11-22-2013, 05:23 PM
Mehrbod نوشته: گیرا نیست؟ در گذشته اینجور میسَهد که کارها را به یک روال ویژهای میانجامیدهاند, اگر چامهمیسُرودید, میبایستی آهنگ و شیوهیِ از پیش پذیرفته شدهای راقبلتر خاطرم هست می گفتید زیباتر ست اینگونه افعال را جدا بنویسیم
میدنبالید, ولی با پسانوینگرایی همهیِ چیزها بیشتر و بیشتر درآمیخته میشوند, نمونه همینکه چامه میتواند بی آهنگ و پساوند باشد و همچنان چامه خوانده شود.
در همین راستا هم نوشتاری میخواندم از دگرش شیوهیِ داستانگو (راوی, narrator) در ادبسار نوین انگلیسی, که انگار در گذر چند دههیِ پیش این هم دچار
دگرگونهایِ فراوانی شده. ب.ن. در ادبسار کهن داستانگو یک شیوهیِ داستانگویی (لحن) یکنواخت و سومکسی را داستان میداشته ولی امروز
نوآوریهایِ بسیار بیشتری دیده میشود, جوریکه هتّا گاه چند شیوهیِ گوناگون همزمان با هم به کار میروند, یک چیزی در مایههایِ همان چامهیِ نو!
هنگامی که کسی آگاهانه افکار تو را نمی فهمد
خودت را برای توجیه خسته نکن . . .