11-29-2013, 04:32 PM
undead_knight نوشته: خب من اصولا از فضاسازی تیره،داستان های تراژدیک و حتی نهیلیستی خوشم میاد ولی جذاب ترین مدل این وسط برای من همون "بی تفاوتی" هست، بی تفاوتی یک پله فراتر از همه انواع دیدگاه های نهیلیستی هست،اینکه حتی مرگ و غم و تراژدی هم اثر و قدرت خودشون رو از دست میدند،طوری که هیچ چیز دیگه واقعا اهمیت نداره،هیچ چیز:))
این بیتفاوتی تنها منحصر به داستان تخیلی کامو و مرسو بود، وجود خارجی ندارد!
انسان محصور هورمونها و ژنتیک و .. است. هرچقدر هم یک تن «هیچگرای» تمام و
کمال باشد و کمترین معنایی برای زندگی قائل نباشد، باز هم نمیتواند و نمیخواهد
به سرنوشتش بیاعتنا باشد!
نکتهی بسیار مهم: صادق هدایت هم که زهرآلود مینوشت به دلیل بازتاب فکری و
اتفاقات روزمرهی او بود، نه صرفا هیچگرایی و نهیلیسم؛ زمانیکه او در پاریس برای اولین
بار خودکشی کرد و مصطفی فرزانه (دوست هدایت) بعدها تصریح کرد که به دلایل احساسی
و .. بوده است، هدایت پس از آن مجموعهی داستان کوتاه "سه قطره خون" را با نهایت تیرگی،
زهراگین نوشت!
البته او به جبر طبیعت معتقد بود و آزادیهای فردی را موهوم و مزخرف میدانست.
خلاصه اینکه "بیتفاوتی" و کاراکتر مرسو هستی خارجی ندارد!
Catwoman: from here, Bane's men patrol the tunnels. And they're not your average brawlers
Batman: Neither am I
Batman: Neither am I