشته بشود.
در فارسی میانه، گذشتهی نقلی فعلهای ناگذرا با کمک فعل «ایستادن» (êstâtan) ساخته میشود:
[table]
[tbody][tr]
[th]شخص مفرد[/th]
[th]شخص جمع[/th]
[/tr]
[tr]
[td]raft êstam[/td]
[td]raft êstêm[/td]
[/tr]
[tr]
[td]raft êstîh[/td]
[td]raft êstêt[/td]
[/tr]
[tr]
[td]raft êstêt[/td]
[td]raft êstênd[/td]
[/tr]
[/tbody][/table]
این صورت شاید به فارسی نو نیز رسیده باشد. زیرا صورتهای صرفی «رفتستم، رفتستی، رفتست،...» در آثاری از ادبیات کهن و نیز چندی از گویشهای فارسی دیده میشود. پس با دیدن «رفتست» نباید برداشت کنیم که این همان «رفتهاست» است که کوتاه شده.
در پایان، یادآوری میشود که با مقایسهی کاربرد فعلی و نافعلی مادهی گذشته در فارسی گفتاری نیز میتوان نشان داد که «است» کاربرد صرفی ندارد: در فارسی گفتاری میگوییم «dar basta'st» (در بستهست) اما «Ali dar'o baste» (علی درو بسته). اگر «است» در صرف به کار میرفت، باید به همان ترتیب، در گفتار نیز وجود میداشت و میگفتیم «Ali dar'o basta'st».
رونوشت از http://jahanshiri.ir/fa/fa/rafte.html
شادروان دکتر پرویز ناتل خانلری، در بخش آخر کتاب «دستور زبان فارسی»، صفحهی ۳۴۰ تا ۳۴۲، مقالهای دارند با عنوان «رفته - رفتهاست» که در آن نشان دادهاند که بر خلاف آنچه بعضی از ادیبان میپندارند، حذف «است» از صیغهی سومشخص مفرد گذشتهی نقلی، نه تنها نادرست نیست، که در شعر فصیح فارسی، غالبن این صیغه با حذف جزء «است» آمده. ایشان از نظم نیز چند شاهد ذکر کردهاند.
این نوشتار در پی آن است که نشان بدهد: «است» اساسن جزء صرفی نیست و وجود «رفتهاست» در نوشتار (در گفتار هرگز نیست) باید به قیاس از کاربرد نافعلی مادهی گذشته (صفت مفعولی، اسم مفعول) باشد.
پیشینه
فعل «بودن» در زمان حال ساده دو شکل دارد: آزاد و وابسته:
[table]
[tbody][tr]
[th colspan=2]شخص مفرد[/th]
[th colspan=2]شخص جمع[/th]
[/tr]
[tr]
[th]آزاد[/th]
[th]وابسته[/th]
[th]آزاد[/th]
[th]وابسته[/th]
[/tr]
[tr]
[td]hastam[/td]
[td]am[/td]
[td]hastim[/td]
[td]im[/td]
[/tr]
[tr]
[td]hasti[/td]
[td]i[/td]
[td]hastid[/td]
[td]id[/td]
[/tr]
[tr]
[td]hast[/td]
[td]ast[/td]
[td]hastand[/td]
[td]and[/td]
[/tr]
[/tbody][/table]
شکل وابسته تنها به کار نمیرود و برای همین هم آن را «وابسته» مینامند. این شکل همواره با واژههای دیگر به کار میرود: چه طور ای (چه طور هستی)، خوب ام (خوب هستم)، کجا ای (کجا هستی). اما شکل آزاد تنها نیز به کار میرود: «هستم» (مقایسه کنید با «ام» که بی معنی است). شکل آزاد بیشتر برای تأکید است و در حالت عادی، از شکل وابسته استفاده میشود. شکل وابستهی فعل بودن در فارسی میانه چونین بوده:
[table]
[tbody][tr]
[th]شخص مفرد[/th]
[th]شخص جمع[/th]
[/tr]
[tr]
[td]ham[/td]
[td]hêm[/td]
[/tr]
[tr]
[td]hê[/td]
[td]hêd[/td]
[/tr]
[tr]
[td]ast[/td]
[td]hand[/td]
[/tr]
[/tbody][/table]
(«ê» صورت کشیدهی «e» است که در فارسی رسمی امروز ایران «î» شده)
فعل «بودن» یک فعل کمکیست. برای مثال، گذشتهی پیشین (بعید) با زمان گذشتهی سادهی این فعل ساخته میشود: رفته بودم. هنگامی که زمان حال این فعل در ساخت زمان به کار میرود، از شکل وابسته استفاده میشود و نه از شکل آزاد؛ با این تفاوت که در سومشخص مفرد، پایانهی صرفی (شناسه) تهی است و نه «است». نمونهی آن، زمان گذشتهی ساده است:
[table]
[tbody][tr]
[th colspan=2]فارسی نو[/th]
[th colspan=2]فارسی میانه[/th]
[/tr]
[tr]
[th]شخص مفرد[/th]
[th]شخص جمع[/th]
[th]شخص مفرد[/th]
[th]شخص جمع[/th]
[/tr]
[tr]
[td]raftam[/td]
[td]raftim[/td]
[td]raft ham[/td]
[td]raft hêm[/td]
[/tr]
[tr]
[td]rafti[/td]
[td]raftid[/td]
[td]raft hê[/td]
[td]raft hêd[/td]
[/tr]
[tr]
[td]raft¤[/td]
[td]raftand[/td]
[td]raft ¤[/td]
[td]raft hand[/td]
[/tr]
[/tbody][/table]
شناسهی تهی یا پوچ با «¤» مشخص شده. پس، «رفتم» در لغت یعنی «رفت هستم». درست مانند «رفتهام» که یعنی «رفته هستم». برای این که بهتر متوجه بشویم، این دو را با «رفته بودم» مقایسه میکنیم: رفت هستم، رفته هستم، رفته بودم.
