01-07-2014, 06:16 PM
kourosh_bikhoda نوشته: به نظر من هر فردی به دلیل فردیت خودش و در چارچوب این شخصی گری، ممکنه خطاهایی بکنه یا ظلم هایی برپاد جنس مخالف بکنه یا هر کار دیگه ای. از نظر من این قبیل بحث ها اصلن در جایی بوجود میاد که هی دسته بندی و مرزبندی انجام بدیم. هی بگیم خانوم ها اینور و آقایان اونور. در این دسته بندی ها و مرزبندی ها دیگه بحث شخصی گری از بین میره و در چارچوب اجتماع همه چیز بحث میشه. مثلن همون اشتباه و ظلم فردی و شخصی یک جنس بر پاد جنس دیگه، تعمیم به کل داده میشه و این دو دسته هم خیلی مسخره وار و بیهوده به سر و کول هم میکوبند. پس میبینید که هیچکدوم حق ندارند. هیچکدوم هم لزومن واقعی بحث نمیکنند. من بحث های این جستارو چندماه قبل خونده بودم و چند روز قبلم برگه های نخستش رو خوندم. به نظرم به جز "کل کل" بچه گانه و دعواهای کودکانه که ما بعضی وقتها با هم سن و سالامون در خانواده میکردیم چیزی توش نیست. من از اصل با این بحث ها مخالفم. چه کنش باشه چه واکنش.
بامزه است که سرمایهدار بهرهکش که شما باشید میگویید در همبود و پرسمان کارگران اینوریها و
آنوریها داریم و یک شماری باید همواره سواری بدهند و خر باشند, یک شماری سواری بکشند و خرسوار:
مناظره میان مزدک بامداد و کورش بیخدا در باره ی سوسیالیسم و کاپیتالیسم - برگ 2
kourosh_bikhoda نوشته: باز هم که منبر رفتید. جامعه به جز "ویولون زن" نیاز به "مرده شور" و "رفتهگر" و "حمال" دارد. در صورتی که حقوق مساوی بین همه تقسیم شود، واقعن چه انگیزه ای برای افراد می ماند که با حقوق مساوی دست به کارهای سخت و با پرستیژ پایین کنند؟
چه کسی حاضر می شود در معدن کار کند یا مرده شویی کند؟ گویا فراموش کرده اید که گولاگ در زمان استالین برای چه به وجود آمد و حتا خانواده زندانیان را نیز به کار گماردند. اگر اردگاه های کار اجباری شوروی نبود که کسی در سیبری و جنگل های خشن آنجا کار می کرد؟ حتا نگهبانانِ خودیِ اردوگاه های کار اجباری در کره شمالی نیز پس از اولین دیدارشان از این اردوگاه ها شک زده شده اند.
و بامزگی به اوج خود میرسد زمانیکه "جامعه" بجز "ویولون زن", نیاز به "مرده شور",
"رفتگر" و "حمال" هم پیدا میکند, و بگویید چی, همهیِ اینها "مرد" میشوند, ولی ویولون زن زن کم نمیابید!
دورویی بهرهکشان:
اشکالی ندارد در کار و کارگری یک شماری خر باشند و سواری بدهند — که دست بر قضا همگی مرد هستند — و یک شماری
بهرهکش و کارفرما, ولی به پرسمان زنامرد که رسید همه باید برابر باشند و اینوری و آنوری نکنیم, چون.. چون چون همهیِ ما هومن هستیم!
بهرهکش و کارفرما, ولی به پرسمان زنامرد که رسید همه باید برابر باشند و اینوری و آنوری نکنیم, چون.. چون چون همهیِ ما هومن هستیم!
نگرشِ نابِ دامنه-بند (domain-dependent)
پارسیگر
.Unexpected places give you unexpected returns