05-30-2014, 05:26 PM
undead_knight نوشته: Human uniqueness, learned symbols and recursive thought.
اینکه مثلا با دیدن یا شنیدن "انسان" یا دیدن یک نماد متوجه مفهومی به نام انسان میشی.
The Symbolic Species - WiKi
اینکه یک طوطی یا نه حتی یک شامپانزه استفاده از نمادها رو یاد بگیره به این معنا نیست که اونها رو "میفهمه" چون ما میدونیم میشه برنامه ای کامپیوتری داشت که به نماد های خاصی پاسخ مشخصی بده بدون اینکه هیچ نیازی به "فهمیدن" نمادها داشته باشه.
همم، چه بسی. یک چیزی هست به مانند «نماد»، مثلا نژادهایی از پرندگان زمانی که مورد حمله قرار میگیرند شروع میکنند به سیگنال فرستادن از طریق پشتکزدن یا چرخیدن یا نوع به خصوصی از جیغ زدن و ... پشتکزدن «نماد» مهاجم است، آیا این برای پذیرفتن وجود نوعی «درک نمادین» از جنس ِ همان ِ زبان انسان کافیست؟ مسئله اینست که ما واقعا چه راهی داریم برای آنکه بفهمیم آیا پرندگان دیگری که این نماد را میبینند و میگریزند چرا چنان میکنند؟ اینکه موجودات زندهی دیگر توان بیان دلایل رفتارهای خود را ندارد باعث میشود ما هرگز نتوانیم دربارهی انگیزههای آنها با دقت قطعی اظهار نظر بکنیم.
این مورد از «استثنایی» بودن درک انسانی را یک نگاهی بیاندازید: Shared Intentionality. اما خب هیچکدام از آنها واقعا «معنی» آنچنانی نمیدهند. مثلا شما میخواهید بگویید چون ما در درک سوژهی انسانی منحصربفرد هستیم باید اینرا در قالب هدفی والا در زندگی انتخاب بکنیم که این خودآگاهی را به حداکثر متصور برسانیم؟ چون استدلال دوستمان «خردگرا» چنین چیزی بنظر میرسد.
زنده باد زندگی!