12-02-2013, 02:10 PM
Alice نوشته: اصلا از خودم میاغازم, هرچند پیشتر یک بار هم در فاروم گفتم ولی چون زیادی بانمکexhibitionism?!
است یک بار دیگر هم میگویم.
--
مدتها پیش با چندین تن از دوستانم در ایستگاه BRT ایستاده بودیم که یکی از دوستانم
یه من زد و گفت آن طرف (طرف مردانه را) ببین!! من هم نگاه کردم دیدم یک مرد شکم گنده
شلوارش را پایین کشیده و رو به طرف خانمها کرده و هر و هر میخندند و لذت میبرد!
بندهی اسپاگتی چنان شور و شعف در چهرهی میانسالش موج میزد که گویی تاکنون این
همه خوشی نبرده است, دیگران هم میدیدند ولی بقول دوستمان داریوش ملت بیبخار
همیشه در صحنه همینجور ناظر بودند. یکی از آقایان نبود به این بندهی اسپاگتی بگوید مرد
حسابی زشته در ملا عام میکشی پایین و به این و آن نشان میدهی!
یعنی این صحنه هنوز هم که در ذهنم نقش میبندد با آن حرکات افسونگر این مردک خیکی
که با فلانچیزش بازی میکرد حالت تهوع روانی/ذهنی بمن دست میدهد.
:)))
Mehrbod نوشته: اندیشهیِ بدی نیست خودت بگو.کلا من از نوستالوژی خوشم نمیاد،در راه زدودنش هم یه کارهایی کردم که جنون آمیزه:))
برای من بازگویی یادمان آنرا بیشتر زمانها بیارزش یا دستکم کمارزش
میکند, برخی چیزها باید پیش خود آمد بماند و با کسی نهنبازید.
پارسیگر
To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
Tacitus-