01-19-2014, 11:50 PM
Mehrbod نوشته: برای نمونه, پاسخ به اینکه ما چرا هستیم.
اگر شما خانه و کاشانه نداشته باشید حقیقتطلبی به دردتان نمیخورد.
برنامهنویسی رفتار ما نخست درصدد ارضای غرایز نخستینی است، سپس
به گرایشات ثانویه میپردازد. همینکه شما حقیقت یا بخشی از آن را بدانید،
شما را در موقعیتی به مراتب بالاتر از دیگران قرار میدهد و همین غریزهی
برتریطلبی را ارضا میکند. به باور من تمام رفتارهای آدمی پیرو اصل لذت و
درد است که بیشک از غریزههای پیچیدهی آدمی سرمنشا گرفته است.
Mehrbod نوشته: پیوسته
داریم از خود امان میپرسیم "چرا یک چیزی باید خوب یا یک چیزی بد باید باشد".
این را در جستار پوچگرایی هم میخواستم تشریح کنم، ولی حوصله نداشتم.
مثل بقیهی بحثهائی که با آنتیماتیکها نیمهکاره رها میکنم..! پوچگرایی الزاما
ارتباطی به هدفگرایی ندارد، هرچند سخن شما درست است اما نمیتوانید
نسخهی کلی بپیچید. مثلا پوچگرایی خیام از این جنس نیست، ولی کامو به وفور
به هدفگرایی اشاره میکند. اینجا هم نظرگاه من اینست که "هدفگرایی" برآمده از
فرهنگ شستوشوی مغزی آرمانطلبی و معنویتگراییست!
-----
راستی یک چیز دیگر، من حوصلهی پارسینویسی را هم ندارم. لشگرمان سخت
تباه شده است و در این یکسالی که در محفل پارسیگویان انجمن بودم هیچکس
به جز شما و یکی دوتن دیگر تمایل و رغبتی به آن ندارند...
Catwoman: from here, Bane's men patrol the tunnels. And they're not your average brawlers
Batman: Neither am I
Batman: Neither am I