02-22-2012, 04:17 PM
بازدیسی زبان پارسی
۲۰ مهر ۱۳۸۹
ع. پارسا
پیشگفتار
از زمانی که با کتابها و نوشتههای انگلیسی سروکار پیدا کردم خیلی زود متوجه ناتوانی زبان کنونی فارسی (زبانی که تا آنزمان آموخته بودم و یا بهتر بگویم به من آموخته بودند) در بازگفتن واژگان علمی شدم. روزانه به دهها واژهی فنی و علمی برمیخوردم که نه تنها برابری در فارسی نداشتند بلکه نمیتوانستم برابری برای آنها بیانگارم. اینها انگیزهای شد برای بررسی همسنجشی زبانها و شناختن تفاوتها و شباهتهای آنها.
شناختن رابطهی میان زبانها، شباهتها و تفاوتهای ساختاری آنها برایم بسیار جالب بود. برایم جالب بود که بدانم زبانم (که خود یکی از فاخرترین زبانهای شرق شمرده میشود) با بسیاری از زبانهای فاخر دنیای غرب نیز همخانواده است، و البته ساختاری کاملا متفاوت از زبان عربی دارد. شناخت نیاگان زبان پارسی جهان دیگری پیش چشمانم گشود و بسیار خوشحال بودم از اینکه میدیدم بیشتر قابلیتهای زبانهای غربی در نیاگان پارسی هم هست و بسیار غمگین از اینکه میدیدم زبان کنونیام از آن قابلیتها بیبهره است. تازه میفهمیدم “دو قرن سکوت” چه بر سر زبانام آورده است.
مانند کسی بودم که پس از سالها پی به تبار خویش میبرد و خانوادهی خود را مییابد و تازه میفهمد که با چه کسانی خویشاوند است و با چه کسانی بیگانه! از یک سو خوشحال بودم از این کشف و از سوی دیگر غمگین، از ستمی که بر من رفته بود. ستم پنهان نگه داشتن اصل و تبارم، ستم تحقیر خانوادهام در برابر بیگانه!
این آگاهیها پرسشی را در ذهنم پدید آورده بود: چرا زبانهای علمی و فاخر جهان مانند انگلیسی، فرانسه، آلمانی، روسی، ایتالیایی، لاتین، یونانی و … همگی زبانهای علمی و توانمندی بودند ولی زبان فارسی که با همهی آنها همخانواده بود و ساختاری همانند آنها داشت، ناتوان!
کلید ماجرا این بود که آنها به اصل و ریشهی خود همچنان پایبند مانده بودند و ما بیگانه شده بودیم! آنها از همهی ظرفیت زبان خود (و حتا دیگر زبانهای کهن اروپا مانند لاتین و یونانی) استفاده میکنند و ما نه تنها زبانهای باستانی خود (فارسی اوستایی، میانه، پهلوی) را فراموش کردهایم بلکه زبان بیگانه را نیز بر زبان خود ترجیح دادهایم.
در این نوشته برخی از مشکلات کنونی زبان پارسی بررسیده خواهد شد، بخشی از ظرفیتها و توان آن بازنموده میشود و روشهایی برای بهکرد زبان پیشنهاد میشود.
توضیح: به دلیل استفادهٔ نویسنده از تغییر رنگ در متن نوشتار، برای خوانایی بهتر، پروندهٔ PDF مقاله را از اینجا دریافت نمایید.