همان طور که در جدول بالا مشخص است، در فارسی میانه شکل وابستهی فعل بودن حتا هنگامی که به عنوان عنصر صرفی به کار میرود، جدا نوشته میشود. این میتواند دلیلهای گوناگونی داشته باشد. برای مثال، شاید هنوز مفهوم فعل «بودن» پیدا بوده؛ چیزی که امروز نمیتوان گفت و در فارسی امروز، به جای اطلاق «فعل کمکی» اینها را «شناسه» میگیریم.
شکل وابستهی فعل بودن، برای ساخت گذشتهی نقلی نیز به کار میرود:
[table]
[tbody][tr]
[th]شخص مفرد[/th]
[th]شخص جمع[/th]
[/tr]
[tr]
[td]rafteam[/td]
[td]rafteim[/td]
[/tr]
[tr]
[td]raftei[/td]
[td]rafteid[/td]
[/tr]
[tr]
[td]rafte¤[/td]
[td]rafteand[/td]
[/tr]
[/tbody][/table]
اینک این پرسش مطرح است: چرا در فارسی نوشتاری «رفتهاست» دیده میشود؟ همان طور که نشان داده شد، هنگامی که زمان حال سادهی فعل «بودن» به عنوان پایانهی صرفی به کار میرود، در سومشخص، پایانه تهی است و نه «است». این امر در صرف گذشتهی ساده مشهود است. برای زمانهای نقلی چون گذشتهی نقلی نیز، برای مثال، میشاید گفت «رفته» و نه «رفتهاست». البته، در فارسی گفتاری همواره صورت درست به کار میرود و ما میگوییم «رفته». سعدی نیز میفرماید:
فرّاش باد صبا را گفته تا فرش زمرّدین بگسترد و دایهی ابر بهاری را فرموده تا بنات نبات را در مهد زمین بپرورد.
ریشهیابی
ریشهی پدیدار شدن این صورت در نوشتار، باید به کاربرد نافعلی مادهی گذشته بر گردد. مادهی گذشته به عنوان صفت نیز به کار میرود. برای مثال، در جملهی «در بسته است»، «بسته» که در این جمله صفت است، در اصل مادهی گذشتهی فعل «بستن» است. در فارسی نوشتاری به قیاس از این کاربرد، استفاده از «است» برای صیغهی سوم شخص مفرد پدیدار شده که به هر حال، در اصل درست نیست؛ صرف فعل مقولهای جداگانه است. البته در فارسی نوشتاری هم معمولن از شناسهی تهی استفاده میشود اما بهتر است استفاده از این صورت جعلی، کاملن کنار گذاشته بشود.
در فارسی میانه، گذشتهی نقلی فعلهای ناگذرا با کمک فعل «ایستادن» (êstâtan) ساخته میشود:
[table]
[tbody][tr]
[th]شخص مفرد[/th]
[th]شخص جمع[/th]
[/tr]
[tr]
[td]raft êstam[/td]
[td]raft êstêm[/td]
[/tr]
[tr]
[td]raft êstîh[/td]
[td]raft êstêt[/td]
[/tr]
[tr]
[td]raft êstêt[/td]
[td]raft êstênd[/td]
[/tr]
[/tbody][/table]
این صورت شاید به فارسی نو نیز رسیده باشد. زیرا صورتهای صرفی «رفتستم، رفتستی، رفتست،...» در آثاری از ادبیات کهن و نیز چندی از گویشهای فارسی دیده میشود. پس با دیدن «رفتست» نباید برداشت کنیم که این همان «رفتهاست» است که کوتاه شده.
در پایان، یادآوری میشود که با مقایسهی کاربرد فعلی و نافعلی مادهی گذشته در فارسی گفتاری نیز میتوان نشان داد که «است» کاربرد صرفی ندارد: در فارسی گفتاری میگوییم «dar basta'st» (در بستهست) اما «Ali dar'o baste» (علی درو بسته). اگر «است» در صرف به کار میرفت، باید به همان ترتیب، در گفتار نیز وجود میداشت و میگفتیم «Ali dar'o basta'st».
رونوشت از http://jahanshiri.ir/fa/fa/rafte.html
.Unexpected places give you unexpected returns