02-16-2015, 06:10 PM
Russell نوشته: آخر اگر تنها بنا بر اسلام باشد شیعیان یمن و لبنان و عراق و شاخ آفریقا هم درون گروه حساب میشوند، از طرفی خود اسلام شیعی منشا ملی داشت و با توسل به نهاد سلطنت بود که توانست در ایران پابگیرد. هویت اسلامی قدرتمند است ولی از آنجا که جهانشمول است همان ایراداتی را دارد که مسیحیت کاتولیک دارد. من میگویم یا اسلام شیعی را عوض کنیم یا هک کنیم، من با ذات اسلام اصلا آبم توی یک جوب نمیرود، حتی حالا که خیلی نسبت به آن سمپاتی پیدا کردهام.
من و شما که (احتراما) یک مشت آدم فاسد و بیبته هستیم. من باور بفرمایید که گاهی میاندیشم حتی اگر در جامعهای سالم و حسابی به دنیا میآمدم باز به همین منجلاب میافتادم و میرفتم سراغ زن مردم، فقط در آن جامعه مرا به خیابان میکشاندند و زنده میسوزاندند، در این جامعه من مورد حسرت و تشویق و تقلید قرار میگیرم. شما هم مثل من.
آدمهای حسابی، آدمهای مسئولیتپذیر، شریف، غیرتمند، محترم، مومن و ... در یک کلام کسانی که شما دلتان میخواهد عضو گروهتان باشند و عضو گروهشان باشید، نمادها و مناسک بسیار سفت و سختی برای تثبیت پایبندی شما به اصول گروهشان تعیین میکنند. دهها مانع بر سر راه ورود شما قرار میدهند زیرا نمیخواهند هیچکس که به گروه حقیقتا و صادقانه پایبند نیست در آن عضو باشد. برای عضویت در اسلام، در جامعهای مسلمان، در بعدی تاریخی، شما باید نماز بخوانید، روزه بگیرید، از یکسری غذاها همیشه پرهیز بکنید، یک جور خاصی لباس بپوشید، یکسری رفتارهای مشخص را انجام بدهید و خلاصه آداب و مناسکی را رعایت بکنید که برای یک آدم معمولی و بیعلاقه به عضویت در گروه «مسلمانان» بسیار دشوار است. برای «ایرانی بودن» اما شما کافیست در یک منطقهی جغرافیایی خاصی از یک والدین خاصی متولد شده باشید. اکنون سوال: کدامیک از این دو هویت، پیوندهای قویتری میان اعضای خود میسازد؟
مشکل آنست که وجوه تفاوت و تضاد ِ خردههویت و ابرهویت در مدرنیته تشدید میشوند و مورد تأکید قرار میگیرند، یعنی ایرانیت به عنوان وجه تفاوت و آلترناتیوی برای اسلام معرفی میشود. این مشکل البته پدیدهای مدرن است و بصورت هدفمند اتفاق میافتد، اما به هر حال از یک جایی به بعد انتخاب ناگزیر میشود. اسلام یا ایران؟
شیعهگری به اعتقاد من یک انحراف و بدعت ناجوریست در اسلام که طراحی شده برای تسهیل پیشرفت و من و شما میدانیم که این حرفها سر از کجا در میآورد. موفقیت شاه طهماسب و شاه عباس(که دومی واپسین حاکم صالح این مملکت بود!)به نظر من اتفاقی بوده، یک آش بسیار خوشطعم از ترکیب هویت ملی، قومی و مذهبی. شاید هم دلیل موفقیت آن طراحی آگاهانهاش برای موفقیت از روی نسخهای درست بوده؟ نمیدانم، نظر شما چیست؟ به هر حال اسلام ِ موفق، ورژن محمد و سه خلیفهی پس از او بوده. خود علی بدعت فقرپرستی و دنیاگریزی و مساواتگری گذاشت، و پس از او این بدعتگذاریها ادامه پیدا کرد.
پ.ن: اینها واقعا هیچ ربطی به این جستار ندارد. ای کاش خودت اختیار مدیریتی داشتی و اینها را میبردی به یک جستاری تحت نام «ارتجاع» یا چیزی شبیه به این.
پ.ن۲: همزمان خوشحال و ناراحتم که شما را مرتجع مییابم. خوشحالم چون بماند، ناراحتم چون واقعا در جهان تنها هستیم.
زنده باد زندگی!