آسیب شناسی وامگیری و وامواژهها
سادهلوحی است که بیاندیشیم اگر واژهی بیگانهای را وام گیریم آسیبی به زبانمان نمیرسد و تاثیر چندانی بر زبانمان نخواهد داشت. بر عکس، هر واژهی بیگانه به محض ورود مانند ویروسی در پیکر زبان شروع به تکثیر میکند. برای نمونه، روزی که واژهی بیگانهی “علم” به زبان پارسی پانهاد هیچ کس فکر نمیکرد که بزودی واژههای
۲۰ مهر ۱۳۸۹
ع. پارسا
پیشگفتار
از زمانی که با کتابها و نوشتههای انگلیسی سروکار پیدا کردم خیلی زود متوجه ناتوانی زبان کنونی فارسی (زبانی که تا آنزمان آموخته بودم و یا بهتر بگویم به من آموخته بودند) در بازگفتن واژگان علمی شدم. روزانه به دهها واژهی فنی و علمی برمیخوردم که نه تنها برابری در فارسی نداشتند بلکه نمیتوانستم برابری برای آنها بیانگارم. اینها انگیزهای شد برای بررسی همسنجشی زبانها و شناختن تفاوتها و شباهتهای آنها.
شناختن رابطهی میان زبانها، شباهتها و تفاوتهای ساختاری آنها برایم بسیار جالب بود. برایم جالب بود که بدانم زبانم (که خود یکی از فاخرترین زبانهای شرق شمرده میشود) با بسیاری از زبانهای فاخر دنیای غرب نیز همخانواده است، و البته ساختاری کاملا متفاوت از زبان عربی دارد. شناخت نیاگان زبان پارسی جهان دیگری پیش چشمانم گشود و بسیار خوشحال بودم از اینکه میدیدم بیشتر قابلیتهای زبانهای غربی در نیاگان پارسی هم هست و بسیار غمگین از اینکه میدیدم زبان کنونیام از آن قابلیتها بیبهره است. تازه میفهمیدم “دو قرن سکوت” چه بر سر زبانام آورده است.
مانند کسی بودم که پس از سالها پی به تبار خویش میبرد و خانوادهی خود را مییابد و تازه میفهمد که با چه کسانی خویشاوند است و با چه کسانی بیگانه! از یک سو خوشحال بودم از این کشف و از سوی دیگر غمگین، از ستمی که بر من رفته بود. ستم پنهان نگه داشتن اصل و تبارم، ستم تحقیر خانوادهام در برابر بیگانه!
این آگاهیها پرسشی را در ذهنم پدید آورده بود: چرا زبانهای علمی و فاخر جهان مانند انگلیسی، فرانسه، آلمانی، روسی، ایتالیایی، لاتین، یونانی و … همگی زبانهای علمی و توانمندی بودند ولی زبان فارسی که با همهی آنها همخانواده بود و ساختاری همانند آنها داشت، ناتوان!
کلید ماجرا این بود که آنها به اصل و ریشهی خود همچنان پایبند مانده بودند و ما بیگانه شده بودیم! آنها از همهی ظرفیت زبان خود (و حتا دیگر زبانهای کهن اروپا مانند لاتین و یونانی) استفاده میکنند و ما نه تنها زبانهای باستانی خود (فارسی اوستایی، میانه، پهلوی) را فراموش کردهایم بلکه زبان بیگانه را نیز بر زبان خود ترجیح دادهایم.
در این نوشته برخی از مشکلات کنونی زبان پارسی بررسیده خواهد شد، بخشی از ظرفیتها و توان آن بازنموده میشود و روشهایی برای بهکرد زبان پیشنهاد میشود.
توضیح: به دلیل استفادهٔ نویسنده از تغییر رنگ در متن نوشتار، برای خوانایی بهتر، پروندهٔ PDF مقاله را از اینجا دریافت نمایید.
آسیب شناسی وامگیری و وامواژهها
سادهلوحی است که بیاندیشیم اگر واژهی بیگانهای را وام گیریم آسیبی به زبانمان نمیرسد و تاثیر چندانی بر زبانمان نخواهد داشت. بر عکس، هر واژهی بیگانه به محض ورود مانند ویروسی در پیکر زبان شروع به تکثیر میکند. برای نمونه، روزی که واژهی بیگانهی “علم” به زبان پارسی پانهاد هیچ کس فکر نمیکرد که بزودی واژههای
.Unexpected places give you unexpected returns