01-18-2014, 09:01 AM
Dariush نوشته: اینها به بحث ما کاملا نامربوط است گرامی. دزدی و جیببری و کیفقاپی مواردی هستند که زن و مرد مشترکا در آن قربانی هستند و مردان همهجا بیشترین قربانیانِ درگیریهای خیابانی هستند، اما تنها چیزی که از اینها نمیتوان نتیجه گرفت این است که مکانهایی را بطور اختصاصی برای گروهی خاص از افراد تعریف کنیم که به زعم ما کمتر دزد و متجاوز درشان هست. دزدی یک آسیب اجتماعی است و همچنین تجاوز. در سرزمینی که آمار تجاوز و دزدی بالاست حتم داشته باشید که یکجای کار میلنگد، در مورد تجاوز مشخصا این میزان بالای گرسنگی جنسیست که علت اصلیست[توضیحاتِ مبسوطتر را در جایی دیگر در این مورد داده بودم که اکنون نمیتوانم آن پست را بیابم از بس که ترولها در این جستارها فعال هستند]. در ناهنجاریهای اجتماعی، هرگز نمیتوان گروهی را منحصرا مسئول دانست؛ اگر مردانِ ما بیشتر تجاوز میکنند، بیشک تمامِ جامعه نسبت به آن مسئول هستند، زن و مرد تواماً. پس مردان متجاوز نباید اشارهای باشد به گناه و شرارتی ذاتی در مردان، چنانکه میدانیم که مردان میتوانند متجاوز نباشند و اکثریت مطلقِ آنها متجاوز نیستند؛ اما برای اینکه اینطور شود، باید شرایط فراهم باشد. در جایی که شما را در تنش و فشار نگه دارند و آرامش از شما ستانده شود، اگر شما برای ستاندنِ آن به زور متوسل شوید، آنچنان گناهِ نابخشودنیای نکردهاید.داریوش عزیز اصلن بحث جنسیت نیست در سخنان من. هر دو مشترک باشند خب باشند! بالاخره عده ای قربانی هستند و عده ای مهاجم دیگه. پرسش من از شما روشن بود و پاسخش هم بدون توضیح یک کلمه ای یا دست بالا یک جمله ایست. به مثال گیر ندید لطفن.
Dariush نوشته: آنچه شما در موردِ کوچهها پرسیدید هم باز بیربط است، شما میتوانید یک کوچه دیگر یا خیابانی دیگر یا هرجایی که خواستید پارک کنید، هیچ ایرادی هم ندارد، اما همین که چرا که کوچهها جسم بیجان هستند و آبجکتهای موضوعی اخلاقی نیستند که کنش ما نسبت به آنها تاثیری در آنها داشته باشد ولی همینکه شما جمعیتی را به این احتمال که 1 درصد از آنها احتمالا متجاوز هستند را از بقیه جدا کنید و رفتار متفاوتی انجام دهید، مشخصا در حال انجام نوعی خاص از تبعیض غیراخلاقی هستید که شامل تحقیر و توهین به کرامتِ انسانیست. وگرنه فردا که خواستید بروید محل کارتان که پنجاه کارمند زن در آن مشغول است، اگر با اعلامیهای مواجه شدید که در آن نوشته بود:باز که شما به مثال گیر دادید. داریوش گرامی در مثل مناقشه نیست. گفتم که شما برای رفتن به منزل باید از این دو مسیر تشریف ببرید. ماشینتونو که سر کوچه قرار نمیدید وقتی پارکنیگ دارید در منزل؟ اصلن فرض کنید مجبورید که حتمن ماشین رو به درب منزل ببرید.
«زن پس مردانِ این شرکت حق تردد در محلِ کارِ زنان را ندارند چون به احتمالِ چند صدمِ درصد متجاوز هستند و زنانِ اینجا خیلی از این بابت نگران هستند.»
نباید احساس توهین به شخصیت خویش را داشته باشید.
ببینید برای بار چندم، من با کرامت انسانی و این حرف ها مشکلی ندارم. تمام حرفی که من از اول بحثتم در این باره آوردم این بود که از نظر من هیچ اشکالی نداره که اگر مردی وارد توالت زنانه بشه با جیغ و اعتراض مواجه بشه. دلیلش هم این بود که حتمن احساس خطر میکنند.
البته من فکر نمیکنم اگر یک مرد خوشتیپ کراواتی ادکلن زده هم وارد توالت زنانه بشه زنی ازش بترسه و بیرونش کنه. به نظر من از ظاهر افراد میشه تا حد زیادی به باطنشون پی برد. همونطور که اگر منم داخل دستشویی مردانه باشم و ببینم یک زن کولی یا از این مدل زنهای پایین وارد اونجا شده سعی میکنم بیرونش کنم.
[ATTACH=CONFIG]3333[/ATTACH]
Dariush نوشته: خیر، جامعهی آماری ما کراندار نیست چرا که شما با یک انسان بیشمار دفعه میتوانید روبرو شوید و هر انسانی نیز تحت تاثیر عوامل گوناگون میتواند روزی متجاوز باشد، روزی اختهتر از آغا محمدخان قاجار.
خب چنین چیزی در مثال ما وجود نداشت. اینجوری بررسی یک کیس خیلی پیچیده میشه. دیگه از آمار تاریخی نمیشه برای پیش بینی آینده استفاده کرد. چرا که همه بالقوه متجاوز میشن! از کجا معلوم که طرف چی مصرف کرده، چی دیده، چند وقت شاید سکس نداشته، شاید الان از زندان آزاد شده و غیره. ضمنن حتمن قبول دارید که عده ای هستند که همیشه غیرمتجاوزند. این تعداد رو فرض کنید 9994 تا از 10 هزارتا هستند به همین خاطر از بین 10هزار نفر 4 نفر رو متجاوز گرفتیم.
[COLOR="royalblue"]
چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
[/COLOR]جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
خردگرایی و ایمان ستیزی